مستند رویای هالیوود

مستند رویای هالیوود
رویای هالیوود
هالیوود؛ از رویای آمریکایی تا خانه پوشالی
حالا دیگر همه فهمیده اند که «هالیوود کارخانه رویاسازی است نه واقع نگاری». انتخابات این روزهای آمریکا و حاشیه هایش این نکته را نمایان کرد که هالیوود تا چه اندازه تصویری غیر واقعی از آمریکا به خورد مردم دنیا داده است.
«هالیوود کارخانه رویاسازی است نه واقع نگاری»
این جمله ای است که این روزها با تماشای حال و روز جامعه آمریکا در انتخابات ۲۰۲۰ ریاست حمهوری، بیش از هر زمان دیگر به ذهن متبادر می شود. جامعه ای دو پاره با ارزش های دوگانه که همگرایی دوباره آن به راحتی قابل تصور نیست. اما نقش سینمای آمریکا در این میانه چیست؟ آیا هالیوود نقشی در شکل گیری و دامن زدن به این دوگانگی دارد؟ صنعت پررونق سینمای آمریکا که بازوی تبلیغاتی بی رقیب این کشور در جهان به حساب می آید و هر ساله بخش عمده خوراک فرهنگی مردم جهان را فراهم می کند.
صنعت سینما از زمانی که به شکل و صورت امروزی اش درآمد، جاذبه ای تازه خلق کرد و آرام آرام سراسر جهان را درنوردید. در این میان اما انگار آمریکایی ها بهتر از مردم دیگر کشورها قاعده بازی سینما را آموختند و به کار بستند. گرچه نگرش حاکم بر فیلمسازی در هالیوود را نباید دست کم گرفت. رویکری که موجب شد قواعد نانوشته ای به عموم تولیدات هالیوود رسوخ کند. از جمله این قواعد می توان به «پایان خوش» اشاره کرد. فیلم های هالیوودی پایانی خوش دارند و بالاخره همه چیز خوب می شود. یا مثلا «قهرمان سازی». فیلم هالیوودی قهرمان دارد. قهرمانی از دنیای خیر که با توانایی های شگفت انگیزش همه موانع را پشت سر می گذارد و در نهایت بر نیروی شر پیروز می شود.
همین قواعد نانوشته بود که برای دهه ها، هالیوود را به مهمترین صنعت سرگرمی جهان تبدیل کرد و میلیاردها دلار سود به ارمغان آورد. فیلم های آمریکایی در سینماهای کشورهای مختلف روی پرده می رفت و بسیاری را مجذوب خود می کرد. تماشاگران با قهرمان فیلم همذات پنداری می کردند، با خوشحالی از پیروزی قهرمان از سالن خارج می شدند و مشغول رویا پردازی می شدند. هالیوود در واقع تصویر دنیایی را می ساخت که تماشاگران در آن زندگی نمی کردند اما سخت در پی آن بودند.
در این میان اما سینمای دیگری هم در جهان شکل گرفت که قرار نبود فقط از رویاهای زیبا سخن بگوید. این رویکرد، سینما را برای نمایش دردها و رنج های انسان هم می خواست و به قهرمان سازی و پایان خوش بسنده نمی کرد. امروز این سینما را با عناوین مختلفی از جمله «سینمای آلترناتیو» می شناسیم که بیش از آن که به دنبال گیشه باشد، می خواهد مخاطبش را به فکر وادارد.
پر واضح است که گردش مالی این سینما با هالیوود قابل مقایسه نیست و مخاطبان آن نیز به گرد پای هالیوود نمی رسند. همین موجب می شود سینمای آلترناتیو با همه قابلیت هایی که دارد از متن به حاشیه برود و بیش از سالن سینماها در سالن جشنواره ها روی پرده برود. بنابراین هالیوود و کمپانی های بزرگ فیلمسازی آن میدان داران اصلی سینما در جهان شدند و به یکه تاختند.
اما این یکه تازی سینمای آمریکا چه تبعاتی برای جهان داشت. «جهانی سازی» شاید مهمترین دستاورد سینما برای نظام لیبرال دموکراسی آمریکا باشد. وقتی آمریکا تصمیم گرفت اقتصاد خود را جهانی کند هیچ ابزاری به خوبی سینما نمی توانست آن را محقق کند. در واقع سینمای آمریکا توانست ایده «بازار آزاد» را با تبلیغ «مصرف» در جهان جا بیاندازد. این رخداد اما دستاورد بزرگتری هم برای آمریکا داشت و آن، ارسال رویای آمریکایی به گوشه گوشه جهان بود.
آن چه آمریکا صادر می کرد اما خیلی زود صدای همپیمان های سیاسی اش در اروپا را درآورد. اروپایی ها که خود را صاحب فرهنگی غنی می دانستند، کشوری که تنها چندصد سال از عمرش می گذرد را شایسته رهبری فرهنگی جهان نمی دانستند. در واقع آن ها فرهنگ آمریکایی را سطحی توصیف می کردند و می کوشیدند از فرهنگ ملی خود در مقابل آن محافظت کنند. این وضعیت درباره سایر فرهنگ ها و تمدن های جهان نیز صادق بود. تمدن های ریشه داری که میراث دار قرن ها فرهنگ، فلسفه و آداب و رسوم بودند خود را در مقابل تصویری از زندگی می دیدند که ارزش های آن ها را بی ارزش نشان می داد و بر سبک زندگی آمریکایی تاکید می کرد.
اما این تصویر رویایی از آمریکا که سال ها مردم جهان را مسحور خود می کرد، آرام آرام مخدوش شد. چرا که آمریکا دیگر اول نبود. قدرت آمریکا رو به افول گذاشته بود و گریزی از آن نبود. اما هالیوود همچنان می کوشید جامعه آمریکا را متحدد و با ارزش های مشترک تصویر کند. انگاره ای که چهارسال قبل یعنی در سال ۲۰۱۶ با پیروزی ناباورانه دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا متزلزل شد و حالا در سال ۲۰۲۰ فروریخت.
انتخابات ۲۰۲۰ به خوبی نشان داد ایالات متحده آمریکا چنان که هالیوود سال ها می گفت، متحد نیستند. شکستن این تصویر شاید برای مردم سایر نقاط جهان تازگی داشت اما بعید است برای خود آمریکایی ها این گونه باشد. مردمی که سال هاست تبعیض را احساس می کنند اما صدایی برای اعتراض به آن ندارند. مثلا سیاهان به نژادپرستی سیستماتیک معترض اند و مردم روستاها به فقر و بیکاری. اما این تصاویر کمتر در هالیوود به نمایش درآمده است. شاید در سال های اخیر سینمای مستقل آمریکا نیم نگاهی به چالش های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی داشته و دموکرات ها هم چند جایزه اسکار برای آن کنار گذاشته اند اما این تصویر هیچگاه به جریان اصلی سینمای آمریکا تبدیل نشده است.
حالا دیگر همه فهمیده اند که «هالیوود کارخانه رویاسازی است نه واقع نگاری». انتخابات این روزهای آمریکا و حاشیه های تمام نشدنی اش به خوبی این نکته را نمایان کرد که هالیوود تا چه اندازه تصویری غیر واقعی از آمریکا به خورد مردم دنیا داده است. وقت تماشای آمریکای واقعی است اما این بار نه از قاب هالیوود.
برداشت متن از: خبرگزاری شبستان -
نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.