0
مسیر جاری :
خوش به حال این ها ادبیات دفاع مقدس

خوش به حال این ها

جزء اولین افرادی بودم که برای عضویت در سپاه ثبت نام کردم. به پادگان امام حسین (علیه السلام) رفتم. برای دوره آموزشی که در نظر گرفته شده بود، آن جا یک سری فرم هایی دادند. در آن فرم ها سؤالات مذهبی و سیاسی...
چوپان دلسوخته ادبیات دفاع مقدس

چوپان دلسوخته

هنوز از عمر درخت نوپای انقلاب مدت کوتاهی نگذشته بود که ابرقدرتها حرکت های اخلال گرانه را در مناطق مختلف ایران آغاز کردند. یک روز در کردستان و زمانی در مازندران و روزی دیگر در بلوچستان. عناصر وابسته به...
دستهای رو به آسمان ادبیات دفاع مقدس

دستهای رو به آسمان

شهید شمعگانی صفات بارزی داشت و در این میان روحیه ی معنویت و شهادت طلبی از همه شاخص تر بود، مگر می شود که قدم به جبهه ها بگذارد و خدا را بطلبد و آرزوی شهادت نداشته باشد؟
قدم های استوار ادبیات دفاع مقدس

قدم های استوار

حمید گلستانه همرزم شهید بزرگوار محمد افغانی (میثم)، نقل می کند: «در عملیات فتح المبین که آقای رحیم صفوی هم در منطقه ی عملیاتی حضور داشت، قرار نبود که شهید میثم در عملیات شرکت کند. می بایست به پشت جبهه...
رضایت نامه ادبیات دفاع مقدس

رضایت نامه

«نماز مغرب و عشا که تمام شد، عده ای از مردم ماندند تا ثبت نام کنند. من هم رفتم و اسمم را نوشتم، اما بد به این شانس، این دیگر چه گیری بود: «رضایت نامه والدین شرط ثبت نام است.»
سودای سفر ادبیات دفاع مقدس

سودای سفر

با قطار عازم «اهواز» بودیم. رزمندگان در داخل قطار، شور و حال وصف ناپذیری داشتند. پاسدار شهید «علی تاج احمدی»، از هنرمندان نقاش، خطاط و فیلمبردار «سپاه پاسداران» هم همراه ما بود.
امام (ره)، ولایت و روحانیت در سیره ی شهدا ادبیات دفاع مقدس

امام (ره)، ولایت و روحانیت در سیره ی شهدا

دایی شهید - عباسعلی قرائی - می گوید: «در عزاداریها، در همین مسجد محل، در دوره های قرائت قرآن حاضر می شد. در مراسم دعا شرکت می کرد و پرده ی سیاه به دیوارها نصب می کرد. پس از اطعام در مسجد، ظروف را می شست
شهدا و ولایت مداری ادبیات دفاع مقدس

شهدا و ولایت مداری

امام دستور فرموده بودند که سربازها از پادگان ها فرار کنند. در همان روزها من با ابوالفضل در اجتماع مردم در کنار مسجد امام خمینی جهرم بودیم، یک سرباز از پادگان جهرم فرار کرده بود تحت تعقیب فرمانده اش بود.،...
امام درموضع فرمان دهی ادبیات دفاع مقدس

امام درموضع فرمان دهی

یک گردان از لشکر 27 بود و یک گردان از لشکر 58 ذوالفقار. این ها حرکت کردند و ما هم از آن طرف حرکت کردیم به طرف ایران .
شهدا و ولایت فقیه (4) ادبیات دفاع مقدس

شهدا و ولایت فقیه (4)

اواخر سال 1360 بود فرمان تاریخی امام، به ما رسید، فرمانی مبنی بر این که جوانان به جبهه بروند وجبهه ها را پر کنند. من و برادرم حاج علی عبداللهی تصمیم گرفتیم که به ندای رهبر لبیک گوییم. برادرحاج علی، تازه...