شهید احمد مکیان - مجموعه مستند سوره های سرخ
شهید احمد مکیان
زندگی نامه
شهید احمد مکیان یکی از روحانیون و ورزشکاران جوان خوزستانی بود که در شهرک طالقانی ماهشهر دیده به جهان گشود و سپس در خانوادهای مذهبی و روحانی در آبادان تربیت یافت، پدر این شهید والامقام از روحانیون معروف آبادان به شمار میرود.
این جوان خوزستانی از چندی پیش به دفاع از حریم حرم در سوریه به این کشور اعزام شد و پس از نبرد با تکفیریها سرانجام فدایی حضرت زینب کبری(س) و حضرت رقیه(س) شد و نامش به عنوان یکی از شهدای مدافع حرم آبادان و ماهشهر به ثبت رسید.
شهید مکیان یکی از حافظان قرآن کریم خوزستانی و طلبه مدرسه علمیه امام رضا (ع) قم بود که در سن ۲۱ سالگی و بعد از تحمل ۵ روز جراحت در روز سهشنبه ۱۸ خرداد ماه برابر با اول ماه مبارک رمضان در سوریه به فیض عظیم شهادت نائل شد.
شهید مدافع حرم مکیان از رزمندگان لشکر فاطمیون بود و به همین خاطر وصیت کرده در کنار همرزمان افغانستانی خود در قطعه ۳۱ مدافعان حرم بهشت معصومه(س) به خاک سپرده شود.
پیکر مطهر این شهید در روز ۹۵/۰۳/۲۶ در مراسم جزخوانی حرم مطهر حضرت معصومه (س) حضور و بعد از آن طبق وصیت خود شهید در بهشت معصومه (س) قطعه ۳۱ مدافعان حرم به خاک سپرده شد.
وصیت نامه
“بسم رب الشهدا والصدیقین”
دل نوشته ای به رسم وصیت نامه…
خدایا ما با تو پیمان بسته بودیم که تا پایان راه برویم وبرپیمان خویش استوار مانده ایم .
خدایا! های هوی بهشت را میبینم ،
چه غوغایی ! حسین علیه السلام به پیشواز یارانش آمده است ،
چه صحنه ای ! فرشتگان ندا می دهند که هم رزمان ابراهیم ،همراهان موسی ،هم دستان عیسی ، هم کیشان محمد علیه صلوات ا… ، همسنگران علی علیه السلام وهم فکران حسین علیه السلام و هم گامان خمینی و خامنه ای از سنگر کربلا آمده اند
چه شکوهی !
چرا ماباید همیشه شاهد شهادت وعروج برادری باشیم وحسرت بخوریم که چرا ما از این قافله عقب مانده ایم ؟
چرا فقط ما باید زیر تابوت آشنا را بگیریم و دیگران زیر تابوت ما را نگیرند ، آخر صبر و تحمل تا کی ؟ ماهم دوست داریم شهید بشویم و مشمول آیه ی کریمه <ولا تحسبن الذین قتلوا…> باشیم
ماهم دوست داریم سرمان در دامان سرورمان حسین بن علی علیه السلام قرار بگیرد ودوست داریم از دست حضرت ش آب بنوشیم .
پس حال که این سعادت در خانه مارا کوبیده است سراسیمه به طرفش می شتابیم و خود را از جام شهادت سیراب می کنیم و جهان و این دنیا را باتمام مظاهر فریبنده اش ترک می کنیم به حقیقت وذات دنیا که همان آخرت است میرسیم .
ای کاش پرداشتم و میتوانستم بار دیگر خانواده ام را خصوصا مادر و همسرم را ببینم ولی نه خدایا ! چون این هجرت و جدایی در راه توست با جان و دل آن را خریدارم
در حالی مینویسم که امیدی به شهادت ندارم مگر به فضل و کرم خداوند متعال زیرا بنده ی نافرمان بردار درگاه خداوند بوده ام که اگر بخواهم خود را از شهدا و شاهدان حقانیت خداوند تبارک وتعالی بدانم ، دچار جرم دیگری شده ام…
دوست دارم اگر جنازه ام به دست شما رسید پیکر بی جان مرا غریبانه تحویل گیرید وغریبانه تشییع کنید و غریبانه در بهشت معصومه قطعه ۳۱ به خاک بسپارید وری سنگ قبرم چیزی ننویسید واگر خواستید چیزی بنویسید فقط بنویسید
“تنها پرکاهی تقدیم به پیشگاه حق تعالی “
حتما چنین کاری بکنید چون من از روی پر نور و باجمال شهدای گمنام خجالت میکشم که قبر من مشخص و جنازه ام با احترام تشییع و دفن شود ولی آن نوگلان پرپر روی دشتها و کوهها بی غسل و کفن بمانند یا زیر تانکها له گردند…
ای امت دلاور حزب ا… ای کسانی که اگر پایش بیفتد حاضرید همه ی هستی تان را تقدیم اسلاتم کنید، من که چیزی نداشتم هستی من یک جان بود که به پای قدم رهبر عزیزم و امت حزب ا… فدا کردم ولی افسوس که یک جان بود کاش چندین جان داشتم وآنها را به پای رهبرم وبه کوی عشق حسین علیه السلام میریختم وبه اندازه ی یک لبخند او را شاد می کردم ….
به نماز اول وقت پایبند باشید و برخواندن قرآن مخصوصا معانیش تداوم داشته باشید وپشتیبان ولایت فقیه باشید. -
زندگی نامه
شهید احمد مکیان یکی از روحانیون و ورزشکاران جوان خوزستانی بود که در شهرک طالقانی ماهشهر دیده به جهان گشود و سپس در خانوادهای مذهبی و روحانی در آبادان تربیت یافت، پدر این شهید والامقام از روحانیون معروف آبادان به شمار میرود.
این جوان خوزستانی از چندی پیش به دفاع از حریم حرم در سوریه به این کشور اعزام شد و پس از نبرد با تکفیریها سرانجام فدایی حضرت زینب کبری(س) و حضرت رقیه(س) شد و نامش به عنوان یکی از شهدای مدافع حرم آبادان و ماهشهر به ثبت رسید.
شهید مکیان یکی از حافظان قرآن کریم خوزستانی و طلبه مدرسه علمیه امام رضا (ع) قم بود که در سن ۲۱ سالگی و بعد از تحمل ۵ روز جراحت در روز سهشنبه ۱۸ خرداد ماه برابر با اول ماه مبارک رمضان در سوریه به فیض عظیم شهادت نائل شد.
شهید مدافع حرم مکیان از رزمندگان لشکر فاطمیون بود و به همین خاطر وصیت کرده در کنار همرزمان افغانستانی خود در قطعه ۳۱ مدافعان حرم بهشت معصومه(س) به خاک سپرده شود.
پیکر مطهر این شهید در روز ۹۵/۰۳/۲۶ در مراسم جزخوانی حرم مطهر حضرت معصومه (س) حضور و بعد از آن طبق وصیت خود شهید در بهشت معصومه (س) قطعه ۳۱ مدافعان حرم به خاک سپرده شد.
وصیت نامه
“بسم رب الشهدا والصدیقین”
دل نوشته ای به رسم وصیت نامه…
خدایا ما با تو پیمان بسته بودیم که تا پایان راه برویم وبرپیمان خویش استوار مانده ایم .
خدایا! های هوی بهشت را میبینم ،
چه غوغایی ! حسین علیه السلام به پیشواز یارانش آمده است ،
چه صحنه ای ! فرشتگان ندا می دهند که هم رزمان ابراهیم ،همراهان موسی ،هم دستان عیسی ، هم کیشان محمد علیه صلوات ا… ، همسنگران علی علیه السلام وهم فکران حسین علیه السلام و هم گامان خمینی و خامنه ای از سنگر کربلا آمده اند
چه شکوهی !
چرا ماباید همیشه شاهد شهادت وعروج برادری باشیم وحسرت بخوریم که چرا ما از این قافله عقب مانده ایم ؟
چرا فقط ما باید زیر تابوت آشنا را بگیریم و دیگران زیر تابوت ما را نگیرند ، آخر صبر و تحمل تا کی ؟ ماهم دوست داریم شهید بشویم و مشمول آیه ی کریمه <ولا تحسبن الذین قتلوا…> باشیم
ماهم دوست داریم سرمان در دامان سرورمان حسین بن علی علیه السلام قرار بگیرد ودوست داریم از دست حضرت ش آب بنوشیم .
پس حال که این سعادت در خانه مارا کوبیده است سراسیمه به طرفش می شتابیم و خود را از جام شهادت سیراب می کنیم و جهان و این دنیا را باتمام مظاهر فریبنده اش ترک می کنیم به حقیقت وذات دنیا که همان آخرت است میرسیم .
ای کاش پرداشتم و میتوانستم بار دیگر خانواده ام را خصوصا مادر و همسرم را ببینم ولی نه خدایا ! چون این هجرت و جدایی در راه توست با جان و دل آن را خریدارم
در حالی مینویسم که امیدی به شهادت ندارم مگر به فضل و کرم خداوند متعال زیرا بنده ی نافرمان بردار درگاه خداوند بوده ام که اگر بخواهم خود را از شهدا و شاهدان حقانیت خداوند تبارک وتعالی بدانم ، دچار جرم دیگری شده ام…
دوست دارم اگر جنازه ام به دست شما رسید پیکر بی جان مرا غریبانه تحویل گیرید وغریبانه تشییع کنید و غریبانه در بهشت معصومه قطعه ۳۱ به خاک بسپارید وری سنگ قبرم چیزی ننویسید واگر خواستید چیزی بنویسید فقط بنویسید
“تنها پرکاهی تقدیم به پیشگاه حق تعالی “
حتما چنین کاری بکنید چون من از روی پر نور و باجمال شهدای گمنام خجالت میکشم که قبر من مشخص و جنازه ام با احترام تشییع و دفن شود ولی آن نوگلان پرپر روی دشتها و کوهها بی غسل و کفن بمانند یا زیر تانکها له گردند…
ای امت دلاور حزب ا… ای کسانی که اگر پایش بیفتد حاضرید همه ی هستی تان را تقدیم اسلاتم کنید، من که چیزی نداشتم هستی من یک جان بود که به پای قدم رهبر عزیزم و امت حزب ا… فدا کردم ولی افسوس که یک جان بود کاش چندین جان داشتم وآنها را به پای رهبرم وبه کوی عشق حسین علیه السلام میریختم وبه اندازه ی یک لبخند او را شاد می کردم ….
به نماز اول وقت پایبند باشید و برخواندن قرآن مخصوصا معانیش تداوم داشته باشید وپشتیبان ولایت فقیه باشید. -
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.