بر نیزه میرفتی و با زلف پریشانت/ میثم مطیعی

بر نیزه میرفتی و با زلف پریشانت/ میثم مطیعی
مداحی میثم مطیعی «بر نیزه میرفتی و با زلف پریشانت راز و نیازی داشتیم از کربلا تا شام چیزی نمیگفتیم هر چه زخم میبردیم با خویش رازی داشتیم از کربلا تا شام در هر زمین خوردن خدا» -
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.