مسیر جاری :
مي دوني 721 يعني چه؟ يعني بين 7 آسمان و 2 دنيا،1 را دوست دارم ، اونم تويي.
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
خاک...
رهرو آن نيست كه گه تند و گهي خسته رود... رهرو آنست كه آهسته و پيوسته رود.(سعدي)
يا مكن با پيل بانان دوستي / يا بنا كن خانه ای در خورد پيل ![ سعدي ]
دایم گل این بستان شاداب نمی ماند
همت بلند دار که مردان روزگار / از همت بلند بجائي رسيده اند« سعدي»
آخرين درجه فساد به کار بردن قوانين براي ظلم است. «ولتر»
پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند، اما حقیقت آن است که زمان...
خدایا من در کلبه فقیرانه خود چیزی را دارم که تو در عرش کبریای خود نداری،...
از سه چيز بايد حذر كرد، ديوار شكسته، سگ درنده، زن سليطه ! «ضرب المثل ايراني»
ای وجودت بر تن برجان عالم جان بیا
ای وجودت بر تن برجان عالم جان بیا
ای ظهورت دردها را خوشترین درمان بیا
ای جواب ناله مظلومی قرآن بیا
ای همه جان ها به خاک مقدمت قربان بیا
ما را گدای مهدی زهرا نوشته اند
روزی که از خلقت دنیا نوشته اند
نام تو را بر صحفه ی دل ها نوشته اند
کُتّاب هاست با قلم صنع ایزدی
وصف تو را در عالم بالا نوشته اند
کلک قضا به لوح قدر روز سرنوشت...
خرم آن سینه که اسرار خیال تو در اوست
خرم آن سینه که اسرار خیال تو در اوست
روشن آن دیده که انوار جمال تو در اوست
سر فرو ناورم ای راحت جان گر به جهان
عجبی نیست که سودای وصال تو در اوست
ناله های مادرت زهرا هنوز آید به گوش
ناله های مادرت زهرا هنوز آید به گوش
از میان آن در و دیوار یابن العسکری
پهلویش بشکست از در آه، از کید عدو
سینه اش شد رنجه از مسمار یابن العسکری
محسن...
از عناد مشرکین احکام دین رفت از میان
از عناد مشرکین احکام دین رفت از میان
خصم دین را گرم شد بازار یابن العسکری
تا به کی باطل به جولان تا به کی حق در حجاب
این حجاب از روی حق بردار یابن العسکری
ظلم و جور از حد گذشت و تیره شد روز جهان
ظلم و جور از حد گذشت و تیره شد روز جهان
پرده برگیر از مه رخسار یابن العسکری
عقده ها در سینه ها راه نفس را بسته است
عقده غم بر گشا از کار یابن العسکری
سیدی یا خاتم الاطهار یابن العسکری
سیدی یا خاتم الاطهار یابن العسکری
العجل یا جامع الاسرار یابن العسکری
ز انتظارت دیده احباب شد در ره سفید
کی بود آن وعده دیدار یابن العسکری
پایین بیا خورشید پشت ابر غیبت
پایین بیا خورشید پشت ابر غیبت
تا قبل از این که کار ما بالا بگیرد
آقا خلاصه یک نفر باید بیاید
تا انتقام دست زهرا را بگیرد
آقا بیا تا زندگیم معنا بگیرد
آقا بیا تا زندگیم معنا بگیرد
شاید دعای مادرم زهرا بگیرد
آقا بیا تو کشتی بشکسته ی ما
آرام راه ساحل دریا بگیرد
بیا ای وارث حیدر که زخم سینه ی زهرا
بیا ای وارث حیدر که زخم سینه ی زهرا
ز شمشیر تو می گیرد مداوا یا ابا صالح
در و دیوار بیت وحی می گوید با تو پیوسته
که اینجا مادرت افتاده از پا یا ابا صالح
میان دشمنان نقش زمین...