ای دل یارت که سر به سر کبر و منیست بازیچهٔ غمزهاش پیمان شکنیست سودای لب چنین کسی نتوان پخت با خویشتن آی این چه بیخویشتنیست
ای دل یارت که سر به سر کبر و منیست
بازیچهٔ غمزهاش پیمان شکنیست
سودای لب چنین کسی نتوان پخت
با خویشتن آی این چه بیخویشتنیست
بازیچهٔ غمزهاش پیمان شکنیست
سودای لب چنین کسی نتوان پخت
با خویشتن آی این چه بیخویشتنیست