معرفی تفسیر القرآن الکریم صدرالمتالهین

شناسنامه تفسیر

نام معروف: تفسیر ملاصدرا (صدرالمتألهین) تفسیر القرآن الکریم
مؤلف: محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی معروف به صدرالمتألهین
تولد: ۹۷۸ ق
وفات: ۱۰۵۰ ق
مذهب: شیعه
زبان: عربی
تاریخ تألیف: 1020-1030 ق
تعداد مجلدات: ۷ جلد
مشخصات نشر: قم، انتشارات بیدار، چاپ اول، ۱۴۰۳ق، قطع وزیری، تحقیق و مقدمه محسن بیدار فر و تصحیح محمد خواجوی؛ البته تحقیق و تصحیح دیگری توسط کنگره ملاصدرا در شرف انجام است. این تفسیر از چاپ اخیر به طور پراکنده با چاپ سنگی منتشر شده است: تفسیر آیه نور به تصحیح احمد شیرازی، دار الطباعه سید مرتضی، ۱۳۱۳ق/۱۲۷۴ش. سوره فاتحه و بقره و آیة الکرسی به خط حسین نسابه، ۱۳۲۲ق/۱۲۸۲ش، ۵۵۰ص. تهران، با تصحیح احمد شیرازی، ۱۳۲۱ق/۱۲۸۲ش، سوره سجده، واقعه و...
 
همچنین این تفسیر به طور پراکنده ترجمه شده است؛ مثلا سوره واقعه با ترجمه محمد خواجوی، تهران، انتشارات مولی، ۱۴۰۵ق/۱۳۶۳ش؛ سوره جمعه، ترجمه و تعلیق محمد خواجوی، تهران، انتشارات مولی، ۱۴۰۴ق/۱۳۶۲ ش؛ تفسیر سوره های طارق، اعلی، زلزال، ترجمه و تحقیق محمد خواجوی، تهران، انتشارات مولی، ۱۴۰۵ق/۱۳۶۳ش؛ تفسیر سوره سجده، ترجمه رضا رجب زاده، تهران، انتشارات محراب، ۱۴۰۴ق/۱۳۶۲ش.
 

معرفی مفسر و تفسیر

محمد بن ابراهیم قوامی شیرازی، معروف به صدرالدین شیرازی یا ملاصدرا، در سال ۹۷۹ ق در شیراز متولد شد. وی پس از تکمیل اولیه و اندکی دروس فقه و اصول، برای ادامه تحصیل به اصفهان که در آن زمان دار العلم بزرگی بود مسافرت کرد. در علوم نقلی نزد شیخ بهاالدین عاملی تلمذ کرد و علوم عقلی را نیز نزد میرداماد تحصیل نمود. پس از تکمیل تحصیلات علوم عقلی، به مطالعه و تفحص در آثار حکما و فلاسفه و عرفا پرداخت و بر آراء قدما در علوم الهی مسلط شد. وی سپس به اجتهاد و اظهار نظر مبادرت نمود. در سال 1024ق به علت رواج اخباریگری و جبهه گیری بر علیه فلسفه این شهر را ترک کرد و مجبور به مهاجرت در روستای کهک قم شد. او در این مکان مدت ۱۵ سال به تهذیب نفس وعبادت و مناجات پرداخت. بعد از این مدت، با اصرار زیاد حاکم شیراز به شیراز بازگشت و ریاست مدرسه نوساخته شیراز را تقبل نمود و در آن مدرسه به شاگرد پروری و تدریس مشغول شد. او در سال ۱۰۵۰ ق، در شهر بصره در اثنای سفر حج درگذشت و همانجا در جایی نامعلوم به خاک سپرده شد.
 
صدرالدین شیرازی، در این مدت پس از آشنایی با فلسفه مشا و سنت درسی حوزه های آن دوره و تعلیم و حاشیه بر شفا، خود پایه گذار مکتب فلسفی مستقلی به نام حکمت متعالیه (ترکیبی از مشاء و اشراق و عرفان ابن عربی) شد. روش فلسفی ملاصدرا بیشتر کلامی و به دفاع از عقاید اسلامی و در جهت اثبات و تحلیل فلسفی آن بود و از کسانی است که افزون بر اشتغال به تألیف و تعلیم فلسفه، با معارف قرآنی و حدیثی و شرح بر اصول عقایدی همچون اصول کافی، انس فراوان داشته و در شرح آیات قرآنی و احادیث اهل بیت (علیهم السلام)، آثاری فلسفی و عرفانی از خود برجای گذاشته است. تفسیر قرآن او، گرچه، سوگمندانه، ناتمام مانده است، اما همین هفت جلد، بیانگر احاطه این فیلسوف عالی مقدار به مبانی تفسیر و نشاندهنده درک قوی وی از معارف قرآن است. از میان آثار تفسیری او می توان به اسرارالآیات، مفاتیح الغیب و تفسیر القرآن الکریم اشاره کرد که به سبک عرفانی - فلسفی است. رساله متشابهات القرآن و شواهد الربوبیة او نیز همین بحث های قرآنی را با سبک فلسفی مانند مجلدات الهیات خاص اسفار، مبدا و معاد، و عرشیه دنبال کرده است.
 
تفسیر القرآن الکریم، تفسیری است به زبان عربی، فشرده و موجز و در مقام بیان نکات فلسفی و عرفانی که از یکدستی در تفسیر و شیوه طرح مسائل و نظم برخوردار نیست و همه سوره ها و آیات تفسیر نشده و آن چه تفسیر شده از نظر سبک بیان و شیوه پردازش و استفاده از روش همسان نیست. در مدتی به طول ۲۰ سال، تفسیر شده است. روش وی در گزینش و تفسیر انتخاب روشن نیست و گمان می رود که به دلیل حساسیت و بیان نکات خاص به انتخاب مجموعه ای از آیات و سوره ها اقدام کرده و به طور گزینشی انجام گرفته و احتمالا توسط کسانی پس از وی به ترتیب سوره های قرآن تنظیم شده و در هفت جلد به چاپ رسیده است. این مجموعه شامل تفسیر سوره های فاتحه، بخش هایی از سوره بقره، آیت الکرسی، حدید، اعلى، زلزال، جمعه، واقعه، سجده، آیه نور، است. علامه طباطبائی از اثر دیگری از وی که حاشیه بر تفسیر بیضاوی است(1)، یاد می کند که متأسفانه در جایی دیده نشده و به چاپ نرسیده است.
 
مهم ترین کار ملاصدرا در بسیاری از آثار و از آن جمله در این تفسیر، تقریر مباحث عرفانی و استدلال پذیر کردن مبانی عرفان نظری و مکاشفات ذوقی عارفان در قالب بیان آیات است. او میان حکمت و عرفان در این تفسیر جمع کرده، هر چند وی به سخنان عارفان با حسن ظن مینگرد و نهایت سعی و تلاش خود را به کار می گیرد تا کلمات آنها را بر وجه تصحیح حل نماید.

معرفی تفسیر القرآن الکریم صدرالمتالهین
 

منابع تفسیری ملاصدرا

با آن که ملاصدرا منابع تفسیری فراوانی در اختیارش نبوده و شاید هم به بیشتر تفاسیر قرآن اعتماد و توجهی نداشته، ولی از برخی تفاسیر از جمله از «تفسیر کبیر» فخررازی در مسائل فلسفی و کلامی، «غرائب القرآن و رغائب الفرقان» نظام الدین نیشابوری در عرفان، «تفسیر کشاف زمخشری در نکات ادبی و بلاغی، «مجمع البیان» طبرسی در نقل اقوال مفسران و نقل برخی روایات و «تفسیر بیضاوی» بهره برده است. گاهی هم نقدی بر آنها وارد کرده است.
 
ملاصدرا در تفسیر و دیگر آثار خود به شدت تحت تاثیر محیی الدین ابن عربی و شاگرد او صدرالدین قونوی است. وی در تفسیر خود از کتاب «فتوحات مکیه» فراوان مطلب نقل نموده و از ابن عربی با لقب های «قدوة المکاشفین»(2)، «الشیخ العارف السبحانی»(3)، «الشیخ العظیم»(4) «الشیخ العارف و المحقق الکاشف»(5) و «الشیخ الالهی و العارف الربانی» یاد می کند. وی از شاگرد ابن عربی، صدرالدین قونوی نیز در تفسیر استفاده برده، به ویژه در تفسیر سوره حمد بخش هایی از مطالب کتاب وی اعجاز البیان را نقل و از او تمجید می نماید. (6)
 
از نکات قابل توجه این مفسر بازگشت به قرآن و تأکید بر محوریت این کتاب الهی در بیان معارف صمدانی است: وی در آغاز تفسیر سوره سجده به نکته اشاره میکند و می نویسد: «پس از آنکه بیشتر کتاب های فلاسفه را که به دانش و تبحر اشتهار دارند، مورد فحص و بررسی قرار دادم و در بیشتر نگاشته های اندیشه ورانی که در زمینه دانش و شریعت آوردند به تدبر پرداختم، از تشنگی دست یابی به کشف و یقین، مرا سیراب نکرد؛ بلکه به عکس دریافتم که همه آنها را از به دست آوردن تصدیق ناتوانند، بدین ترتیب وقتی به بررسی در معانی بلند قرآن و آنچه خداوند سبحان بر قلب پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) افاضه کرده روی آوردم، به شکر الهی، قرآن را مقصود هر طلب و فرجام هر شوق و درخواستی یافتم، از این رو در معانی آن به تدبر پرداختم و اصول و مبانی آن را پی جو شدم». (7)
 
در هر صورت، مطالب این تفسیر با ژرف نگری عقلانی، ذوق عرفانی و نگرش شیعی، با عباراتی رسا و زیبا و روان و با توجه به آیات هم مضمون و استفاده از روایات تفسیری نگارش یافته و در میان تفاسیر شیعه جزء تفاسیر جامع به حساب می آید. افسوس که این تفسیر ناقص است و مشتمل بر همه آیات نیست و جای استخراج تفسیر آیات در دیگر آثار وی است، به ویژه در بخش معاد و از کتاب اسفار اربعه.
 
به لحاظ روش، تفسیری است که به ابعاد گوناگون در تقریر معارف قرآن پرداخته و به نکات ادبی، لغت شناسی، تاریخی، کلامی و اخلاقی اشاره کرده و هر بحث را در جایگاه خود، به خوبی تبیین و تقریر کرده است.
 
شیوه مفسر در ارائه مطالب چنین است که نخست، روش دیگر تفاسیر، معانی لغات، اعراب و اختلاف قرائت ها را می آورد و پس از آن، آرا عالمان فن و مفسران به نام را برگزیده و نقل میکند. در پایان هر بخش، چنان چه خود، نظری مستقل داشته باشد با استدلال می آورد.
 
صدرالمتألهین، گرچه در دیگر آثار خود پایه بحث های علمی و فلسفی را روی توفیق و جمع میان عقل و کشف و شرع می گذارد و تلاش دارد تا ثابت کند این راه ها همه به یک راه متصل می شوند و همه آنها بیانگر واقع و در راه کشف حقیقت هستند، اما در این تفسیر از زاویه ای دیگر به معارف قرآنی می نگرد. او تلاش میکند تا معانی قرآن را تبیین کند و در قالب و قواعد تفسیر، گام بردارد و اگر سخنی و اشاره ای به مبانی فلسفی و عرفانی دارد، خارج از چهارچوب بحث تفسیر و در قالب اشاره و تأویل ارائه دهد.
 
اما نباید از یاد ببریم که صدرالمتألهین فیلسوف و پایه گذار مکتب حکمت متعالیه بوده است. بدین جهت، او عقل را یکی از منابع مهم فهم و پرده برداری از معانی قرآن می داند و با همین روش و نکته سنجی های ژرف نگرانه و خردگرایانه به سراغ لطایف قرآن می رود. از سوی دیگر مکتب ملاصدرا، جمع بین اشراق و استدلال، عرفان و فلسفه و دل و عقل است. به همین دلیل، در سراسر تفسیر اشارات عرشیه و فیوضات ربانیه و نکات عرفانی را مطرح می کند و متناسب با روند تفسیر به این موضوعات می پردازد.
 
ملاصدرا در تفسیر خود از آثار گوناگون استفاده می برد، گاه عین عبارات آنان را نقل میکند، بدون آنکه نام آنان را ببرد. از نکات شگفت انگیز استفاده از کتب غزالی، شخصیت مخالف فلسفه و کسی که پایه مبارزه با فلاسفه را در تهافت الفلاسفه نگاشت، به ویژه از کتاب احیاء العلوم» که کتابی اخلاقی است، فراوان بهره برده است. گاهی عین عبارت او را نقل میکند و گاهی دیگر سخنان او را تلخیض می نماید و گاهی هم کلمات او را توضیح و تبیین نموده و اصلاحاتی در آن به وجود می آورد.(8) می توان گفت که صدرالمتالهین بخش مهمی از آثار خود را تحت تاثیر و با بهره گیری از تألیفات او و فخرالدین رازی پدید آورده است. مقایسه میان آثار او و غزالی این مدعا را اثبات می کند. در جای جای تفسیر او می توان سخنان غزالی را با عبارت های: «قال حجة الاسلام الغزالی»(9)، «قال الغزالی» و «قال صاحب الاحیاء» (10) مشاهده کرد.

معرفی تفسیر القرآن الکریم صدرالمتالهین
 

گرایش ملاصدرا

ملاصدرا با این که هیچ گرایشی به اشاعره ندارد، اما به شدت از غزالی دفاع میکند.(11) ملاصدرا همانند بسیاری از مفسران تفسیر عرفانی بر الهامات ربانی و معرفت غیبی و سیر و سلوک و تفسیر فیضی تأکید می ورزد. او تفسیر خود را محصول فیوضات ملکوتی میداند که از سوی پروردگار صاحب جود و کرم سرشار، بر جان و قلب او تابیده است. (12)
 
از مطالعه کتاب تفسیری ملاصدرا می توان دریافت که او قصد نوشتن تفسیر کامل و جامعی از قرآن کریم را داشته؛ ولی مرگ مانع شده است. او در جلد ششم تفسیر القرآن آورده است: «... امیدورام که کتاب جامع و تفسیر کبیری فراهم آورم که نظیر آن در میان تفاسیر و شبیه آن وجود نداشته باشد.»(13) زیرا وی معتقد است اگر مفسر همه آمادگی ها را فراهم آورد، اما نظر و لطف خداوند را همراه نداشته باشد و قلب او پذیرای حقایق نباشد و شرایط لازم برای درک معارف و حقایق را نداشته باشد، نخواهد توانست در تفسیر، فهم و بیان حقایق در آن درجات اعلا موفق شود.
 
از این رو آشکار می شود که وی، همواره بر تکمیل تفسیر جدی بوده و از هر فرصتی در این راه سود جسته، اما اشتغالات گوناگون و سفرهای وی مانع از تکمیل تفسیر گردیده است. وی در فصلی از فصول مقدمه تفسیر از کلید اسرار حکمت های قرآن سخن می گوید، که در دست عارفان است؛ زیرا وی معتقد است اگر مفسر همه آمادگی ها را فراهم آورد، اما نظر و لطف خداوند را همراه نداشته باشد و قلب او پذیرای حقایق نباشد و شرایط لازم برای درک معارف و حقایق را نداشته باشد، نخواهد توانست در فهم و بیان حقایق در آن درجات اعلا موفق شود.
 
در فصل دیگر، درباره صفت قرآن، سر حروف، حقیقت کلام و تمثیل، فائده نازل کردن کتاب های آسمانی، کیفیت نزول وحی، حقیقت ملائکه، جن، شیطان و برخی مطالب دیگر، بحث میکند و از نظر نوع مباحث با مقدمه دیگر تفاسیر، تفاوت اساسی دارد. (14)
 
لازم به تأکید است که مجموعه این تفسیر، از یک دستی در برخورد با مباحث تفسیری برخوردار نیست. برخی مجلدات با ذوق فلسفی و عرفانی وی بیشتر سازگار است و از برخی مباحث، بسیار اشاره وار و مختصر گذر کرده و برخی دیگر جنبه های ادبی و یا روش رایج آن آشکار است.
 
پی‌نوشت‌ها:
1- بررسی های اسلامی، محمدحسین طباطبائی، به کوشش سید هادی خسروشاهی، مقاله تاریخ حیات، ص۳۰۸، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی
2- مقدمه تفسیر القرآن کریم (صدرا)، ص ۷۸
3- همان، ج ۱، ص ۳۶۵
4- همان، ج ۱، ص ۳۲۷
5- همان، ج ۶، ص ۱۴۸
6- ر.ک: مقدمه تفسیر القرآن الکریم (صدرا)، ص ۸۱
7- تفسیر القرآن الکریم، جلد ۶، صفحه ۵، و جلد ۷، صص ۱۰-۱۱
8- تفسیر القرآن کریم (صدرا)، المقدمه، ص ۷۴؛ ج ۱، ص ۴۷؛ ج ۳، ص ۱۳۸ - ۱۵۸، ۲۴۰، ۲۹۱؛ ج ۴، ص ۱۶۴؛ ج ۵، ص ۱۹۸
9- همان، ج ۱، ص ۲۵۹
10- همان، ج ۱، ص ۲۵۹ . و ، ج ۳، ص ۲۹۱
11- رک: ملاصدرا، مبدا و معاد، ترجمه احمد بن محمد حسین اردکانی، تصحیح عبدالله نورایی، ص ۴۷۰
12- تفسیر القرآن الکریم (صدرا)، مقدمه سوره اعلی، ج ۷، ص ۳۶۲
13- همان
14- این مقدمه به صورت مستقل، تحت عنوان: مفاتیح الغیب از سوی مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی با تصحیح و مقدمه محمد خواجوی به چاپ رسیده است.
 
منبع: شناخت نامه تفاسیر، سید محمدعلی ایازی، چاپ اول، نشر علم، تهران، 1393ش، صص 444-438
نسخه چاپی