وقتی زنده شدی بیا باهم حرف بزنیم! (کلیپ تصویری)

وقتی زنده شدی بیا باهم حرف بزنیم! (کلیپ تصویری)
حجت الاسلام پناهیان:
چه طور باید زنده شد؟ مگه ما مرده‌ایم؟ بله

متن:
چه مراتبی از حیات را دریافت کردید؟ کدام استعدادهایت شکوفا شده که تو آدم‌های معمولی نیست؟ چه فرقی داری با کافرها؟ چه گلی را در عالم طبیعت بو می‌کنی که آنها نمی‌توانند بو کنند؟ چه زیبایی‌هایی را درک کردی؟ تو الآن چی می‌فهمی دیگران نمی‌فهمند؟ بگو. در قرآن کریم از یک مفهومی به نام حیات صحبت می‌شود که بیشتر منظورش سطح عالی حیات است. یک زندگی دیگر است. حیات اول یعنی زنده بودن، بعد یعنی زندگی کردن!

باید چشمت را ببندند تو یک مسجدی که تازه احداث شده، با یک مسجدی که صد سال است دارند توش نماز می‌خوانند. چشمت را ببندند ببرند. باید بفهمی فرقش را! پس مشاعر راه نیفتاده، حیات شروع نشده! حیات شروع نشده، حیات شروع نشده! حیات یعنی چی؟ حیات در قرآن یعنی زنده باشی به تمام معنا. خب اگر سطح پایین‌تری از حیات را داشته باشیم قرآن می‌فرماید تو مرده‌ای الآن. می‌فرماید: «وَمَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِی الْقُبُورِ»؛ پیغمبر! تو کسی که تو قبر است که نمی‌توانی باهاش حرف بزنی! بابا این که دارد راه می‌رود. خدا می‌فرماید بابا این تو قبر است!

قبر دیدی تاریک است نفس نمی‌تواند بکشد؟ نفس می‌کشد این؟ راه می‌رود؟ راه رفت؟ کجا راه رفت؟ «مَن فِی الْقُبُورِ» است این. بر او نمرده به فتوای من نماز کنید! او در حال تشییع جنازۀ خودش است. یک نفری دارد خودش را تشییع جنازه می‌کند. بگو لااله الا الله، دارد هی راه می‌ر‌ود. کسی که تو قبر است که نمی‌توانی باهاش حرف بزنی! خدا می‌فرماید این بابا تو قبر است!

بیایید رفقا، یک احساس نیاز به حیات را در خودمان زنده کنیم. مثال اعلای ما همین چیزی است که شما تجربه می‌کنید شمّه‌ای از حیات را مثل دوست داشتن حسین را، که والله قسم مادرت را اینجوری دوست نداری! مادر فرزندش را اینجوری دوست ندارد. پدرت را اینجوری دوست نداری. هیچ پدری فرزندش را اینجوری دوست ندارد که تو حسین را دوست داری! آدم برای مادرش از دنیا برود نمی‌تواند ده سال گریه کند! تو یک رتبۀ دیگری از حیات را پیدا کردی! اصلاً دیگر موقع گریه کردن برای امام حسین حساب نمی‌کنی امام حسین چقدر به نفعت است. تو داری عاشقی را تجربه می‌کنی! این یک رتبۀ دیگر از حیات است!

اینجا را امام حسین خودش تو گودی قتلگاه از خدا اجازه گرفته آمده؛ خدایا شما اجازه بده من بروم یک مزۀ حیات به اینها بچشانم. پیغمبرها چه‌کار می‌کنند؟ می‌خواهند زنده‌ات کنند. مگر ما الآن مرده هستیم؟ خب بله! «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ»؛ این پیغمبر می‌خواهد شما را زنده کند. سطح لذّتت افزایش پیدا بکند! سطح عاشقی‌ات افزایش پیدا بکند! بیشتر کیف کنی! دین یک مجموعه آئین‌نامه برای تنظیم مقرّرات نیست؛ زنده‌ات می‌خواهد بکند!

یک آقایی بودند از خوبان، شاگردان مرحوم قاضی حضرت آیت‌الله ایاذی سالگردشان هست، چندین بار بنده خدمت ایشان رسیده بودم؛ چه مرد خدایی! یکی از شاگردان ایشان بعد از فوتشان به بنده فرمودند، گفتند من مسئول مدرسۀ علمیۀ ایشان بودم. بعد بچه‌ها من را اذیت می‌کردند. بعد گفتم که پیش ایشان رفتم گفتم آقا این بچه‌ها حرف من را گوش نمی‌کنند، من می‌خواهم مدرسه را مثلاً کارهای اجرایی‌اش را مدیریت بکنم. اینها فکر می‌کنند من برای خودم می‌گویم. ما را بگذار کنار ما به همان درس خودمان برسیم. ایشان فرمود من حالا شب می‌آیم با تو صحبت می‌کنم.

شب آمد تو حیات مدرسه من را صدا زد گفت چرا گله می‌کنی؟ بالاخره کار کردن این درگیری‌ها را دارد، سلیقه‌ها که همه یک‌جور نیست، صحبت می‌کنید با هم، بالاخره همدیگر را متقاعد می‌کنید. من هم هی داشتم قُر می‌زدم و گوش می‌دادم و اینها، ایشان که همین‌جوری داشت صحبت می‌کرد دستش را دراز کرد و دیدم یک درختی بود درخت نارنج با یک فاصلۀ دو سه متر آن‌طرف‌تر. درخت شاخۀ برگش را آورد جلو جلو جلو جلو ایشان یک دانه نارنج کند گذاشت تو کف دست من، من هم همین‌جوری مات دارم نگاه می‌کنم. خب بعضی وقت‌ها هم آدم اراده می‌کند برخی مشکلات را حل می‌کند. یک کمی ارادۀ خودت را قوی کن. گذاشت کف دست من رفت.

زنده بشو. راستی شما بچه مذهبی‌ها چه مراتبی از حیات را دریافت کردید؟ ما فعلاً داریم دستورات را اجرا می‌کنیم. خب دستورات برای این بود که زنده بشوی دیگر. کدام استعدادهایت شکوفا شده که در آدم‌های معمولی نیست؟ چه فرقی داری با کافرها؟ چه گلی را در عالم طبیعت بو می‌کنی که آنها نمی‌توانند بو کنند؟ چه زیبایی‌هایی را درک کردی؟ تو الآن چی می‌فهمی دیگران نمی‌فهمند؟ بگو. بگو بگو. یک لذّت‌هایی الآن باید ببری که دیگران نمی‌توانند لذّت ببرند. «لِمَا یُحْیِیکُمْ» زنده می‌کند تو را. ببین! اگر زنده بودی بعد بیا در موردش با هم صحبت می‌کنیم.

آقا ما کجا برویم زنده باشیم؟ همین که تمنّای حیات در تو ایجاد بشود این یعنی علائم حیاتی درش دیده شد! این مرده علائم حیاتی درش دیده شد! -
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.