0
مسیر جاری :
مهدوی

اگر آب گوارایی بنوشم

اگر آب گوارایی بنوشم به ذات حق بود از جوی مهدی تمنا دارم از ذات خداوند کشد ما را همیشه سوی مهدی
مهدوی

بود زیبای این چرخ گردون

بود زیبای این چرخ گردون همه زان سنبل گیسوی مهدی خدا داند تمام این جهان را عوض کی می کنم بر موی مهدی
مهدوی

خوشا آن کس که باشد قبله گاهش

خوشا آن کس که باشد قبله گاهش به هنگام دعا ابروی مهدی خوشا آن کس که از حدیث متانت نشان دارد ز خلق و خوی مهدی
مهدوی

خوشا آن کس که بیند روی مهدی

خوشا آن کس که بیند روی مهدی کشد بر دیده خاک کوی مهدی خوشا آن کس که از گل های عالم گلی بوید که دارد بوی مهدی
مهدوی

صد جمعه دیده ایم و شما را ندیده ایم

صد جمعه دیده ایم و شما را ندیده ایم از درد گفته ایم و دوا را ندیده ایم چشمان ما هر آنچه به جز یار دیده است! از بخت تیره وجه خدا را ندیده ایم
مهدوی

آرزو دارم زهجر حضرت مهدی موعود

آرزو دارم زهجر حضرت مهدی موعود همچنان دیوانه آواره در صحرا بمیرم دوست دارم من ز هجران عزیز قلب و محبوب همچو عاشق از غم معشوقه ای زیبا بمیرم
مهدوی

دوست دارم در فراق یوسف زهرا بمیرم

دوست دارم در فراق یوسف زهرا بمیرم دوست دارم تا ز هجر حجت یکتا بمیرم دوست دارم در فراق حجت محبوب یکتا همچون مجنون جگر خون از غم لیلا بمیرم
مهدوی

قرار جمعه ی این هفته را بهم زده ایم

اگر چه بی کس و تنها اگر چه غم زده ایم همیشه از تو فقط با دروغ دم زده ایم تو گرم آمدنی، بی خبر که ما بی تو قرار جمعه ی این هفته را بهم زده ایم
مهدوی

این غیبت تو دگر معما شده است

شیرازه عمر من ز هم وا شده است این غیبت تو دگر معما شده است یک بار دگر جمعه شد اما چه کنم بر روی لبم لیکن و اما شده است
مهدوی

این جمعه اگر فرج نمایی عشق است

این جمعه اگر فرج نمایی عشق است از مشکل ما گره گشایی عشق است بر دیده ما، منّت بسیار نهی گر با قدمت، فرش ره آیی عشق است