افسرده ایم و خسته دل از هرچه هست و نیست شاید به بوی زلف تو خور را دوا کنیم محمد عزیزی

افسرده ایم و خسته دل از هرچه هست و نیست
شاید به بوی زلف تو خور را دوا کنیم
محمد عزیزی
نسخه چاپی