دکلمه مرحوم فرج‌الله سلحشور - قطعه فتح نامه

دکلمه مرحوم فرج‌الله سلحشور - قطعه فتح نامه
دکلمه مرحوم فرج‌الله سلحشور

کاش می شد «یادداشت صوتی» نوشت! آخر نوشتن درباره آن صدای حماسی و زلال، چگونه در قالب کلمات قابل انتقال است. پس خواهش می کنم قبل یا لااقل بعد از خواندن این نوشته، آلبوم نایاب نینوا را از جایی گیر بیاورید تا بشنوید این یادداشت را.
راه‌نوا/محسن صفایی– وقتی می‌گوییم «آلبوم موسیقی نینوا»، عموماً کسی یادش نمی‌آید چنین آلبومی را.

حتی اگر اضافه کنی که این، اولین نوار موسیقی با مجوز جمهوری اسلامی است که پس از انقلاب تولید و منتشر شده است، چیزی از ابهام قضیه کم نمی‌شود. باید کمی نشانی‌ها را دقیق‌تر بدهی. مثلا بگویی آن شعر که خواننده‌اش می‌خواند: «مقصد دیار قدس، همپای جلودار»، یادت هست؟
همان شعر که لابه‌لای موسیقی، همه‌اش یک صدای حماسی و صیقلی می‌آمد و می‌گفت: «باید ولی را یاوری کرد» یادت هست؟
مردم نینوا را اینگونه شنیده‌اند؛ با این شعر و آن صدا. اما این آلبوم اگر چه با قطعه‌ی «همپای جلودار» شروع می‌شود، بیش از این آثار شنیدنی در خود دارد. شنیده‌ایدش؟
نوار عجیبی است این آلبوم نینوا. نه به این خاطر که از قضا اولین آلبوم موسیقی بعد از انقلاب شده است بلکه به دلایل چندی:
اول اینکه، در این آلبوم از همه جور طایفه‌ای دور یک میز جمع شده‌اند. ناصر پلنگی نقاش است اما او در این آلبوم، یک تصنیف بسیار مشهور دهه شصت را سروده است به اسم: «شهر خون».

شهر، شهر خون است
پنجه در خون، خصم دون است
خانه خون است، کوچه خون است
خانه دیده و خانه دل، هر دو خون است
شهر، شهر خون است
پنجه در خون خصم دون است
خانه خون است، کوچه خون است
دامن میهن از خون پاکان، لاله گون است
پشت سنگر، مانده بی سر
پیکر پاک برادر
چشم مادر، چشم خواهر
مانده بر در، ای برادر ای دلاور
جان خود باید فدا کردن به سنگر
دَین خود باید ادا کردن به رهبر
شهر، شهر خون است
پنجه در خون، خصم دون است
خانه خون است، کوچه خون است
پیکر پاک برادر، غرق خون است
باید به شط خون شنا کنی
مهد حق ز دست خصم دون رها کنی

غیر از او یک نام دیگر نیز عجیب و شگفت است: دکلمه فج‌الله سلحشور بر روی شعرهای حمید سبزواری و بانو شپیده کاشانی. چه صدای خوبی دارد آقای سلحشور. راستی او به عنوان بازیگر تئاتر و سینما چقدر می‌توانسته با صدایش در بازیگری‌اش بیشتر بدرخشد. نه؟
مثل مرحوم خسرو شکیبایی که او هم غیر از بازیگری، نان صدایش را می‌خورد. می‌بینی سال‌ها قبل از اینکه خدابیامرز شکیبایی به فکر انتشار صوتی شعرهای سهراب بیافتد، سلحشور در آلبوم نینوا شعرهای سبزواری و سپیده کاشانی را دکلمه می‌کرده. او هم آن روزها به عنوان یک بازیگر مشهور آمده است و درست وسط یک شعر سنتی با ارکستری سنتی، دکلمه نموده است و از همین‌ جا او بر شکیبایی تقدم دارد.
خیی جالب است؛ شاعر و نقاش و بازیگر و خواننده، اینجا کنار هم نشسته‌اند برای انتشار یک مجموعه قطعات موسیقی. همیشه وقتی به شناسنامه آلبوم نینوا نگاه می‌کنم دلم می‌خواهد بدانم این آدم‌ها چطور اینقدر کنار هم خوش نشسته‌اند و با هم جفت شده‌اند؟ این با هم بودن چگونه به وجود آمده است؟ آیا می‌شود این مدل را زنده کرد و از آن باز هم آثار خلاقانه‌ای ساخت مثل نینوا و همپای جلودار خلق نمود؟
در ادامه می توانید دو قطعه از آلبوم «نینوا ۱» را به یاد مرحوم «فرج‌الله سلحشور» در «راه‌نوا» بشنوید و در صورت تمایل آنها را دانلود نمایید. -
نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.