مسیر جاری :
روش و آداب ختم حضرت ابوالفضل (ع) + متن و صوت
خوشنویسی در هنر اسلامی تا دوران معاصر
جایگاه خط در تمدن اسلامی
سیر خوشنویسی چینی
نگاهی به توصیه امام به دانشجویان در وصیت نامه
متن کامل دعای توسل با خط درشت + صوت و ترجمه
کاهش هزینهها، افزایش سود خرید عمده و ایمن از علیبابا
بهترین مرکز تعمیر کنسول بازی در تهران [PS5،PS4،xBox]
خطابهای ماندگار وصیت نامهی سردار سلیمانی
تعبیر قرآنی خانه عنکبوت و مفاهیم علمی درباره آن
نحوه خواندن نماز والدین
چهار زن برگزیده عالم
پنج دعای مهم در شب لیله الرغائب
احکام روزه مستحبی همه مراجع
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
آیا استحمام در زمان آبله مرغان خطرناک است؟
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
نماز قضا را چگونه بخوانیم؟
فرهنگ باستانی یا اسلامی؟
اساس این پرسش بر یک تقابل بنا شده است که به طور عام در انسانشناسی و فرهنگشناسی کنونی جهانی زیر سؤال رفته است. در حقیقت اینکه چنین نوع از تقابلهایی را بپذیریم به معنی آن است که نه فقط باور به آن
دخالت جامعه در تولید فرهنگی اعضای خود
شاید نخست لازم باشد تعریف خود را از جامعه و به ویژه جامعه معاصر ارائه دهیم تا سپس بتوانیم به این پرسش پاسخ دهیم. همین تأکید بر معاصر بودن جامعه، ضرورت یک تفکیک را روشن میکند: جامعه باستانی،
هویت قومی یا هویت محلی غیر قومی؟
ابتدا به یک واقعیت که شاید برای بسیاری از ایرانیان روشن نباشد، تأکید کنیم: ایران کشوری است که تداوم تاریخی خود را بیش از آنکه مدیون ساختارهای فرهنگی - زبانشناختی و سازوکارهای عمومی اجتماعی باشد. (که
نظریه همفرهنگی و مفهوم خرده فرهنگها در ایران
نظریه هم - فرهنگی به گونهای که به وسیله مارک اورب (1997) و ریجینا اسپلر مطرح شده است، عمدتاً بر چند مؤلفه تأکید میکند که عبارتند از: الف) جوامع کنونی در خود گروهی از جماعتها و
سرزمینزدایی در حوزه فرهنگی
هر چند برای تبارشناسی این واژه باید لزوماً به سراغ دولوز (1) و گتاری (2) (دولوز و گتاری، 1972) رفت، ولی سوای مفهوم خاصی که آنها به این مفهوم داده باید پیش از هر چیز و با حرکت از دیدگاهی انسانشناختی
امیک و اتیک در انسان شناسی فرهنگی
این رویکردها، اصول علمی به آن معنایی که بگوییم ابتدا نظریهای به صورت کامل تبیین شده و به صورت فرضیه مطرح شده و بعد به آزمون گذاشته شده، نیست. نخست ما صرفاً با رویکردهای اتیک رو به رو هستیم،
تفاوت رویکرد خاصگرا و تبیینگرایی
رابطه میان خاصگرایی و تبیینگرایی در انسانشناسی همان رویکردی است که بین مفاهیم جامعنگری و ذرهنگری وجود دارد. این موضوع در واقع یک دیالکتیک خاصی است که هر پژوهشگر خودش باید مسئولیت آن را
درک مشترک از یک کالبد
از دیدگاه انسانشناسی شهری و معماری، بحث اساسی در باره یادمانها یا مکانهای حافظه (نورا، 1992- 1984)، نقشی است که این فضاها در ایجاد و تقویت و یا بر عکس در تخریب و تضعیف هویتهای جمعی بازی
رابطه انسانشناسی زیستی و فرهنگی
انسانشناسی، پرسمان (پروبلماتیک) انسان را به شیوهای کاملاً متفاوت با دیگر علوم اجتماعی مطرح میکند و به نوعی خود را در موقعیتی در آن واحد برجسته ولی قابل اعتراض جای میدهد. حرکت خلاف جریان در این
حوزههای انسانشناسی جدید
بیش از صد و پنجاه سال از شکلگیری رشتهای جدید در علوم انسانی که در ابتدا مردمشناسی نام گرفت، میگذرد. در نیمه قرن نوزدهم در همان زمانی که بر پایه اندیشههای اوگوست کنت و آنچه او «فیزیک