مسیر جاری :
نماز کن فیکون روز جمعه چگونه خوانده می شود؟
کالری نان چند غله چقدر است؟
چگونه به خداى نادیده ایمان بیاوریم ؟
خطای آدم تقاص بشر
آشنایی با آداب و رسوم جالب شب یلدا در قزوین
قد و وزن و دور سر نوزاد 9 ماهه
قد و وزن و دور سر نوزاد 12 ماهه
قد و وزن و دور سر نوزاد 11 ماهه
چالش هایی که خانوادهها در تربیت فرزندان نسل زد با آن مواجه هستند
آداب و رسوم جالب شب یلدا در مشهد
نحوه خواندن نماز والدین
داستان امالبنین
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
اختراعات آلبرت انیشتین
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
پیش شماره شهر های استان تهران
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
مهم ترین خواص هویج سیاه
لیست کاملی از خدایان و الهههای یونانی
نظر رواقیون درمورد زیبایی هنر
مانند افلاطون و ارسطو، رواقیون معتقد بودند که زیبایی فی نفسه ارزشمند است.
فطرت غیرعقلانی انسان از نظر دیوگنس
پانایتیوس، شاگرد دیوگنس که اندیشههای استادش را دنبال میکرد، به وجود تجربه بی واسطه زیبایی در انسان معتقد بود.
عدم استقلال در هنر
از همان آغاز فلسفه اپیکوری بر دو نظریه صحه گذاشته بود، نظریهای که هر چیزی را صرفا از نقطه نظر تمایلات فایده باور مینگریست و برای زیباشناسی مضر بود.
زیبایی جهان از نظر رواقیون
رواقیون مدعی بودند که «طبیعت بزرگترین هنرمند است» و به گفته سیسرو «هیچ چیز بهتر و زیباتر از جهان نیست».
زیباشناسی در نوشتههای شکگرایان (قسمت اول)
شکاکان معتقد بودند که شعر نفع اندکی دارد و حتی زیانبار است، زیرا داستانهایش ذهن را آشفته میسازد.
زیباشناسی در نوشتههای شکگرایان (قسمت دوم)
سکستوس میگفت اگر اصوات موجود نباشند، موسیقی نیز وجود نخواهد داشت و در واقع، هیچ صوتی وجود ندارد.
دیدگاه رواقیون درباره شعر
در تفسیر رواقیون، وظیفه شعر از وظیفه دانش اصلا متفاوت نیست، چنین نگرشی را یونانیان باستان نیز اتخاذ کرده بودند.
آثار رواقیون درباره زیباشناسی
آگاهی و دانش ما از مطالب زیباشناختی پانایتیوس و پوسیدونیوس رهبران مکتب رواقی میانه، جسته و گریخته است، اما این مسئله نشان میدهد که علاقه آنها به زیباشناسی گستردهتر از علاقه فلاسفه رواقی بوده است.
هدف هنر در تاریخ یونان باستان چیست؟
به عقیده ارسطو، هنر به حصول متعالیترین هدف انسان که خوشبختی است یاری میرساند.
مفهوم زیبایی از نظر یونان باستان
شاید بتوان اندیشه ارسطو را بدین صورت بیان کرد: هر زیبایی یک خیر است، اما هر خیری زیبایی نیست!