سخن آوا | نامِ «فاطمه» (استاد رفیعی)

سخن آوا | نامِ «فاطمه» (استاد رفیعی)
سکونی (یکی از اصحاب امام صادق) می‌گوید: بر امام صادق (علیه‌السلام) وارد شدم در حالیکه محزون و اندوهگین بودم.

امام به من فرمود: ای سکونی! چرا اندوهگینی؟

عرض کردم صاحب دختر شده ام.

امام فرمود: ای سکونی سنگینی‌اش بر زمین است و روزی‌اش بر خدا، عمرش از عمر تو جدا و روزیی که می‌خورد غیر از روزی توست.

سکونی گوید: به خدا سوگند! حزن و اندوه از من رخت بر بست.

سپس امام فرمود: او را چه نامیدی؟

عرض کردم: فاطمه.

حضرت فرمود: آه،آه،آه.

آنگاه دست خود را بر پیشانی نهاد... سپس فرمود: حال که او را فاطمه نامیدی هرگز دشنامش نده، نفرینش مکن و او را نزن. -
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.