او دلتنگ ماست .. باور میکنید؟
او دلتنگ ماست .. باور میکنید؟ | حجت الاسلام علیرضا پناهیان
متن:
روابط با اولیاء خدا یکی از روابطی است که بعد از بلوغ معنوی نه بلوغ سنّی برای انسان رخ میدهد. کمکم ماهیّت یک رابطهای برای انسان خودش را نشان میدهد.
من وقتی جوان بودم و مجرد بودم پدر و مادرم حرفهایی به من میزدند دربارۀ دل پدر، دل مادر. میشنیدم امّا آنچنان که آنان میگفتند و بعداً فهمیدم نمیفهمیدم. میگفت شما پدر نشدی، شما مادر نیستی نمیفهمی. یک تماس بگیر. میگفتم آخر تماس چه فایدهای دارد؟ بگویم چی مثلاً؟ میگفت خب شما این رابطه را درک نکردی. چون پدر نیستی رابطۀ پدر با فرزند را متوجه نیستی. همان تماس گاهی بسیار حیاتبخش است. بعدها انسان باید بزرگ بشود، پدر بشود، این رابطه را ماهیتاش را درک بکند.
رابطۀ با امام برقرار کردن هم یک رابطهای است که نیاز به بلوغ عاطفی، به بلوغ معنوی دارد. هر کسی نمیتواند رابطۀ امام با خودش را بفهمد. دیگر خیلی باید امامگونه شده باشی تا رابطۀ امام با خودت را متوجه بشوی.
شاید این کلمه کلمۀ عجیبی باشد؛ برای بهره بردن امام زمان به محضرش نمیرسیم، او را از خودمان مستغنی میدانیم. خب عاطفۀ امام زمان چه میشود؟ اینکه مردمش را دوست دارد، اینکه جواناناش را عشق میورزد، اینکه دلش برای او تنگ میشود چه میشود؟
تا حالا شما شعری شنیدید در مناجات با امام زمان(ع)، در مدح حضرت که از محبت او به امّت دم بزند؟ کسی شنیده الآن توی جمع ما؟ من دوست دارم ها اگر باشد بدانم بگویم مثل این شعر بگویند مثلاً توصیه کنیم به دوستانمان. تو چه میکشی؟ «وَلا اَسْمَعُ لَکَ حَسیساً وَلا نَجْوَی»؛ من برایم سخت است تو نمیتوانی پاسخ بدهی. من برایم سخت است همه میتوانند پاسخ بدهند هر کسی آنها را صدا بزند، اما تو نمیتوانی پاسخ بدهی.
قسمت اولش میگوید که چرا هر کسی را صدا میزنیم جواب میدهد، ولی از تو جوابی شنیده نمیشود؟ من برایم سخت است تو نمیتوانی صدای خودت را به دیگران برسانی. شاید این دارد رنج امام زمان را همدردی میکند باهاش که امام زمان دوست دارد صدای خودش را به دیگران برساند. اگر امام مانند پدر است، پدر را در پشت حصاری بگذارند فرزندان ناله بزنند، این پدر است که دلش آتش میگیرد که نمیتواند جواب فرزندان خود را بدهد. ماها دلمان برای آقا امام زمان(ع) برای اینکه پشت پردۀ غیبت است نمیسوزد. ماها خیلی جالب هستیم.
«وَلا اَسْمَعُ لَکَ حَسیساً وَلا نَجْوَی»؛ من برایم سخت است تو نمیتوانی پاسخ بدهی. رابطۀ بین امام و امّت تقریباً درک نکردنی است. امام زمان(ع) با ما چگونه است؟ نه شما فکر کنید دیگر. میرویم درِ خانهاش میفرماید برو آقا برو برو. ما که به این از این بزرگترهایش جواب ندادیم، آمده به این سادگی درِ خانۀ ما. اینجوری است؟
آمد پیش امام رضا گفت «لاَ تَنْسَنِی مِنَ اَلدُّعَاءِ»، من را فراموشم نکن از دعا. آقا فرمود مگر من فراموش میکنم که تو سفارش کردی؟ یک کمی فکر کرد گفت ببخشید. فرمود چرا گفتی ببخشید؟ گفت خب شما فراموش نمیکنی. فرمود خب من چهجوری فراموش نمیکنم؟ چه تحلیلی داری از اینکه من فراموش نمیکنم؟ همین من که گفتم تو تعبّدی قبول کردی. گفت خب شما دوستانتان را دعا میکنید وقتی فکر کردم فهمیدم. من هم جزو دوستان شما هستم، پس برای من هم دعا میکنید. لازم نبود من سفارش بکنم.
حضرت فرمود نه این تحلیل غلط است. وقتی تو دوست داری من برای تو دعا کنم همانموقع من دارم برای تو خصوصی دستم را بردم بالا دارم دعا میکنم. وقتی تو دوست داری من برای تو دعا کنم، خصوصی دستم را بردم بالا دارم دعا میکنم. رابطۀ بین امام و امّت تقریباً درک نکردنی است. ما اگر بالغ بشویم چی را باید بفهمیم؟ رابطۀ با امام را. اگر بالغتر بشویم چی را باید بفهمیم؟ رابطۀ امام با خودمان را. این اوج بلوغ بشریت است. -
متن:
روابط با اولیاء خدا یکی از روابطی است که بعد از بلوغ معنوی نه بلوغ سنّی برای انسان رخ میدهد. کمکم ماهیّت یک رابطهای برای انسان خودش را نشان میدهد.
من وقتی جوان بودم و مجرد بودم پدر و مادرم حرفهایی به من میزدند دربارۀ دل پدر، دل مادر. میشنیدم امّا آنچنان که آنان میگفتند و بعداً فهمیدم نمیفهمیدم. میگفت شما پدر نشدی، شما مادر نیستی نمیفهمی. یک تماس بگیر. میگفتم آخر تماس چه فایدهای دارد؟ بگویم چی مثلاً؟ میگفت خب شما این رابطه را درک نکردی. چون پدر نیستی رابطۀ پدر با فرزند را متوجه نیستی. همان تماس گاهی بسیار حیاتبخش است. بعدها انسان باید بزرگ بشود، پدر بشود، این رابطه را ماهیتاش را درک بکند.
رابطۀ با امام برقرار کردن هم یک رابطهای است که نیاز به بلوغ عاطفی، به بلوغ معنوی دارد. هر کسی نمیتواند رابطۀ امام با خودش را بفهمد. دیگر خیلی باید امامگونه شده باشی تا رابطۀ امام با خودت را متوجه بشوی.
شاید این کلمه کلمۀ عجیبی باشد؛ برای بهره بردن امام زمان به محضرش نمیرسیم، او را از خودمان مستغنی میدانیم. خب عاطفۀ امام زمان چه میشود؟ اینکه مردمش را دوست دارد، اینکه جواناناش را عشق میورزد، اینکه دلش برای او تنگ میشود چه میشود؟
تا حالا شما شعری شنیدید در مناجات با امام زمان(ع)، در مدح حضرت که از محبت او به امّت دم بزند؟ کسی شنیده الآن توی جمع ما؟ من دوست دارم ها اگر باشد بدانم بگویم مثل این شعر بگویند مثلاً توصیه کنیم به دوستانمان. تو چه میکشی؟ «وَلا اَسْمَعُ لَکَ حَسیساً وَلا نَجْوَی»؛ من برایم سخت است تو نمیتوانی پاسخ بدهی. من برایم سخت است همه میتوانند پاسخ بدهند هر کسی آنها را صدا بزند، اما تو نمیتوانی پاسخ بدهی.
قسمت اولش میگوید که چرا هر کسی را صدا میزنیم جواب میدهد، ولی از تو جوابی شنیده نمیشود؟ من برایم سخت است تو نمیتوانی صدای خودت را به دیگران برسانی. شاید این دارد رنج امام زمان را همدردی میکند باهاش که امام زمان دوست دارد صدای خودش را به دیگران برساند. اگر امام مانند پدر است، پدر را در پشت حصاری بگذارند فرزندان ناله بزنند، این پدر است که دلش آتش میگیرد که نمیتواند جواب فرزندان خود را بدهد. ماها دلمان برای آقا امام زمان(ع) برای اینکه پشت پردۀ غیبت است نمیسوزد. ماها خیلی جالب هستیم.
«وَلا اَسْمَعُ لَکَ حَسیساً وَلا نَجْوَی»؛ من برایم سخت است تو نمیتوانی پاسخ بدهی. رابطۀ بین امام و امّت تقریباً درک نکردنی است. امام زمان(ع) با ما چگونه است؟ نه شما فکر کنید دیگر. میرویم درِ خانهاش میفرماید برو آقا برو برو. ما که به این از این بزرگترهایش جواب ندادیم، آمده به این سادگی درِ خانۀ ما. اینجوری است؟
آمد پیش امام رضا گفت «لاَ تَنْسَنِی مِنَ اَلدُّعَاءِ»، من را فراموشم نکن از دعا. آقا فرمود مگر من فراموش میکنم که تو سفارش کردی؟ یک کمی فکر کرد گفت ببخشید. فرمود چرا گفتی ببخشید؟ گفت خب شما فراموش نمیکنی. فرمود خب من چهجوری فراموش نمیکنم؟ چه تحلیلی داری از اینکه من فراموش نمیکنم؟ همین من که گفتم تو تعبّدی قبول کردی. گفت خب شما دوستانتان را دعا میکنید وقتی فکر کردم فهمیدم. من هم جزو دوستان شما هستم، پس برای من هم دعا میکنید. لازم نبود من سفارش بکنم.
حضرت فرمود نه این تحلیل غلط است. وقتی تو دوست داری من برای تو دعا کنم همانموقع من دارم برای تو خصوصی دستم را بردم بالا دارم دعا میکنم. وقتی تو دوست داری من برای تو دعا کنم، خصوصی دستم را بردم بالا دارم دعا میکنم. رابطۀ بین امام و امّت تقریباً درک نکردنی است. ما اگر بالغ بشویم چی را باید بفهمیم؟ رابطۀ با امام را. اگر بالغتر بشویم چی را باید بفهمیم؟ رابطۀ امام با خودمان را. این اوج بلوغ بشریت است. -
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.