مسیر جاری :
تمثیلات و مصادیق قرآنی صهیونیسم
5 ابزار ضروری برای زنده ماندن در صعودهای زمستانی
تحصیل در آلمان: فرصتی برای ساختن آیندهای بهتر
تحصیل پزشکی و دندانپزشکی در ترکیه: راهنمای کامل برای متقاضیان ایرانی
بوستان موشها و تاثیر آن در ترک و درمان اعتیاد
خوشنویسی در جهان اسلام
سامریهای منافق در جامعه امروز
پیوند خوشنویسی در هنرهای مختلف
معرفی خوشنویسان معروف قرآن کریم
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
دلنوشتههایی به مناسبت هفته بسیج
خلاصه ای از زندگی مولانا
داستان های کوتاه از پیامبر اکرم (ص)
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
نحوه خواندن نماز والدین
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
پیش شماره شهر های استان تهران
اگر قاطر کسی را رم ندهی، کسی با تو کاری ندارد
کاربرد ضرب المثل «اگر قاطر کسی را رم ندهی، کسی با تو کاری ندارد» برای مواقعی است که بخواهند کسی را از عاقبت ظلم و ستم به دیگران بترسانند.
اول چاه را بکن، بعد منارش را بدزد
هر وقت بخواهند به کسی بگویند که اول مقدمات کار را فراهم کن و بعد خود کار را انجام بده ضرب المثل «اول چاه را بکن، بعد منارش را بدزد» را به کار می برند.
رمال اگر غیب می دانست گنج پیدا می کرد
«رمال اگر غیب می دانست گنج پیدا می کرد» ضرب المثلی است که آن را در مورد اعتماد نکردن به رمال ها و فالگیرها و فریب نخوردن از آن ها به کار می برند.
بنازم این سر را که تا به حال نشکسته!
ضرب المثل «بنازم این سر را که تا به حال نشکسته!» را در مورد آدم های خوش اخلاق به کار می برند. ماجرای این ضرب المثل را مصطفی رحماندوست در متن زیر نگاشته است.
نان خودش از گلویش پایین نمیرود
ضرب المثل «نان خودش از گلویش پایین نمیرود» در مورد افراد خسیسی است که از مال و ثروت خود نه خودشان بهره ای می برند و نه به دیگران بهره ای می رسانند.
دیگران کاشتند و ما خوردیم، ما بکاریم دیگران بخورند
ضرب المثل «دیگران کاشتند و ما خوردیم، ما بکاریم دیگران بخورند» را کسانی به کار می برند که به انجام کاری دست می زنند، اما نتیجه آن کار سال ها بعد مشخص می شود.
آنچه با هزار یا حسین جمع کردهام تو با یک یاعلی میبری؟
این مثل داستانی دارد میگویند: «دزدی شبانه پاورچین پاورچین به خانهی روضهخوانی رفت. صاحبخانه در خواب شیرین بود ودزد با خیالی آسوده تمام اسباب و اثاثیه را در پارچهی بزرگی گذاشت، چهار گوشهی پارچه را...
آسیاب باش، درشت بگیر و نرم پس بده
روزی شیخ ابوسعید ابوالخیر، با یاران خودش از کنار آسیابی میگذشت. ناگهان ایستاد و بدون این که حرفی به یارانش بزند ساعتی به صدای گردش سنگهای آسیا و کار کردن آن گوش کرد. پس از آن رو به اطرافیانش کرد و گفت:...
پسرانه و دخترانه
پسرانه: دقت کردی جدیدا چقد خانم های پیری که نمی تونن زنبیل خریدشونو جابه جا کنند زیاد شده؟ دخترانه : امروز توی کلاسمون خانم معلم یه سوال خیلی سخت پرسید... هیچکی بلد نبود، من دستمو بلند کردم...
داستانی درباره ضرب المثل هم خدا را می خواهد هم خرما را به قلم سید محسن موسوی آملی
مسعود پسر فعال و زرنگی است که همیشه مسابقات والیبالش را به نحوه ی احسنت بازی می کند و مدال های پشت سر هم می گیرد اما روزی که کارنامه مدرسه را دریافت می کند. با نمره های جدیدی رو به رو می شود!