مرا شب در میان کوچه بردند و دلم سوزد

مرا شب در میان کوچه بردند و دلم سوزد

که زینب را به روز روشن از بازار می بردند

کسی در کوچه بر افتادنم اصلا نمی خندید

ولیکن عمه را با خنده ی انظار می بردند

دویدن سخت باشد بهر پیر مرد و یک دختر 

سه ساله عمه ام را با کتک اشرار می بردند

شهادت امام صادق علیه السلام تسلیت باد
نسخه چاپی