مسیر جاری :
مدلسازی پذیرش و تعادل در درمان افکار مزاحم
مانند تمام سیستمهای روان درمانگری، نگرش درمانجو در درمان ذهن آگاهی اهمیت دارد.
آموزش ذهن آگاهی بر مبنای تمرکز بدنی
اینکه برنامه MiCBT با ایراد منطق تنفس آغاز شود یا با منطق وارسی بدنی، اغلب به حالت هیجانی درمانجویان بستگی خواهد داشت.
زمینه بازدارنده در اختلال وسواس
درمانجو در اولین بخش از جلسه درمان یاد میگیرد که به منظور ایجاد اندکی کنترل بر مسابقه افکار، تنفس طبیعی را مشاهده (احساس) کند.
درمان اضطراب به روش پردازش اطلاعات
با برجسته شدن برانگیختگی به تدریج نشان میدهیم که چطور حس احشایی پیامد افکار ارزشیابانه (طرحوارهای) است.
حفظ تعادل در سیستم پردازش اطلاعات
امروزه زندگی شهرنشینی تهدیدهایی مثل حیوانات خطرناک را با اضطراب شغلی، بیماری روانی یا جسمی، بیکاری، بحرانهای مالی، فقدان هدف زندگی، تنهایی، فقدان عشق و دیگر دلمشغولیهای بین فردی، جایگزین کرده است، اما...
اضطراب و بیماریهای روانی
مؤلفة واکنش در مدل هم ظهوری یک پدیده درونی مرتبط با سیستم اعصاب مرکزی است، اما فعال سازی مفرط و پایدار آن به عدم تعادل در فرایند پردازش اطلاعات میانجامد.
برنامهی بی خطر درمان با ذهنآگاهی
مراقبه ذهنآگاهی به مقداری بینش فراشناختی نیاز دارد که به کارآموزان امکان میدهد افکار یا خودشان را در حین تمرین، بازنگری کنند.
آغاز درمان با ذهنی آرمیده فرایندی بسیار مهم است
ذهن آگاهی ربطی به تمرین جسمی یا اصول ورزشی ندارد. درمانجو حالت راحتی را روی صندلی انتخاب میکند یا یکی از پاها را روی دیگری میاندازد و تلاش میکند حالتش را حفظ کند.
یکپارچه سازی مؤلفههای ضروری تغییر رفتار (قسمت اول)
یکی از مهم ترین مسائلی که طی سالهای اخیر در علم فهمیده شده ، این است که نمی توان چیزی را بدون تجسد و اشتمال کامل در جهان عینی، به ذهن یا ظرفیت ذهنی نزدیک کرد.
یکپارچه سازی مؤلفههای ضروری تغییر رفتار (قسمت دوم)
تفکر ارزشیابانه به حس احشایی می انجامد، زیرا این تفکر اطلاعات را از قشر مغز به اعماق مرکز مغز می فرستد تا گذرگاه های هیجانی را تحریک کند.