تناقضات بسیار در صحبت های سیدحسن آقامیری
حدود ده، یازده سال پیش مهمان دوست طراحی بودم که بنر هیات شهر را غالبا ایشان طراحی می کرد. یادم هست یکی از دوستان هیاتی طرحی را به عنوان سفارش آورده بود که در آن سخنران جناب آقای #سیدحسن_آقامیری زده بود.
از آنجا که یک آشناییتی با برادر ایشان #سیدحسین آقا داشتیم، فرضم این بود که ایشان هم به مانند برادرشان #سیدحسین آقا اهل شهدا، انقلاب و ولایت و ... هستند.
مدتی بود که در سطح شهر بنر جناب #سیدحسن_آقامیری زیاد شده بود و با مداحان مشهور برنامه داشت. یکی از دوستانی هم که یک آشناییت جزئی با ایشان داشت یک بار به بنده می گفت این حسابی افکارش اصلاحاتی و عشق #سیدمحمد_خاتمی رو داره ولی من چون خودم مستقیم چیزی ازش نشنیده بودم، موضع گیری و یا قضاوتی در این مورد نداشتم.
دوستی که آمده بود برای طراحی بنر، ازش پرسیدم ایشون چرا این قدر داره مشهور می شه در حالیکه از لحاظ سطح حوزوی تا پایه هشت حوزه بیشتر درس نخوانده است. یک جوابی داد که در سابق هم این جواب را در نقد دیگر افراد دیده بود. این جوان تنها به من گفت: حاج آقا ایشان حرف دل ما رو می زنه. گفتم: یعنی چی؟ گفت خوب دغدغه ها رو می گه و نقد می کنه این و اون رو . گفتم: نقد مهم نیست دادن راهکار مهمه. دیدم چیزی برای گفتن نداره و گفتم شاید ادامه گفتگو دلخورش کنه. خلاصه اون روز گذشت و روزهای دیگر آمد.
خودم عادت داشتم برای نقد دیگران افکارشان را مستقیم بشنوم، به همین خاطر دوباری حضورا منبر ایشان را رفتم. ولی چیزی که دیدم تناقضات بسیار و کم سوادی جناب آقای #سیدحسن_آقامیری بود.
اما چه چیزی شهرت به او داد؟ سوادش؟ قدرت بیانش؟ دغدغه اش؟ فیلم ها و صوت های استودیویی اش .؟ و... شاید هیچ چیز به اندازه خلاف جهت حرکت کردنش به او در رسیدن به شهرت کمک نکرد. کاری که یک روحانی اهل دیانت این کار رو نمی کند.
برای رسیدن به شهرت به جای اسلام واقعی، اسلام پر از تناقض رحمانی بافته خود را بیان کردن .
اسلامی که به جایی که عالمان دینش امام خمینی (ره) و علامه طباطبایی (ره) باشد، #سید_حسن_خمینی و نیاوران نشینانش عالمان آن به شمار می آیند.
حال که دیگر به تناقض گویی افتاده است. -
از آنجا که یک آشناییتی با برادر ایشان #سیدحسین آقا داشتیم، فرضم این بود که ایشان هم به مانند برادرشان #سیدحسین آقا اهل شهدا، انقلاب و ولایت و ... هستند.
مدتی بود که در سطح شهر بنر جناب #سیدحسن_آقامیری زیاد شده بود و با مداحان مشهور برنامه داشت. یکی از دوستانی هم که یک آشناییت جزئی با ایشان داشت یک بار به بنده می گفت این حسابی افکارش اصلاحاتی و عشق #سیدمحمد_خاتمی رو داره ولی من چون خودم مستقیم چیزی ازش نشنیده بودم، موضع گیری و یا قضاوتی در این مورد نداشتم.
دوستی که آمده بود برای طراحی بنر، ازش پرسیدم ایشون چرا این قدر داره مشهور می شه در حالیکه از لحاظ سطح حوزوی تا پایه هشت حوزه بیشتر درس نخوانده است. یک جوابی داد که در سابق هم این جواب را در نقد دیگر افراد دیده بود. این جوان تنها به من گفت: حاج آقا ایشان حرف دل ما رو می زنه. گفتم: یعنی چی؟ گفت خوب دغدغه ها رو می گه و نقد می کنه این و اون رو . گفتم: نقد مهم نیست دادن راهکار مهمه. دیدم چیزی برای گفتن نداره و گفتم شاید ادامه گفتگو دلخورش کنه. خلاصه اون روز گذشت و روزهای دیگر آمد.
خودم عادت داشتم برای نقد دیگران افکارشان را مستقیم بشنوم، به همین خاطر دوباری حضورا منبر ایشان را رفتم. ولی چیزی که دیدم تناقضات بسیار و کم سوادی جناب آقای #سیدحسن_آقامیری بود.
اما چه چیزی شهرت به او داد؟ سوادش؟ قدرت بیانش؟ دغدغه اش؟ فیلم ها و صوت های استودیویی اش .؟ و... شاید هیچ چیز به اندازه خلاف جهت حرکت کردنش به او در رسیدن به شهرت کمک نکرد. کاری که یک روحانی اهل دیانت این کار رو نمی کند.
برای رسیدن به شهرت به جای اسلام واقعی، اسلام پر از تناقض رحمانی بافته خود را بیان کردن .
اسلامی که به جایی که عالمان دینش امام خمینی (ره) و علامه طباطبایی (ره) باشد، #سید_حسن_خمینی و نیاوران نشینانش عالمان آن به شمار می آیند.
حال که دیگر به تناقض گویی افتاده است. -
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.