«ابوطالب»، عموى پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله، پس از پدرش «عبدالمطلب» در بین قریش جایگاه خاصى داشت و «شیخ الابطح» لقب گرفته بود. او کسى بود که کفایت و سرپرستى حضرت محمد صلی الله علیه و آله را بعد از رحلت پدر و مادرش عهده‌‏دار گردید1، و پس از بعثت بیشترین حمایت و یارى را از رسول خدا به عمل آورد، و در جریان محاصره اقتصادى مشرکان نه تنها خودش همراه مسلمانان رنج گرسنگى و سختی را تحمّل نمود، بلکه تمام اموال خود را در راه اسلام و مسلمین فدا کرد. او کسى بود که فرزندانش، حضرت على علیه السلام که به راستی مجسمه تقوا و الگوى عدالت بود، و جعفر فرمانده غیور، با شهامت و سلحشور را فدایى اسلام و پیامبر مى‌‏دانست و با تحمّل رنج غربت فرزندش جعفر، او را همراه مسلمانان به حبشه فرستاد.

حضرت ابوطالب همه فداکارى در راه پیامبر و اهدافش را صرفاً به دلیل خویشاوندى با او انجام نمى‏‌داد بلکه فطرت پاک و دل آماده پذیرش حق ایشان او را به دنیاى زیباى اسلام رهنمون شد ومنجر به پذیرش ایمان الهی در وی گردید، و به خاطر همین ایمان و اعتقاد راسخ بود که وى از رسول خدا در همه حال حمایت می­‌نمود و صرفاً اگر روابط قبیله‌‏اى در میان بود، «ابولهب» نیز عموى پیامبرمحسوب می‌شد، در حالى که او با تمام توان با پیامبر مخالفت مى‌‏کرد تا حدّى که مورد مذمّت خداى متعال قرار گرفت.

ابوطالب با تمام امکانات مادّى و معنوى خود برای خدمت به اسلام و مسلمانان کوشش مى‏‌کرد، وجود این شخصیت عالی‌قدر براى مکتب اسلام آن قدر اهمیّت داشت که وفات وی ثلمه‌‏اى به اسلام بود به همین جهت پیامبر سال رحلت ایشان را «عام الحزن» نامید2.

سید احمد سجادی

پی‌نوشت‌ها:

1) السیره النبویه، جلد1، ص 179

2) تاریخ یعقوبی، جلد2، ص 35