زبان، کلید خوبی‌ و بدی‌
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند:
يُعَذِّبُ اللّه ُ اللِّسانَ بِعَذابٍ لا يُعَذِّبُ بِهِ شَيْئا مِنَ الْجَوارِ حِ، فَيَقولُ: اَى رَبِّ، عَذَّبْتَنى بِعَذابٍ لَمْ تُعَذِّبْ بِهِ شَيْئا؟! فَيُقالُ لَهُ: خَرَجَتْ مِنْكَ كَلِمَةٌ فَبَلَغَتْ مَشارِقَ الاَْرضِ وَ مَغارِبَها، فَسُفِكَ بِها الدَّمُ الْحَرامُ وَ انْتُهِبَ بِها الْمالُ الْحَرامُ وَ انْتُهِكَ بِها الفَرْجُ الْحَرامُ؛
خداوند! زبان را عذابى دهد كه هيچ يك از اعضاى ديگر را چنان عذابى ندهد. زبان گويد: اى پروردگار! مرا عذابى دادى كه هيچ چيز را چنان عذاب ندادى! در پاسخش گفته شود: سخنى از تو بيرون آمد و به شرق و غرب زمين رسيد و به واسطه آن خونى بناحقّ ريخته شد و مالى به غارت رفت و ناموسى هتك شد.
كافى، ج 2 ص 115، ح 16.
امام صادق علیه السّلام فرمودند:
مَنْ اَحْصى عَلى اَخيهِ الْمُؤْمِنِ عَيْبا لِيَعيبَهُ بِهِ يَوْما ما كانَ مِنْ اَهْلِ هذِهِ الآيَةِ قالَ اللّه ُ عَزَّوَجَلَّ: اِنَّ الَّذينَ يُحِبّونَ اَنْ تَشيعَ الْفِاحِشَةُ فِى الَّذينَ آمَنوا لَهُمْ عَذابٌ اَليمٌ فِى الدُّنْيا وَ الاْآخِرَةِ وَ اللّه ُ يَعْلَمُ وَ اَ نْتُمْ لا تَعْلَمونَ ؛
هر كس درصدد عيب جويى برادر مؤمنش برآيد، تا با آن روزى او را سرزنش كند، مشمول اين آيه است: كسانى كه دوست دارند، زشتى ها در ميان مردم با ايمان شيوع پيدا كند، عذاب دردناكى براى آنان در دنيا و آخرت خواهد بود و خداوند مى داند و شما نمى دانيد.
مستدرك الوسايل، ج 9، ص 110، ح 10379.
امام صادق علیه السّلام فرمودند:
اِنَّ مِنْ اَكْبَرِ السِّحْرِ النَّميمَةَ يُفَرَّقُ بِها بِيْنَ المُتَحابَّينِ وَ يُجْلَبُ العَداوَةُ عَلَى الْمُـتَصافِيَيْنِ وَ يُسْفَكُ بِها الدِّماءُ وَ يُهْدَمُ بِها الدُّورُ وَ يُكْشَفُ بِها السُّتورُ وَ النَّمّامُ اَشَرُّ مَنْ وَطى ءَ عَلَى الاَْرْضِ بِقَدَمٍ؛
از بزرگ ترين جادو، سخن چينى است؛ زيرا با سخن چينى، ميان دوستان جدايى مى افتد، دوستان يكدل با هم دشمن مى شوند، به واسطه آن خون ها ريخته مى شود، خانه ها ويران مى گردد و پرده ها دريده مى شود. سخن چين، بدترين كسى است كه روى زمين راه مى رود.
بحارالأنوار، ج 63، ص 21، ح 14.
امام سجاد علیه السّلام فرمودند:
و اَمّا حَقُّ ذِى المَعْروفِ عَلَيْكَ فَان تَشْـكُرَهُ وَ تَذْكُرَ مَعْروفَهُ وَ تَـكْسِبَهُ الْمَقالَةَ الْحَسَنَةَ وَ تُخْلِصُ لَهُ الدُّعاءَ فيما بَيْنَكَ وَ بَيْنَ اللّه ِ عَزَّوَجَلَّ، فَاِذا فَعَلْتَ ذلِكَ كُنْتَ قَدْ شَكَرْتَهُ سِرّا وَ عَلانيَةً ثُمَّ اِنْ قَدَرْتَ عَلى مُكافاتِهِ يَوْما كافَيْتَهُ؛
حق كسى كه به تو نيكى كرده ، اين است كه از او تشكر كنى و نيكى اش را به زبان آورى و از او به خوبى ياد كنى و ميان خود و خداى عزّوجلّ برايش خالصانه دعا كنى ، هرگاه چنين كردى بى گمان در پنهان و آشكار از او تشكر كرده اى . سپس اگر روزى توانستى نيكى او را جبران كنى ، جبران كن .
خصال، ص 568 .
امام حسن عسکرى علیه السّلام در تفسیر آیه «وَ قُولُوا لِلنّاسِ حُسْنا؛ با مردم به زبان خوش سخن بگویید»، فرمودند:
قُولُوا لِلنّاسِ کُلِّهُمْ حُسْنا مُؤمِنِهُمْ وَ مُخالِفِهُمْ، أمّا المؤمِنونَ فَیَبْسُطُ لَهُمْ وَجْهَهُ وَ أمّا الْمُخالِفونَ فَیُکَلِّمُهُمْ بِالْمُداراةِ لاِجْتِذابِهِمْ اِلىَ الاْیمانِ. فَاِنِ استَتَرَ مِنْ ذلِکَ بِکفِّ شُرورِهمْ عَنْ نَفْسِهِ وَ عَنْ اِخْوانِهِ المُؤمِنینَ؛
یعنى با همه مردم، چه مؤمن و چه مخالف، به زبان خوش سخن بگویید. مؤمن، به هم مذهبان، روى خوش نشان مى دهد و با مخالفان، با مدارا سخن مى گوید تا به ایمان، جذب شوند و حتّى اگر نشدند، با این رفتار، از بدى هاى آنان در حقّ خود و برادران مؤمنش، پیشگیرى کرده است.
مستدرک الوسائل، ج 12، ص 261.
امام باقر علیه السّلام درباره این گفته خداوند که «قُولُوا لِلنّاسِ حُسْنا؛ با مردم به زبان خوش سخن بگویید»، فرمودند:
قُولوا لِلنّاسِ أحْسَنَ مَا تُحبّونَ أنْ یُقالَ لَکُمْ، فَاِنَّ اللّه َ عزَّوَجلَّ یُبْغِضُ اللَّعّانَ السَّبّابَ الطَّعّانَ عَلىَ الْمُؤمِنین، اَلفاحِشَ الْمُتَفَّحِشَ السّائَلَ الْمُلْحِفَ، وَ یُحِبُّ الحَیّى الْحَلیمَ اَ لْعفیفَ الْمُتعَفِّـفَ؛
بهترین سخنى که دوست دارید مردم به شما بگویند، به آنها بگویید، چرا که خداوند، لعنت کننده، دشنام دهنده، زخم زبان زن بر مؤمنان، زشت گفتار، بدزبان و گداى سمج را دشمن مى دارد و با حیا و بردبار و عفیفِ پارسا را دوست دارد.
امالى صدوق، ص 326.
امام على علیه السّلام فرمودند:
مَنْ نازَعَ وَ خاصَمَ قَطَعَ بَيْنَهُمُ الْفَشَلُ وَ ذاقُوا وَ بالَ اَمْرِهِمْ وَ ساءَتْ عِنْدَهُ الْحَسَنَةُ وَ حَسُنَتْ عِنْدَهُ السَّيِّـئَةُ وَ مَنْ ساءَتْ عَلَيْهِ الْحَسَنَةُ اَعْوَرَتْ عَلَيْهِ طُرُقُهُ وَ اعْتَرَضَ عَلَيْهِ اَمْرُهُ وَضاقَ عَلَيْهِ مَخْرَجُهُ وَ حَرِىٌّ اَنْ يَرْجَعَ مِنْ دينِهِ وَ يَتَّبِـعَ غَيْرَ سَبيلِ الْمُؤْمِنينَ؛
كسانى كه به كشمكش و دشمنى با يكديگر بپردازند، دچار سستى مى شوند و سرانجام بدِ كارشان را مى چشند و در نزدشان خوبى، بدى و بدى، خوبى جلوه مى كند، در نتيجه راهشان را درست نمى بينند، كارشان دشوار و گريز گاهشان تنگ مى شود، چنين كسان در معرض خروج از دين و پيروى از راه غير مؤمنان هستند.
خصال، ص 233 .
امام على علیه السّلام فرمودند:
فَهَلُمَّ اَيُّهَا النّاسُ اِلَى التَّعاوُنِ عَلى طاعَةِ اللّه ِ عَزَّوَجَلَّ وَ الْقيامِ بِعَدْلِهِ وَ الْوَفاءِ بِعَهْدِهِ وَ الاِْنْصافِ لَهُ فى جَميعِ حَقِّهِ فَاِنَّهُ لَيْسَ الْعِبادُ اِلى شَىْ ءٍ اَحْوَجَ مِنْهُمْ اِلَى التَّناصُحِ فى ذلِكَ وَ حُسْنِ التَّعاوُنِ عَلَيْهِ ؛
اى مردم! بيايد يكديگر را بر اطاعت خدا يارى كنيد و عدالتش را بپاداريد و به عهدش (در عبوديت او و ترك طاعت شيطان) وفا كنيد و در تمامى حقوق الهى منصفانه رفتار كنيد، زيرا كه بندگان خدا به چيزى نيازمندتر از اين نيستند كه در اين امور يكديگر را نصيحت و خوب يارى كنند.
كافى، ج 8 ، ص 354، ح 550 .
امام على علیه السّلام فرمودند:

اى مردم! انسان ده خصلت دارد كه زبان او آنها را آشكار مى سازد: زبان، گواهى است كه از درون خبر مى دهد. داورى است، كه به دعواها خاتمه مى دهد. گويايى است كه به وسيله آن به پرسش ها پاسخ داده مى شود. واسطه اى است كه با آن حاجت برآورده مى شود. وصف كننده اى است كه با آن اشياء شناخته مى شود. فرماندهى است كه به نيكى فرمان مى دهد. پند دهنده اى است كه از زشتى باز مى دارد. تسليت دهنده اى است كه غم ها با آن آرامش مى يابد. حاضرى است كه با آن كينه ها برطرف مى شود و دلربايى است كه گوش ها با آن از لذّت برخوردار مى شوند.
كافى، ج 8 ، ص 20، ح 4.
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند:
لا يَزالُ النّاسُ بِخَيْرٍ ما اَمَروا بِالْمَعْروفِ وَ نَهَوا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ تَعاوَنوا عَلَى البِرِّ وَ التَّقْوى فَاِذا لَمْ يَفْعَلوا ذلِكَ نُزِعَتْ مِنْهُمْ الْبَرَكاتُ وَ سُلِّطَ بَعْضُهُم عَلى بَعْضٍ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُمْ ناصِرٌ فِى الاَْرْضِ وَ لا فِى السَّماءِ؛
تا وقتى مردم امر به معروف و نهى از منكر مى كنند و يكديگر را در نيكى و تقوا، يارى مى رسانند، در خير و نيكى اند، آن گاه كه چنين نكنند، بركت ها از آنان گرفته مى شود و بعضى بر بعض ديگر مسلّط مى گردند و در زمين و در آسمان، هيچ ياورى نخواهند داشت.
تهذيب الأحكام، ج 6، ص 181، ح 373.