عید غدیر خم؛ عهد معهود و میثاق مأخوذ
عید غدیر خم که در آسمان ها به «عهد معهود» و در زمین به «میثاق مأخوذ» خوانده شده، بنا بر روایت امام صادق(علیه السلام) بزرگترین عید شیعه است، زیرا در این روز«ولایت» که اساس سایر احکام اسلام است تثبیت شده و به تعبیر قرآن کریم، دین خدا کامل و نعمت تمام گشته است (الیوم أکملت لکم دینکم وأتممت علیکم نعمتی...)
 
واقعه غدیر خم و حدیث ولایت که در این روز تاریخی بر زبان مبارک پیامبر اکرم(صلوات الله علیه) جاری گشته، از لحاظ تاریخی جزء روایات متواتر است و بیش از 350 تن از علمای اهل سنت آن را در کتب روایی وتاریخی خود نقل کرده اند. پس اختلاف شیعه وسنی در ماجرای غدیر و نصب امام علی(علیه السلام) به امامت وجانشینی پیامبر(صلوات الله علیه) چیست؟
 
آن چه موجب اختلاف شده تفسیر واژه مولی در روایت «من کنت مولاه فعلیّ مولاه» است که شیعه آن را حمل بر رهبری و امامت نموده و اهل سنت از آن به دوستی و موالات تعبیر می‌کنند.
 

شروع اختلافات فکری

وقایع پس از رحلت پیامبر اکرم(صلوات الله علیه) به گونه ای رقم خورد که مسایل نظری را تحت الشعاع خود قرار داد و مقتضیات زمانه، مسلمانان را به سوی پذیرش روند خلافت (در مقابل امامت) و بلکه نهادینه کردن آن سوق داد. اهل سنت به خلافت به عنوان امر واقع می نگرند و بر این اساس برای آن نظریه پردازی فقهی و حقوقی کرده اند.
 
ظهور تعارض تاریخی میان غدیر و سقیفه ـ که فاصله زمانی زیادی از هم نداشته اند ـ ریشه در گذشته داشته و تعصبات جاهلی و جاه طلبی ها و حسادت های دیرین، توصیه های پیامبر(صلوات الله علیه) را به محاق فراموشی سپرد. نزول آیه «والله یعصمک من الناس» نشانگر آن است که اعلام ولایت علی(علیه السلام) خطرات احتمالی برای پیامبر(صلوات الله علیه) در برداشته است. البته طلایه داران سقیفه در صف اول شادباش گویان به امامت علی(علیه السلام) بودند، اما کسانی هم بودند که مخالفت خود را پنهان نداشته و همچون حارث بن نعمان طبق نقلیات تاریخی تا مرز کفر وعناد و سرسپردن به عذاب الهی پیش رفتند «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ؛ لِلْکافِرینَ لَیْسَ لَهُ دافِعٌ».(معارج1و2)
 
سقیفه بنی ساعده دربردارنده بیعتی بود که خلیفه مسلمین را علیرغم سفارش پیامبر(صلوات الله علیه) درباره علی(علیه السلام)، برگزید و همین امر منشأ اختلاف و ایجاد دو مشرب فکری و کلامی شد که بعدها در تشیع و تسنن و شعبه های گوناگون آن نمود یافت. امیرالمومنین(علیه السلام) به عنوان نماینده مهم بنی هاشم در سقیفه حضور نداشت و اساسا این نشست را فاقد مشروعیت می دانست، اما چون عموم مسلمین (و یا برخی خواص آن ها) آن را پذیرفتند، مخالفت عملی نشان نداد و بلکه در بسیاری موارد به خاطر مصالح اسلام و مسلمانان، حاکمیت جدید را یاری می داد.
 
خلافت اسلامی که در ابتدا تلاش داشت به سنت پیامبر(صلوات الله علیه) تأسی نماید، رفته رفته دچار انحراف شد و حکومت اسلامی جای خود را به سلطنت اموی و سپس عباسی داد. البته چنین روندی قابل پیش بینی بود، چون در سقیفه «شایسته سالاری» بر اساس فضایلی چون عصمت واعلمیت و عدالت نادیده انگاشته شد.
 
تئوری «اهل حل و عقد» که دستاورد نظری سقیفه به شمار می آمد، به تدریج به «استخلاف» و نهایتا «استیلا» و «وراثت» تبدیل شد و همین امر منشؤ اختلافات فقهی حتی میان علمای اهل سنت گردید. برای نمونه ابوحنیفه نظریه استیلا را رد می کند، اما غالب علمای اهل سنت همچون شافعی قائل به آنند که خلیفه در شرایط اضطراری می تواند با قهر و نیروی شمشیر بر مسلمانان حاکم شود.
 
دیگر نظریه پردازان سنی همچون «ابوالحسن ماوردی» و «امام محمد غزالی» نیز با توجه به امر واقع و لزوم حفظ قوام مسلمین نظریاتی چون حل و عقد و استخلاف را پذیرفته اند. حتی تعیین خلیفه دوم توسط خلیفه اول را که عملا منافی سقیفه است، با موضوع نگرانی از وقوع بحران در جامعه مسلمین توجیه کرده اند که البته این توجیه پایه علمی استواری ندارد.
 
ماوردی در «الاحکام السلطانیة» خلیفه را جانشین پیامبر(صلوات الله علیه) می داند که امور سیاست امت اسلام به او تفویض شده است، اما تعیین خلیفه را مطابق نظریه شیعه بر اساس نص امامت نمی داند. غزالی نیز در کتاب «فضائح الباطنیة» به دفاع از خلافت المستظهر در بغداد پرداخت و دیدگاه باطنی‌گری تشیع و اسماعیلیه را رد کرد. وی در کتاب «احیاء العلوم» قائل به آن است که در شرایط وقوع فتنه انعقاد حکومت و خلافت بدون شرایطی چون ورع و علم، قابل اقامه است. البته علمایی چون ماوردی و غزالی زمانی در دستگاه خلافت دارای منصب بودند، لذا دفاع از خلافت و تدوین حقوق سیاسی آن را وظیفه خود می دانستند.
 
اما شیعه برای امامت شأنی باطنی و مقدس قائل است و حاکمیت غیر امامان را مشروع نمی داند، هرچند مقبول مردم باشد. طبق احتجاجات شیعه که در کتب کلامی همانند «تجرید الاعتقاد» خواجه نصیر الدین طوسی و شرح آن یعنی «کشف المراد» نوشته علامه حلی به تفصیل آمده است، شواهد واقعه غدیر و نیز سخنان متواتر دیگر پیامبر(صلوات الله علیه) حاکی از آن است که اطلاق واژه مولی و دیگر واژه ها مانند امام و وزیر و وصی به امیرالمومنین(علیه السلام) فراتر از موضوع دوستی و مودت است. علامه امینی در کتاب ارزشمند خود «الغدیر» حدود بیست قرینه ذکر می کند که نشان می دهد لفظ مولی دال بر مفهوم امامت و ولایت است.
 

پیام ولایت

از جنبه اعتقادی، غدیر حامل پیام امامت منصوص و معصوم است. به عبارتی خداوند متعال برترین انسان ها را برای رهبری مردم برگزیده و آن را نصب می کند. پس امامت یک مقام انتصابی از سوی پروردگار است و خداوند بنابر حکمت بالغه و رحمت خود(قاعده لطف) پاکترین و شایسته ترین رهبر را برگزیده تا هدایتگر مردم و حجت او بر اهل زمین باشد.
 
شاید برخی شبهه دیکتاتوری و استبداد را در خصوص انتصاب رهبری الهی مطرح سازند که البته این شبهه وارد نیست، چون اولا پروردگار از هر گونه ظلم و ستم به بندگان خود بری است و جز صلاح و سعادت آنان را نمی خواهد. ثانیا مقام امامت بدون بیعت و خواست مردم تحقق عینی نمی یابد و این همان مفهوم مردم سالاری یا دمکراسی است که در حال حاضر برترین گزینه برای حاکمیت شناخته شده است. به همین دلیل است که برگزیده غدیر حدود 25سال خانه نشین شد و سکوتی تلخ و صبری جانکاه پیشه کرد که به تعبیر خود در خطبه شقشقیه در این دوران فترت، خار در چشم و استخوان در گلو داشت.

ائمه معصومین(علیهم السلام) که بنابر اعتقاد شیعه عهده دار امامت و حکومت پس از پیامبر(صلوات الله علیه) هستند، در این بستر مورد ظلم و فشار واقع شده و به خاطر عدم اقبال مردم در حاشیه و انزوا قرار گرفتند. هرچند در دوران خفقان اموی و عباسی، بار رسالت الهی را در پاسداری از معارف و احکام اسلام ناب، گاه با مبارزه علمی و فرهنگی و گاه با سلاح تقیه و مبارزه منفی بر دوش کشیدند.
 
با این حال پیام غدیر و حقانیت امامت علی(ع) و فرزندانش همچنان پابرجا بوده و واقعیت های تلخ تاریخی و جفاهای اجتماعی پس از دوران پیامبر(صلوات الله علیه) از منزلت عهد معهود و میثاق مأخوذ نکاسته است.
 
شاید جرعه نوشان زلال غدیر اندک بودند، اما عظمت این واقعه آسمانی که در زمین رخ داد، برتر از آن است که از صحیفه هستی زدوده شود. شیعه را اعتقاد و امید آن است که آخر الامر غدیری دیگر تحقق می یابد و مردی از سلاله برگزیده غدیر به حاکمیت جهان می رسد که ارزش های بدر و حنین و خیبر و غدیر و کربلا را زنده خواهد نمود.
 
غدیر آزمونی بود تاریخی برای پیروان رسول الله(صلوات الله علیه) که آیا در راه او ثابت قدم خواهند ماند یا نه؟ شاید نگرانی پیامبر(صلوات الله علیه) که در شأن نزول آیه «فاستقم کما أمرت ومن تاب معک» فرمود: «شیّبتنی سورة هود»، بیهوده نبوده است، چرا که او «رحمة للعالمین» است و همواره دل نگران امت خود و بلکه همه جهانیان است...
نسخه چاپی