حرفه معلمی با آن که شغلی مقدس و درخور تعظیم است ولی محدود به افراد، مکان و زمانی خاص میگردد و حیطه فعالیت استادان گاه به یک کلاس و چند شاگرد آن محدود و گاهی بر اثر تلاش و مجاهدت دانشوران و علوم سرشار و بینظیر استاد، محدودیت زمان و مکان را میشکند و استادی معلم متعلق به همه ملتها در همه اعصار است؛ دانشمندان و معلمانی همچون ابو علی سینا، محمد زکریای رازی از این گروه هستند.
ولی باز مشاهده میشود معلمی آن بزرگ مردان نیز محدودیت به علمی خاص و دانش آموختهگانی محدود است و همه مردم هر چند از نتایج تحقیق و علم آنها بهره بردهاند ولی امکان استفاده از علوم آنان را ندارند.
در این جهان وانفسا فقط علوم برخواسته از وحی است که هیچ محدودیتی را نمیشناسد و انبیاء الهی و جانشینان پاک آنان هستند که با دارا بودن چنین علومی، دانش خود را که متصل به علم الهی و نورانیت علم واقعی است در خور ذهن و فهم گروهها و اقشار و افراد مختلف به استماء همه مردم رسانده و همگان را از آن بهرهمند گردانیدهاند.
امام ششمین ما شیعیان یکی از معلمان و دانشمندان سترگ و عظیم است که با توجه به زمان تاریخی خود توانست علم را تبین، اصول علم دینی و قرآنی را پایه گذاری و با دارا بودن هزاران شاگرد علوم خود را در ابعاد مختلف و متعدد به همیشه تاریخ و همه مکانها توسعه و ترویج نماید تا جایی که مخالفان امام بر وسعت علم او اقرار نمایند.
نعمان بن ثابت بن زوطی» معروف به «ابوحنیفه» (80 -150ه. ق.) پیشوای فرقه حنفی که از نظر زمانی معاصر با امام صادق(علیه السلام) بود، درباره عظمت امام صادق(علیه السلام) اظهارات و اعترافات خوبی دارد. از جمله درباره آن حضرت گفت:
مارایت افقه من جعفر بن محمد و انه اعلم الامه
من فقیهتر و داناتر از جعفر بن محمد ندیدهام. او داناترین فرد این امت است. (سیراعلام النبلاء، ج6، ص257)
گستردگی دانش امام صادق (علیه السلام) و تعدد کلاسهای درس ایشان و پاسخگویی به همه مسائل مطرح شده از فقه، تفسیر، کلام، هندسه، ریاضیات، شیمی، نجوم، طب، تسلط بر تمام کتابهای آسمانی و مکاتب دست ساخته انسانی، تاریخ و..... باعث میگشت حتی نزدیکان امام نیز به تعجب درآیند و منبع این علوم را از ایشان جویا شوند:
عبدالله بن طلحه از امام صادق (علیه السلام) سوال کرد: آیا دانشی که دارید از کتابهایی است نزد شما وجود دارد؟ یا از طریق روایت به دست آمده یا از نوع دیگری است؟
حضرت فرمود: ای عبدالله؛ امر از این بزرگتر و مهمتر است، مگر تو قرآن نمیخوانی؟
گفت: بله.
فرمود: مگر نمیخوانی:
وَ کَذلِکَ أَوْحَیْنا إِلَیْکَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا ما کُنْتَ تَدْری مَا الْکِتابُ وَ لاَ الْإیمانُ وَ لکِنْ جَعَلْناهُ نُوراً نَهْدی بِهِ مَنْ نَشاءُ مِنْ عِبادِنا وَ إِنَّکَ لَتَهْدی إِلى صِراطٍ مُسْتَقیمٍ (سوره شوری آیه 52)
همان گونه (که بر پیامبران پیشین وحی فرستادیم) بر تو نیز روحی را به فرمان خود وحی کردیم؛ تو پیش از این نمیدانستی که کتاب و ایمان چیست.
حضرت فرمود: همین طور که پیامبر در حال و دورانی نمیدانست که کتاب و ایمان چیست، تا این که خدا روحی را برای او فرستاد، و به وسیله آن روح، علم و فهم را به او آموخت، همچنین این روح جریان دارد، هرگاه آن را خداوند برای بندهای بفرستد به وسیله آن به او علم و فهم میآموزد.(بحارالأنوار: ج 25 ص 59 ح 30)
امروز ما شعیان و همه بشریت جیره خوار مستقیم یا غیر مستقیم علوم چنین معلم و دانشمتدی هستیم و افتخار مینماییم.
سید احمد سجادی