در عشق تو بیروان نَوان بودم دوش آشفته دل و رمیده جان بودم دوش مرغی که به تیغ نیم بسمل گردد دور از بر تو راست چنان بودم دوش
در عشق تو بیروان نَوان بودم دوش
آشفته دل و رمیده جان بودم دوش
مرغی که به تیغ نیم بسمل گردد
دور از بر تو راست چنان بودم دوش
آشفته دل و رمیده جان بودم دوش
مرغی که به تیغ نیم بسمل گردد
دور از بر تو راست چنان بودم دوش