سخن آوا | غفلت انسان از کتاب زندگی (استاد میردامادی)

سخن آوا | غفلت انسان از کتاب زندگی (استاد میردامادی)
مرحوم آیت اللَّه اراکی در سال (1399) قمری در خطبه نماز جمعه فرمود: خودم از مرحوم حاج شیخ عباس قمی شنیدم که فرمود:
ایامی که در نجف اشرف بودم با بعضی از دوستان برای زیارت اهل قبور به قبرستان وادی السلام نجف رفتم، ناگهان صدای ناله دلخراشی نظیر ناله شتر در هنگامی که او را برای معالجه جَرَب داغ کنند به گوشم رسید. هر چه به مرکز قبرستان نزدیکتر می‌شدیم، ناله بلندتر شنیده می‌شد، به دوستان گفتم: شما چیزی می‌شنوید؟ گفتند: نه. من‌ با سرعت‌ برای‌ خلاص شدن آن‌ شتر بدان‌ سمت‌ رفتم‌. چون‌ نزدیک‌ شدم‌ دیدم‌ شتر نیست‌، بلکه‌ جنازه‌ای‌ را برای‌ دفن‌ آورده‌اند و این‌ نعره‌ از این‌ جنازه‌ بلند است‌؛ و آن‌ افرادی که‌ متصدّی‌ دفن‌ او بودند أبدا اطّلاعی‌ نداشته‌ و با کمال‌ خونسردی‌ و آرامش‌ مشغول‌ کار خود بودند.
مسلّماً این‌ جنازه‌‌ی مرد ظالمی‌ بوده‌ است‌ که‌ در اوّلین‌ مرحله از مرگ به‌ چنین‌ عقوبتی‌ دچار شده‌ است‌، یعنی‌ قبل‌ از دفن‌ و عذاب‌ قبر، از دیدن‌ صور برزخیّه‌، وحشتناک‌ گردیده‌ و فریاد برآورده‌ است‌.

مراقب باشیم، مرگ نزدیک است و چاره‌ و گریزی از آن نیست و اعمال ما (خوب یا بد) تا قیامت همراه ما هستند ... . -
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.