شهید بهشتی متفکر و اندیشمند سیاسی و اجتماعی برجسته تاریخ معاصر ایران است. شهید بهشتی انسان جامع و وارستهای بود که به آموختن اکتفا نکرد، بلکه عمل کردن را سرلوحه کار خویش و لازمه آموختن قرار داد و قلههای کمال را با دو بال علم و عمل فتح کرد و موفقیت او نیز مرهون هماهنگی بین این دو مهم بود؛ چرا که ناهماهنگی بین علم و عمل چه بسا انسان را از رسیدن به ساحل خوش بختی محروم می سازد و در گرداب نیستی میافکند. صفحه صفحه زندگی این رادمرد فرزانه، حاکی از ایمان و ایثار و اخلاص است و بدین سبب حیات سبزش برای عصرها و نسل ها آموزنده خواهد بود.
بهشتی خود یک ملت بود برای ملت ما! ابعاد روحش، وسیع بود و مراتب ایمان و فضل و تعهدش بی کران. وقتی کسی به تنهایی، مظهر یک ملت شود، وقتی سخنان و افکار و نوشتههایش، فریادگر آرمان بلند یک ملت باشد، بیگمان، آینه وجودش، سنگ پران شیاطین خواهد شد. شهید بهشتی، این فرزند راستین امیرمؤمنان علی علیه السلام، با آن همه تعبّد به خداوند، صفای باطن، پاکی روح و فداکاری گستردهای که در مورد امت مسلمان داشت، دشمن سرسخت معاندان اسلام و مسلمانان بود. شهید مظلوم دکتر بهشتی، اجرای اسلام بدون عدالت را ناقص میداند و بیعدالتی را سرچشمه فساد برمیشمرد. ایشان معتقد بودند؛ در جامعهای که به راستی اسلام باشد، هیچ ضد عدلی نباید وجود داشته باشد. این فاصله فراوان درآمدها و زندگیها به هیچ عنوان با عدل اسلامی سازگار نیست. عدالت اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و عدالت معنوی در جامعه، تنها بر اساس حاکمیت ضابطهها و صداقتها به وجود میآید و نه بر اساس رفاقتها و رودربایستیها. جمهوری اسلامی تا زمانی که موفق به ایجاد عدل اقتصادی و عدل سیاسی و اجتماعی نشود، این بُعد از رسالت انبیا را تحقق نداده است. تمام فسادها در هر اجتماعی که باشد، در درجه اول به خاطر نداشتن یک نظام مقتدر و عادل است که نام آن حکومت صالح است، محور جامعه اسلامی، عدل است، آن هم نه فقط عدل اقتصادی و سیاسی و اجتماعی، بلکه عدل اقتصادی و عدل سیاسی بر پایه اعتدال بینشی و اخلاقی در جامعه اسلامی، زیربنای همه عدلها عدل اخلاقی است. باید امکانات زندگی و امکانات کار در این جامعه طوری تقسیم شود که همه مردم ما احساس عدالت اقتصادی و اجتماعی بکنند. هر چه میزان مسئولیت بالاتر برود، درجه عدالت باید بیشتر شود. عدل در درجه اول، عدل خود انسان است که عدل اخلاق، عدل فرهنگ، عدل معرفت، عدل ایمان و عدل در عمل است. مسئولیت انسانها این است که در پرتو قرآن و بیانات الهی، قسط را بر پا دارند. بنابراین، در جامعه اسلامی هیچ چیزی ضد عدل نباید وجود داشته باشد. عدل باید در روابط اجتماعی ما تجلی کند. بی شک، بدون قسط معنوی و قسط اخلاقی، قسط اقتصادی و قسط سیاسی، تحقق پیدا نخواهد کرد و برعکس، بدون قسط اقتصادی و قسط سیاسی، قسط اخلاقی و معنوی، تحقق پیدا نخواهد کرد و دوام نخواهد داشت1.
شهید بهشتی با چنین افکار و منش والایی به همراه 72 تن انسان وارسته و بیگناه مورد حمله منافقین قرار گرفتند، و ملت ایران در این فاجعه بزرگ انسان های بیمانندی را از دست داد.
سید احمد سجادی
پی نوشت:
1. حسن اردشیری لاجیمی، گزیدهای از دیدگاههای شهید بهشتی ،1387، قم، بوستان کتاب.