0
مسیر جاری :
ميل بين کان سروبالا مي‌کند سعدی شیرازی

ميل بين کان سروبالا مي‌کند

ميل بين کان سروبالا مي‌کند شاعر : سعدي سرو بين کاهنگ صحرا مي‌کند ميل بين کان سروبالا مي‌کند ناخوش آن ميلست کز ما مي‌کند ميل از اين خوشتر نداند کرد سرو گر نگارستان...
چه کند بنده که بر جور تحمل نکند سعدی شیرازی

چه کند بنده که بر جور تحمل نکند

چه کند بنده که بر جور تحمل نکند شاعر : سعدي دل اگر تنگ شود مهر تبدل نکند چه کند بنده که بر جور تحمل نکند سر و جان خواه که ديوانه تأمل نکند دل و دين در سر کارت شد و بسياري...
کسي که روي تو بيند نگه به کس نکند سعدی شیرازی

کسي که روي تو بيند نگه به کس نکند

کسي که روي تو بيند نگه به کس نکند شاعر : سعدي ز عشق سير نباشد ز عيش بس نکند کسي که روي تو بيند نگه به کس نکند گرش به تيغ زني روي بازپس نکند در اين روش که تويي پيش هر...
بخرام بالله تا صبا بيخ صنوبر برکند سعدی شیرازی

بخرام بالله تا صبا بيخ صنوبر برکند

بخرام بالله تا صبا بيخ صنوبر برکند شاعر : سعدي برقع افکن تا بهشت از حور زيور برکند بخرام بالله تا صبا بيخ صنوبر برکند تا پيش رويت آسمان آن خال اختر برکند زان روي و خال...
يار بايد که هر چه يار کند سعدی شیرازی

يار بايد که هر چه يار کند

يار بايد که هر چه يار کند شاعر : سعدي بر مراد خود اختيار کند يار بايد که هر چه يار کند پيش بيگانه زينهار کند زينهار از کسي که در غم دوست آن برد کاحتمال خار کند ...
توانگران که به جنب سراي درويشند سعدی شیرازی

توانگران که به جنب سراي درويشند

توانگران که به جنب سراي درويشند شاعر : سعدي مروتست که هر وقت از او بينديشند توانگران که به جنب سراي درويشند خبر نداري اگر خسته‌اند و گر ريشند تو اي توانگر حسن از غناي...
بلبلي بي‌دل نوايي مي‌زند سعدی شیرازی

بلبلي بي‌دل نوايي مي‌زند

بلبلي بي‌دل نوايي مي‌زند شاعر : سعدي بادپيمايي هوايي مي‌زند بلبلي بي‌دل نوايي مي‌زند و اندرونم مرحبايي مي‌زند کس نمي‌بينم ز بيرون سراي چون بر او باد صبايي مي‌زند ...
آفتاب از کوه سر بر مي‌زند سعدی شیرازی

آفتاب از کوه سر بر مي‌زند

آفتاب از کوه سر بر مي‌زند شاعر : سعدي ماه روي انگشت بر در مي‌زند آفتاب از کوه سر بر مي‌زند هر زماني صيد ديگر مي‌زند آن کمان ابرو که تير غمزه اش تا نپنداري که خنجر...
روندگان مقيم از بلا نپرهيزند سعدی شیرازی

روندگان مقيم از بلا نپرهيزند

روندگان مقيم از بلا نپرهيزند شاعر : سعدي گرفتگان ارادت به جور نگريزند روندگان مقيم از بلا نپرهيزند اگر فروگسلانند در که آويزند اميدواران دست طلب ز دامن دوست که اهل...
دو چشم مست تو کز خواب صبح برخيزند سعدی شیرازی

دو چشم مست تو کز خواب صبح برخيزند

دو چشم مست تو کز خواب صبح برخيزند شاعر : سعدي هزار فتنه به هر گوشه‌اي برانگيزند دو چشم مست تو کز خواب صبح برخيزند که از لطافت خوي تو وحش نگريزند چگونه انس نگيرند با تو...