خدا با یه ذوقی داره ازش تعریف میکنه... (کلیپ تصویری)
کلیپی از سخنان استاد پناهیان در مبحث راههای رسیدن به حال خوش معنوی و نشاط زندگی - جلسه سوم
متن:
شما شده تا حالا مادرتان برایتان یک غذایی بپزد بیاورد بگوید ببین، یک غذایی درست کردم برایت! ماه، عسل! ببین چه غذایی! عالی، عالی! شما از باب ادب هم که شده یک لبخندی میزنی درست است؟ نمیگویی خب حالا بگذار آنجا باشد. یعنی دیگر از بیادبی گذشته. وای! مامان دستت درد نکند! خیلی ممنون. وای فدای دستهایت بشوم الهی.
آنوقت خدا در قرآن دارد با یک ذوقی بهشتش را تعریف میکند میگذارد جلو شما، من این بهشت را تعریف کردم، بعد من به قیافۀ تو نگاه میکنم میبینم حداقل یک عکسالعملی نشان بدهی. این هم همینجوری دارد میخواند «کَواعِبَاً أتراباً عُرَباً أتراباً» اینها. بابا یک عکسالعملی نشان بده!
میگوید من داشتم برای امیرالمؤمنین علی(ع) قرآن میخواندم در مسجد کوفه. رسیدم به یک آیهای اینقدر امیرالمؤمنین با صدای بلند گریه کرد که دیگر من نتوانستم ادامه بدهم. آن آیهای که میفرماید در بهشت خدا هر چی اشتها بکنی برایت آوردم و بیشتر از آن. اینقدر گریه کرد، اینقدر گریه کرد! با صدای بلند ضجّه میزد. این گریه است؟ به معنای ماتم و اندوه؟ امیرالمؤمنین علی(ع) میفرماید: «فَهُم وَالجَنَّةُ کَمَن قَد رَأها فَهُم فیها مُنَعَّمون» اینها مانند کسی هستند که دارند بهشت را میبینند و میچشند میوههای بهشتی را! سرمست دارند زندگی میکنند.
اگر پردهها کنار برود معلوم میشود این چی دارد از سرور میبرد. بروید به محضر قرآن برسید. یک ذرّه انتظار داشته باشی و آمادگی داشته باشی یک اتفاقات خوبی برایت میافتد. بگو «زُیِّنَت لَهُ الآخِرَة» را برای من درست کن. آخرت را برای من زینب کن. بوی بهشت به مشامت برسد. به خدا قسم بعضی وقتها به مشام بعضیها موقع قرآن خواندن بوی بهشت میرسد! بعد از یک مدتی قرآن میخوانی، یک دفعهای میبینی دیگر چیزی مهم نیست جز آخرت. آرام میشوی اول. بعد عاشق میشوی، مشتاق میشوی. بعد مسرور میشوی. اینها مانند کسی هستند که دارند بهشت را میبینند و میچشند میوههای بهشتی را! -
متن:
شما شده تا حالا مادرتان برایتان یک غذایی بپزد بیاورد بگوید ببین، یک غذایی درست کردم برایت! ماه، عسل! ببین چه غذایی! عالی، عالی! شما از باب ادب هم که شده یک لبخندی میزنی درست است؟ نمیگویی خب حالا بگذار آنجا باشد. یعنی دیگر از بیادبی گذشته. وای! مامان دستت درد نکند! خیلی ممنون. وای فدای دستهایت بشوم الهی.
آنوقت خدا در قرآن دارد با یک ذوقی بهشتش را تعریف میکند میگذارد جلو شما، من این بهشت را تعریف کردم، بعد من به قیافۀ تو نگاه میکنم میبینم حداقل یک عکسالعملی نشان بدهی. این هم همینجوری دارد میخواند «کَواعِبَاً أتراباً عُرَباً أتراباً» اینها. بابا یک عکسالعملی نشان بده!
میگوید من داشتم برای امیرالمؤمنین علی(ع) قرآن میخواندم در مسجد کوفه. رسیدم به یک آیهای اینقدر امیرالمؤمنین با صدای بلند گریه کرد که دیگر من نتوانستم ادامه بدهم. آن آیهای که میفرماید در بهشت خدا هر چی اشتها بکنی برایت آوردم و بیشتر از آن. اینقدر گریه کرد، اینقدر گریه کرد! با صدای بلند ضجّه میزد. این گریه است؟ به معنای ماتم و اندوه؟ امیرالمؤمنین علی(ع) میفرماید: «فَهُم وَالجَنَّةُ کَمَن قَد رَأها فَهُم فیها مُنَعَّمون» اینها مانند کسی هستند که دارند بهشت را میبینند و میچشند میوههای بهشتی را! سرمست دارند زندگی میکنند.
اگر پردهها کنار برود معلوم میشود این چی دارد از سرور میبرد. بروید به محضر قرآن برسید. یک ذرّه انتظار داشته باشی و آمادگی داشته باشی یک اتفاقات خوبی برایت میافتد. بگو «زُیِّنَت لَهُ الآخِرَة» را برای من درست کن. آخرت را برای من زینب کن. بوی بهشت به مشامت برسد. به خدا قسم بعضی وقتها به مشام بعضیها موقع قرآن خواندن بوی بهشت میرسد! بعد از یک مدتی قرآن میخوانی، یک دفعهای میبینی دیگر چیزی مهم نیست جز آخرت. آرام میشوی اول. بعد عاشق میشوی، مشتاق میشوی. بعد مسرور میشوی. اینها مانند کسی هستند که دارند بهشت را میبینند و میچشند میوههای بهشتی را! -
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.