سربازي عاشق، متقي و فداكار |
انسان پرهيزگار و صادق |
انديشيدن درباره ارزش هاي ذاتي و دروني و محيط پيراموني، مهم ترين ويژگي لازم براي رشد و اعتلاي انسان در تمام دوران زندگي، بلكه يكي از وجوه مميزه او نسبت به ساير مخلوقات است.
|
سال 61 شهيد بابايي را گذاشتيم فرمانده پايگاه هشتم شكاري اصفهان، درجه اين جوان حزب اللهي سرگردي بود كه او را به سرهنگ تمامي ارتقا داديم. آن وقت آخرين درجه ما، سرهنگ تمامي بود.
|
پرورش يافته مكتب شهادت |
سرشار از اخلاق |
شهيد عباس بابايي، بزرگ مردي كه در مكتب شهادت پرورش يافت مجاهدي كه زهد و تقوايش بسان دريايي خروشان بود و هر لحظه از زندگاني اش موج ها در برداشت. مرد وارسته اي
|
بيان خاطراتي از حجت الاسلام و المسلمين محمدي گلپايگاني درباره شهيد بابايي، بسيار شنيدني است. نحوه آشنايي ايشان با شهيد بابايي و درك شخصيت واقعي و دوست داشتني
|
امير ارتش حزب الله |
نقش شهید بابایی در نيروي هوايي... |
فرمانده سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، در اين گفتار كوتاه مي كوشد تا گوشه اي از خاطرات خود را با شهید عباس بابايي برايمان بازگو كند. از منش و بزرگواري او گرفته تا مديريت اش
|
زماني كه ايشان معاونت عملياتي نيروي هوايي شد، من هم جانشين پايگاه دوم شكاري بودم. چون مشخص كردن طرح كلي، هدف ها، مسيرها و نوع مهمات با عمليات نيرو بود، ايشان به پايگاه دوم شكاري آمدند.
|
ویژگیهای شهید بابایی |
شهید بابایی در قامت یک فرزند |
اين لطف خدا بود كه در قلب او مي رفت، چون به نظر من او به خدا نزديك تر بود. وقتي عرصه براي ما تنگ مي شد، دنيا به اين ها ( عراقي هاي متجاوز ) كمك مي كرد
|
هر روز غروب که مي شد، من ديوانه مي شدم، به حياط مي رفتم، روي تخت مي نشستم و به آسمان نگاه مي کردم و زار زار اشک مي ريختم، آخر مگر شوخي است که آدم، پسرش را 3 سال نبيند. مادر بزرگوار شهيد عباس بابايي،
|
مظهر خلوص |
مغز متفکر نيروي هوايي |
قرار گفت و گو با سيد اسماعيل موسوي خيلي سخت نبود. با او تماس گرفتيم و در اولين فرصت اجبات کرد. از چنان صفا و صميميتي برخوردار بود که انچه مي گفت اگر چه توام با حزن واندوه مي گفت
|
سرتيپ خلبان سياوش مشيري سال ها با شهيد بابايي هم کلام و همنشين بوده است. او در اين گفت و گو مي کوشد تا توان مديريتي و سرعت تصميم گيري بابايي را به بهترين نحو نشان دهد.
|
شهید بابایی در قامت یک همسر(1) |
شهید بابایی در قامت یک همسر(2) |
«دوشان تپه» همان جايي است که هلي کوپتر حامل همسر شهيد بابايي به زمين نشست. او که سفر حج ر انيمه تمام رها کرده بود، از هلي کوپتر پياده شد. باورش برايش خيلي سخت بود. نمي خواست نگاه مستقيم اش را تعقيب کند؛
|
او مرتب ما را به مطالعه تشويق مي کرد، بويژه خواندن قرآن و نماز اول وقت و جالب است که هر وقت عباس منزل بود، ما صبح ها با صداي صوت زيباي قرآن و او از خواب بيدار مي شديم.
|
|
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}