مسیر جاری :
از نقد سند تا نقد متن (7)
نويسنده در اين بخش از مقاله, محيط اجتماعى, فرهنگى, سياسى و دينى عصر پيامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) را از خلال احاديث نبوى نشان مى دهد و زمينه ها و نمود هاى آراى كلامى قرون نخستين را در روايات بخارى...
از نقد سند تا نقد متن (6)
از جمله آنچه تاريخى بودن حديث را از جنبه احكام آن ثابت مى كند, تناقضِ آن با خود سنّت يا با قرآن است. آيا مى توان گفت: « بهترين جهاد, حجِّ مقبول است », در حالى كه جهاد, يكى از اصول دين است؟ يكى از مهم ترين...
از نقد سند تا نقد متن (5)
در اين بخش از مقاله, نويسنده از «تاريخى بودن شكل و مضمون حديثْ» بحث مى كند, تا ثابت كند كه شكل (ساختار و خطابِ) حديث, تابع قوانين و عوارض نقل شفاهى است; و مضمون (موضوعِ) حديثْ نيز مرتبط با عصر صدور آن...
از نقد سند تا نقد متن (4)
پرسش و پاسخ, هر دو از گفتار مستقيم پرسنده و پرسش شونده مايه مى گيرند. سپس اين گفته مستقيم, در چارچوب يا سياق يا گونه اى ساخت روايى گذارده مى شود كه همان روايت است. از اين رو (چنان كه اصوليان معيّن كرده...
از نقد سند تا نقد متن (3)
جبرئيل, پس از جنگ خندق, به نزد پيامبر آمد و بدو اشارت نمود كه سلاح بر زمين نگذارد و به جنگ بنى قُريظه بيرون رود. انگار غزوات پيامبر و جنگ هاى او با يهوديان, نه بر پايه تصميمى نظامى ـ سياسى است كه پيامبر...
از نقد سند تا نقد متن (2)
علم حديث, در « صحيح » بخارى و ديگر صحاح حديثى, رابطه ميان قرآن و حديث را آشكار مى سازد. هر دو وحى اند و از نزدِ خدا; امّا با دو درجه مختلف: قرآن, وحيِ مستقيم است با واسطه جبرئيل… و حديث, وحيِ غير مستقيم...
از نقد سند تا نقد متن (1)
نقد متن, آن هم بر پايه علوم انسانيِ نوين, دانشى نوظهور و نوپاست, و هرگاه اين كار از « صحيح بخارى » آغاز شود و به دست روشن فكرى مسلمان از اهل سنّت, طبعاً ناسازگارى هايى با پاره اى آرا و ديدگاه هاى شيعه...
اجتهاد در فهم نصوص
تحمّل حديث و بازگو كردن آن، امرى سهل و روان است؛ ولى فهم، سنجش و موازنه آن، عملى سخت و دشوار. گرچه روايت و درايت، هر دو ارجمند و گران است، و بدون روايت ، درايت ممكن نيست ، امّا هدف اصلى و مقصد اعلا، در...
نگاهى به مقدّمه كتاب « اسرار آل محمد (ص) » (2)
با در نظر گرفتن عظمت كتاب سليم و جايگاه علمى آن از روز اوّل تا كنون و توجّه خاصّ علما به آن, شكّى باقى نمى ماند كه اشكال تراشى در مورد چنين كتابى و برخورد نامناسب با بزرگ ترين اصل از اصول چهار صدگانه شيعه,...
شرح حديث «انا الله الذي لا اله الا انا ...» (2)
چهارم : مذهب قاضى باقلانى [9] است كه يكى از سنيان است و او مىگويد كه اصل ذات افعال از جناب الهى است ; اما نسبت به بندگان يا طاعت است يا معصيت ، مثلا مىگويند كه نماز كردن و قمار باختن ، هر دو شريكاند...