یک گفتگوی متفاوت در جلسه خواستگاری
حجت الاسلام علیرضا پناهیان
خواستگاری
کلیپ سخنرانی مذهبی
نماز
سخنرانی مذهبی کوتاه
حجت الاسلام علیرضا پناهیان
کلیپ تصویری | یک گفتگوی متفاوت در جلسه خواستگاری
سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان
متن:
محبت کجاست؟ توی دلی محبت میتوانی پیدا بکنی که علیه خود قیام کرده باشد! توی دلی عشق میتوانی پیدا بکنی که علیه هوس خود قیام کرده باشد! توی دلی میتوانی وفا و صفا پیدا بکنی که علیه خود اقدام کرده باشد! حداقلّ اقدام علیه خود نماز اول وقت خواندن مؤدبانه است بی کم گذاشتن از نماز. نماز استقلال برای آدم میآورد. وقتی استقلال برای آدم آورد مبارزه با خودت کردی اهل محبت میشوی، اهل عشق میشوی، اهل مهرورزی میشوی. و الّا بینماز اهل هوس است! هوسرانی با محبّت خیلی فرق میکند.
جوان مردم میرود خواستگاری یک خانوادۀ کمی تا قسمتی غیر مذهبی را انتخاب میکند. میگوید راحت باشیم بابا ولمان کن. گیر نده بهمان. آقای آقا داماد با هم صحبت کنید ببینید همدیگر را میپسندید؟ دختر خانم بر میگردند میگویند آقا پسر شما نماز اول وقت میخوانید؟ آقا پسر میگویند بفرما. شما چهکار داری به نماز اول وقت من؟ مگر امام جماعت مسجد هستی شما؟ مگر میخواهی من را توی سپاه پاسداران استخدام کنی یا حوزۀ علمیه گزینش بشوم؟ شما خودت نماز میخوانی دخترخانم که داری این را از من میپرسی؟
دخترخانم میگوید نه نماز نمیخوانم دارم از شما میپرسم. شما نماز اول وقت میخوانی یا نه؟ اول وقت که نمیخوانیم، نماز را اصلاً گاهی میخوانیم چه برسد به اینکه بخواهیم اول وقت بخوانیم. دخترخانم میگویند که شما معتقد هستید از نظر دیدگاهی مشکلی ندارید که باید دستور خدا را گوش کرد؟ میگوید آره مشکل نداریم حالش را نداریم. دخترخانم میگویند پس ما قبول نمیکنیم ببخشید، بروید روزیتان را خدا جای دیگر حواله بدهد. آقا پسر تعجب میکنند میگویند شما چرا به نماز ما گیر دادی؟ شما از من عشق بخواه، محبت بخواه، از من نمیدانم عقل و شعور زندگی بخواه، از من نظم و ادب و تر تمیزی و نظافت بخواه، این چیزها را بخواه، پول بخواه از من. از من چی میخواهی؟
دختر بر میگردد به پسر میگوید که من از شما یک دانه بیشتر نمیخواهم آن هم عشق، وفا، محبت. ولی تو یک آدمی هستی که اصلاً رویت نمیشود حساب کرد. کسی که با نماز خودش را مقیّد کرد معلوم میشود آدم هوسرانی نیست. معلوم میشود هوس خودش را به قدّ یک نماز اول وقت کشته. من از کجا اطمینان پیدا کنم؟ امروز از من خوشت آمده فردا از کس دیگر. امروز به خاطر دل خودت آمدی سراغ من، فردا به خاطر دل خودت من را زیر پایت لِه میکنی. من تا نماز نخوانی نمیتوانم بهت دوزار اطمینان کنم. والّا هزاران زندگیاش را دیدم. من نه خودم خدا میشناسم نه پیغمبر، اما میخواهم شوهری داشته باشم که آدم بماند برای من! تو که به خدای خودت معتقدی چرا حرفش را گوش نمی کنی؟ از سر هوسرانی. من با یک مرد هوسران نمیتوانم زندگی کنم! تو اگر خودت را زیر پای خودت پای نماز له نکرده باشی عاشقپیشه هم نیستی. دروغ میگویی به خدا قسم اگر میگویی من را دوست داری! هوس خودت را دوست داری! پسفردا به خاطر هوس از من بیچاره متنفّر میشوی.
خدایی که این همه بهت محبت کرده یک ذره ادب نداری نسبت به آن خدا! منی که میخواهم در آینده همسر تو بشوم چقدر مگر میتوانم به تو محبت کنم که تو ادب من را نگه داری؟ تو که به خدا بی اعتنا هستی به من با وفا میشوی؟!
توی دلی محبت میتوانی پیدا بکنی که علیه خود قیام کرده باشد! توی دلی عشق میتوانی پیدا بکنی که علیه هوس خود قیام کرده باشد! -
سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان
متن:
محبت کجاست؟ توی دلی محبت میتوانی پیدا بکنی که علیه خود قیام کرده باشد! توی دلی عشق میتوانی پیدا بکنی که علیه هوس خود قیام کرده باشد! توی دلی میتوانی وفا و صفا پیدا بکنی که علیه خود اقدام کرده باشد! حداقلّ اقدام علیه خود نماز اول وقت خواندن مؤدبانه است بی کم گذاشتن از نماز. نماز استقلال برای آدم میآورد. وقتی استقلال برای آدم آورد مبارزه با خودت کردی اهل محبت میشوی، اهل عشق میشوی، اهل مهرورزی میشوی. و الّا بینماز اهل هوس است! هوسرانی با محبّت خیلی فرق میکند.
جوان مردم میرود خواستگاری یک خانوادۀ کمی تا قسمتی غیر مذهبی را انتخاب میکند. میگوید راحت باشیم بابا ولمان کن. گیر نده بهمان. آقای آقا داماد با هم صحبت کنید ببینید همدیگر را میپسندید؟ دختر خانم بر میگردند میگویند آقا پسر شما نماز اول وقت میخوانید؟ آقا پسر میگویند بفرما. شما چهکار داری به نماز اول وقت من؟ مگر امام جماعت مسجد هستی شما؟ مگر میخواهی من را توی سپاه پاسداران استخدام کنی یا حوزۀ علمیه گزینش بشوم؟ شما خودت نماز میخوانی دخترخانم که داری این را از من میپرسی؟
دخترخانم میگوید نه نماز نمیخوانم دارم از شما میپرسم. شما نماز اول وقت میخوانی یا نه؟ اول وقت که نمیخوانیم، نماز را اصلاً گاهی میخوانیم چه برسد به اینکه بخواهیم اول وقت بخوانیم. دخترخانم میگویند که شما معتقد هستید از نظر دیدگاهی مشکلی ندارید که باید دستور خدا را گوش کرد؟ میگوید آره مشکل نداریم حالش را نداریم. دخترخانم میگویند پس ما قبول نمیکنیم ببخشید، بروید روزیتان را خدا جای دیگر حواله بدهد. آقا پسر تعجب میکنند میگویند شما چرا به نماز ما گیر دادی؟ شما از من عشق بخواه، محبت بخواه، از من نمیدانم عقل و شعور زندگی بخواه، از من نظم و ادب و تر تمیزی و نظافت بخواه، این چیزها را بخواه، پول بخواه از من. از من چی میخواهی؟
دختر بر میگردد به پسر میگوید که من از شما یک دانه بیشتر نمیخواهم آن هم عشق، وفا، محبت. ولی تو یک آدمی هستی که اصلاً رویت نمیشود حساب کرد. کسی که با نماز خودش را مقیّد کرد معلوم میشود آدم هوسرانی نیست. معلوم میشود هوس خودش را به قدّ یک نماز اول وقت کشته. من از کجا اطمینان پیدا کنم؟ امروز از من خوشت آمده فردا از کس دیگر. امروز به خاطر دل خودت آمدی سراغ من، فردا به خاطر دل خودت من را زیر پایت لِه میکنی. من تا نماز نخوانی نمیتوانم بهت دوزار اطمینان کنم. والّا هزاران زندگیاش را دیدم. من نه خودم خدا میشناسم نه پیغمبر، اما میخواهم شوهری داشته باشم که آدم بماند برای من! تو که به خدای خودت معتقدی چرا حرفش را گوش نمی کنی؟ از سر هوسرانی. من با یک مرد هوسران نمیتوانم زندگی کنم! تو اگر خودت را زیر پای خودت پای نماز له نکرده باشی عاشقپیشه هم نیستی. دروغ میگویی به خدا قسم اگر میگویی من را دوست داری! هوس خودت را دوست داری! پسفردا به خاطر هوس از من بیچاره متنفّر میشوی.
خدایی که این همه بهت محبت کرده یک ذره ادب نداری نسبت به آن خدا! منی که میخواهم در آینده همسر تو بشوم چقدر مگر میتوانم به تو محبت کنم که تو ادب من را نگه داری؟ تو که به خدا بی اعتنا هستی به من با وفا میشوی؟!
توی دلی محبت میتوانی پیدا بکنی که علیه خود قیام کرده باشد! توی دلی عشق میتوانی پیدا بکنی که علیه هوس خود قیام کرده باشد! -
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.