0
مسیر جاری :
مهدوی

ز کوچه ی  دل من ماه من شبی بگذر

ز کوچه ی  دل من ماه من شبی بگذر که خاک پای تو چون توتیاست ای مولا گناه بین من  و تو جدایی افکنده دلم همیشه به یاد شماست ای مولا به یاد غربت جدت همیشه می گریم دلم اسیر...
مهدوی

دلیل این همه غیبت کجاست ای مولا

دلیل این همه غیبت کجاست ای مولا بگو که این همه دوری رواست؛ ای مولا نظاره کردن آن چهره ی دل آرایت تمام حاجت این بینواست ای مولا
مهدوی

آقا بیا که حوصله از سر فراتر است

آقا بیا که حوصله از سر فراتر است دیگر حیات و مرگ ز هجرت برابر است این جاده ی فراق چه بی انتها شده دل های خسته  از ره دور مکدّر است
مهدوی

امیر خانه به دوش غریب یا مهدی

امیر خانه به دوش غریب یا مهدی بقیة الله و خیرالحبیب یا مهدی برای درد دل شیعه، دل زهرا تویی تو مرهم و خیرالطبیب یا مهدی
مهدوی

بیا که بی تو دلم سخت زار و غمگین است

بیا که بی تو دلم سخت زار و غمگین است بیا که بار جدایی عجیب سنگین است بدون بودن تو لحظه های من تلخ است بیا که زندگی ام با تو سبز و شیرین است
مهدوی

تا کی بگویم ای خدا، ابن المعز الاولیا

تا کی بگویم ای خدا، ابن المعز الاولیا      پروردگارا عمرم سرآمد مهدی نیامد مهدی نیامد از هجر او افروختم آتش گرفتم سوختم     پروردگارا عمرم سرآمد مهدی نیامد مهدی نیامد من عاشق...
مهدوی

اندر سر راه تو من، بنشسته ام با صد محن

اندر سر راه تو من، بنشسته ام با صد محن   ای صاحب عصر و زمن مهدی بیا مهدی بیا  از دوری روی تو من، صبر و تأمل تا به کی   هجرت تحمل تا به کی مهدی بیا مهدی بیا
مهدوی

ای دلبر دور از نظر ای شاهد والا گهر

ای دلبر دور از نظر ای شاهد والا گهر     ای منتظِر ای منتظَر مهدی بیا مهدی بیا  ای سید و سالار من ای حجت دادار من    ای رهبر غمخوار من مهدی بیا مهدی بیا
مهدوی

ای مظهر آدینه ام من عاشق دیرینه ام

ای مظهر آدینه ام من عاشق دیرینه ام       عشقت شفای سینه ام مهدی بیا مهدی بیا دست من و دامان تو جان جهان قربان تو     چشم من و احسان تو مهدی بیا مهدی بیا
مهدوی

شیعه از هجر تو می سوزد بیا

شیعه از هجر تو می سوزد بیا        چشم خود بر لطف تو دوزد بیا تا به کی امروز و فردا می کنی               خلق را بر خویش شیدا می کنی