سخن آوا | جواب سلام (استاد ظهیری)
آشیخ مرتضی حائری حدود شاید هفتاد بار در کل عمرش مشرّف شد؛
آیت الله آقای مرعشی نجفی با ایشان یک قراری گذاشتند که هر کدام زودتر از دنیا رفت به دیگری خبر بدهد پس از مرگ چه شد!؟
آیت الله حائری زودتر از دنیا رفت
بعد از مدتی آیت الله مرعشی ایشان را در خواب دید و پرسید از آن طرف چه خبر؟ آقای آشیخ مرتضی حائری گفت: من وقتی از دنیا رفتم دو ملک آمدند برای سؤال از من خیلی ترسیدم!
میگوید یک مرتبه صدای دلنوازی از پشت سر که نمیدیدم کیست، صدا را میشنیدم. گفت نترس !نترس! میگفت من خیلی آرام شدم این صدا نزدیک میشد نترس! این دو ملک دور میشدند تا این که صاحب صدا آمد و دو تا ملک کاملا رفتند ترس من هم به کلی برطرف شد.
آرام گرفته بودم چهره زیبای منوّر به من گفتش ترسیدی؟ گفتم در عمرم این قدر نترسیده بودم! بعد فرمود دیگر ترسی بر تو نیست راحت باش. گفتم آقا شما؟ گفت هفتاد بار زیارت من آمدی این دفعهی اول بازدید من است، 69 بار دیگر طلب داری! -
آیت الله آقای مرعشی نجفی با ایشان یک قراری گذاشتند که هر کدام زودتر از دنیا رفت به دیگری خبر بدهد پس از مرگ چه شد!؟
آیت الله حائری زودتر از دنیا رفت
بعد از مدتی آیت الله مرعشی ایشان را در خواب دید و پرسید از آن طرف چه خبر؟ آقای آشیخ مرتضی حائری گفت: من وقتی از دنیا رفتم دو ملک آمدند برای سؤال از من خیلی ترسیدم!
میگوید یک مرتبه صدای دلنوازی از پشت سر که نمیدیدم کیست، صدا را میشنیدم. گفت نترس !نترس! میگفت من خیلی آرام شدم این صدا نزدیک میشد نترس! این دو ملک دور میشدند تا این که صاحب صدا آمد و دو تا ملک کاملا رفتند ترس من هم به کلی برطرف شد.
آرام گرفته بودم چهره زیبای منوّر به من گفتش ترسیدی؟ گفتم در عمرم این قدر نترسیده بودم! بعد فرمود دیگر ترسی بر تو نیست راحت باش. گفتم آقا شما؟ گفت هفتاد بار زیارت من آمدی این دفعهی اول بازدید من است، 69 بار دیگر طلب داری! -
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.