راز ماندگاری شهید رجایی
محمدعلی رجایی دومین رئیس جمهور انقلاب اسلامی ایران، اما فقط ۲۸ روز رئیس جمهور ایران بود، عمری کوتاه از ریاست جمهوری را برعهده داشت، اما در ۴۰ سال گذشته خیلیها که خواستند بر مسند ریاست در جمهوری اسلامی ایران بنشینند از وی به نام الگو نام میبردند تا نظر مردم را جلب کنند.
چرا رجایی چهره ماندگار شد و چرا حرفهایش شعاری نبود؟
از جنس مستضعفین، با زندگی در طبقه پایین و با کوچه و بازاریهای فقیرنشین آمد و شد داشت به همین دلیل نتوانست بعد از ریاستش سفره زندگی اش را رنگیتر از فقرا کند.
مسئولیتهای زیادی در جمهوری اسلامی ایران داشت از وزیر بودن تا نماینده مجلس شدن، اما به گفته امام خمینی (ره) رجایی همان رجایی مستضعفین ماند.
برایش شهری و روستایی فرقی نداشت، فرزندانش را هم طبقه ملت مستضعف میدانست و آقازاده بودن را به آنها خوب آموخته بود، رئیس جمهوری که تحمل نقد مخالف را داشت و در مقابل جریانات منافق سکوت را پیشه کرد تا انقلاب و نظام در این اختلافات قربانی نشود.
فرقی برایش نداشت چه جبهه جنگ باشد و چه جبهه دیپلماسی، رفتار انقلابی را پیاده میکرد کسی که هزینه سازش را بیشتر از هزینه چالش میدانست، پشت میز مذاکرات دیپلماسی عزت را انتخاب میکند، مردی که دست خود را حتی در سختترین شرایط مقابل دشمن دراز نمیکرد.
مبارز انقلابی میدانست برای مصون ماندن از انحرافها در موج سواریها مسیر ولایت فقیه را انتخاب کند، حتی در انتخاب اعضای کابینه نیز انقلابی عمل کرد و دست راست وی نمونه عینی یک عمار انقلابی بود.
اما نفاق و امپریالیسم در آن روزها برای توقف انقلاب اسلامی، حذف فیزیکی مردان انقلاب را در پیش گرفته بود رجایی و کابینه اش هم توسط یک نفوذی به نام کشمیری هدف بمب گذاری قرار گرفتند و دفتر نخست وزیری جمهوری اسلامی ایران ۸ شهریور در آتش این کینه سوخت.
شهادت رجایی و باهنر غم بزرگی برای امام امت بود.
رئیس جمهوری که رفتنش برای مردم خیلی گران آمد.
آنچه رمز جاودانگی رجایی در گذر زمان بود و نامش ماندگار ماند، عملکردش به عنوان رئیس جمهور و خدمتش به مردم بود.
مسئولان زیر ذره بین مردم قرار دارند و در ذهن مردم رئیس جمهور مستضعفین و انقلابی همیشه با رئیس جمهورهای دیگر تفاوت خواهد داشت؛ چه خیلی دور باشد، چه خیلی نزدیک و چه ۲۸ روز باشد، چه ۸ سال. -
چرا رجایی چهره ماندگار شد و چرا حرفهایش شعاری نبود؟
از جنس مستضعفین، با زندگی در طبقه پایین و با کوچه و بازاریهای فقیرنشین آمد و شد داشت به همین دلیل نتوانست بعد از ریاستش سفره زندگی اش را رنگیتر از فقرا کند.
مسئولیتهای زیادی در جمهوری اسلامی ایران داشت از وزیر بودن تا نماینده مجلس شدن، اما به گفته امام خمینی (ره) رجایی همان رجایی مستضعفین ماند.
برایش شهری و روستایی فرقی نداشت، فرزندانش را هم طبقه ملت مستضعف میدانست و آقازاده بودن را به آنها خوب آموخته بود، رئیس جمهوری که تحمل نقد مخالف را داشت و در مقابل جریانات منافق سکوت را پیشه کرد تا انقلاب و نظام در این اختلافات قربانی نشود.
فرقی برایش نداشت چه جبهه جنگ باشد و چه جبهه دیپلماسی، رفتار انقلابی را پیاده میکرد کسی که هزینه سازش را بیشتر از هزینه چالش میدانست، پشت میز مذاکرات دیپلماسی عزت را انتخاب میکند، مردی که دست خود را حتی در سختترین شرایط مقابل دشمن دراز نمیکرد.
مبارز انقلابی میدانست برای مصون ماندن از انحرافها در موج سواریها مسیر ولایت فقیه را انتخاب کند، حتی در انتخاب اعضای کابینه نیز انقلابی عمل کرد و دست راست وی نمونه عینی یک عمار انقلابی بود.
اما نفاق و امپریالیسم در آن روزها برای توقف انقلاب اسلامی، حذف فیزیکی مردان انقلاب را در پیش گرفته بود رجایی و کابینه اش هم توسط یک نفوذی به نام کشمیری هدف بمب گذاری قرار گرفتند و دفتر نخست وزیری جمهوری اسلامی ایران ۸ شهریور در آتش این کینه سوخت.
شهادت رجایی و باهنر غم بزرگی برای امام امت بود.
رئیس جمهوری که رفتنش برای مردم خیلی گران آمد.
آنچه رمز جاودانگی رجایی در گذر زمان بود و نامش ماندگار ماند، عملکردش به عنوان رئیس جمهور و خدمتش به مردم بود.
مسئولان زیر ذره بین مردم قرار دارند و در ذهن مردم رئیس جمهور مستضعفین و انقلابی همیشه با رئیس جمهورهای دیگر تفاوت خواهد داشت؛ چه خیلی دور باشد، چه خیلی نزدیک و چه ۲۸ روز باشد، چه ۸ سال. -
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.