حکمت؛ تحول در جامعه / حجت الاسلام رفیعی
رفیق اسعد ابن زراره، بهش گفت: امسال میری تو مسجدالحرام، حواست جمع باشه یه آقایی اومده میگه من پیغمبرم ولی ساحرِ، مجنونِ (حالا حرفایی که اونا میزدند) پنبه تو گوشت بزار، حرفاشو نشنوی. میگه: آمدم، طوافم را انجام دادم، تو طواف هی چهره این آقا را می دیدم اما نمی شنیدم چی میگه! پنبه را از گوشم در آوردم، رفتم جلو دیدم چه حرفای قشنگی میزنه: مرَدم، شرک نورزید، مرَدم، به والدینتون احترام کنید، وقتی حرف میزنید، عادلانه حرف بزنید، مواظب یتیم باشید. خلاصه ...حرفای خیلی قشنگیه
بلافاصله مسلمان شد بعد هم رفت مدینه تحوّل ایجاد کرد، هفتاد و چند نفر را آورد و تحوّل عظیمی که در مدینه ایجاد شد، با تحوّل همین یه آدم ایجاد شد.
گاهی یک آدم عوض بشه، یه جامعه را عوض می کنه
إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم
حجت الاسلام رفیعی -
بلافاصله مسلمان شد بعد هم رفت مدینه تحوّل ایجاد کرد، هفتاد و چند نفر را آورد و تحوّل عظیمی که در مدینه ایجاد شد، با تحوّل همین یه آدم ایجاد شد.
گاهی یک آدم عوض بشه، یه جامعه را عوض می کنه
إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم
حجت الاسلام رفیعی -
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.