از دشتِ غروب، های و هو می آید شب، مضطرب و پریشْ مو می آید از مجلسِ ختمِ جان گدازِ خورشید مهتاب، پریده رنگ و رو می آید
از دشتِ غروب، های و هو می آید
شب، مضطرب و پریشْ مو می آید
از مجلسِ ختمِ جان گدازِ خورشید
مهتاب، پریده رنگ و رو می آید
شب، مضطرب و پریشْ مو می آید
از مجلسِ ختمِ جان گدازِ خورشید
مهتاب، پریده رنگ و رو می آید