حکمت | صبرم تموم شده / استاد قاسمیان
این روزها زیاد یاد آن مادری میافتم که رفت پیش امام صادق (علیه السلام) و گفت پسرم خیلی وقت است از مسافرت برنگشته، خیلی نگرانم...
حضرت فرمود صبرکن پسرت برمی گردد...
رفت و چند روز دیگر برگشت و گفت پس چرا پسرم برنگشت...
حضرت فرمود مگر نگفتم صبر کن؟ خب پسرت برمی گردد دیگر؛ رفت، اما از پسرش خبری نشد، برگشت؛
آقا فرمود: مگر نگفتم صبر کن؟...
دیگر طاقت نیاورد... گفت: آقا خب چقدر صبر کنم؟ نمی توانم صبر کنم...به خدا طاقتم تمام شده، حضرت فرمود برو خانه پسرت برگشته، رفت خانه دید واقعاً پسرش برگشته، آمد پیش امام صادق گفت: آقا جریان چیست؟ نکند مثل رسول خدا به شما هم وحی نازل میشود؟
آقا فرموده بود به من وحی نازل نشده اما «عند فناءالصبر یأتی الفرج»، صبر که تمام بشود فرج می آید..... -
حضرت فرمود صبرکن پسرت برمی گردد...
رفت و چند روز دیگر برگشت و گفت پس چرا پسرم برنگشت...
حضرت فرمود مگر نگفتم صبر کن؟ خب پسرت برمی گردد دیگر؛ رفت، اما از پسرش خبری نشد، برگشت؛
آقا فرمود: مگر نگفتم صبر کن؟...
دیگر طاقت نیاورد... گفت: آقا خب چقدر صبر کنم؟ نمی توانم صبر کنم...به خدا طاقتم تمام شده، حضرت فرمود برو خانه پسرت برگشته، رفت خانه دید واقعاً پسرش برگشته، آمد پیش امام صادق گفت: آقا جریان چیست؟ نکند مثل رسول خدا به شما هم وحی نازل میشود؟
آقا فرموده بود به من وحی نازل نشده اما «عند فناءالصبر یأتی الفرج»، صبر که تمام بشود فرج می آید..... -
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.