0
مسیر جاری :
مرشد عباس زریری سایر ادبا و نویسندگان

مرشد عباس زریری

مرشد عباس زریری (1350-1288، اصفهان) داستان‌سرایی (نقّال) برجسته است. وی در اوایل کودکی یتیم شد و در فقر حاصل ازسال‌های رنج‌آور جنگ جهانی اول بزرگ شد. در سال‌های آغازین
میرزا حبیب اصفهانی سایر ادبا و نویسندگان

میرزا حبیب اصفهانی

میرزا حبیب اصفهانی؛ شاعر ایرانی، متخصص دستور زبان و مترجمی بود که بیشتر عمر خود را در تبعید و درشهر عثمانی ترکیه سپری کرد(93-1835). در شهر بن منطقه بختیار نشین ایران
نقاش زبردست داستان

نقاش زبردست

پروفسور فلسفه با بسته‌ی سنگینی وارد کلاس شد و بسته را روبروی دانشجویان روی میز گذاشت.
دانشجوی نمونه داستان

دانشجوی نمونه

آن روز در محوطه‌ی دانشکده ایستاده بودم و به اطرافم نگاه می‌کردم که دستی به آرامی شانه‌ام را لمس کرد، برگشتم و خانم مسن کوچکی را دیدم که با خوشرویی و لبخندی که وجود پر مهر او را نمایش
برای یاد گرفتن، فراموش کن! داستان

برای یاد گرفتن، فراموش کن!

یکی از دوستانم به نام پل یک اتومبیل سواری به عنوان عیدی از برادرش دریافت کرده بود. شب عید هنگامی که پل از اداره‌اش بیرون آمد متوجه پسر بچه بازیگوشی شد که دور و بر ماشین نو و براقش قدم
مانند مداد باش! داستان

مانند مداد باش!

پسر از پدربزرگش پرسید: پدربزرگ درباره چه می‌نویسی؟ پدربزرگ پاسخ داد: درباره تو پسرم. اما مهمتر از آنچه می‌نویسم مدادی است که با آن می‌نویسم. می‌خواهم وقتی بزرگ شدی تو هم مثل این مداد
سلف سرویسی به نام زندگی داستان

سلف سرویسی به نام زندگی

«امت فاکس» نویسنده و فیلسوف معاصر، هنگامی که برای نخستین بار به آمریکا رفته بود به یک رستوران سلف سرویس رفت. او که تا آن زمان هرگز به چنین رستورانی نرفته بود در گوشه‌ای به انتظار
زور نزن! فکر کن! داستان

زور نزن! فکر کن!

دو برادر با هم در مزرعه خانوادگی کار می‌کردند. یکی از آنها ازدواج کرده بود و زن و چند فرزند داشت. شب که می‌شد دو برادر همه چیز از جمله سود و محصول را با هم نصف می‌کردند.
سخنرانی چرچیل داستان

سخنرانی چرچیل

یک روز شخصی از بازار عبور می‌کرد که چشمش به دکان خوراک‌پزی افتاد.جلو رفت و نان خود را به سر بخاری که از دیگ بلند می‌شد گرفت و نانش را خورد. هنگام رفتن، صاحب دکان جلوی او را
بنی آدم اعضای یکدیگرند داستان

بنی آدم اعضای یکدیگرند

در این مقاله راسخون ، شما را به خواندن چند داستان کوتاه انگیزشی زیبا دعوت می کند: