حکمت | امامِ تنها / استاد معاونیان

مرحوم آقای آسید احمد شاه موسوی داشتیم در مشهد
از اعجوبه‌های منتظران، از اعجوبه‌های منتظران
حال توجه او به امام عصر عجیب بود
ایشون برای من نقل کرد که ما جلسه‌ی منتظرینی داشتیم
و یه آقایی بود در جلسه‌ی ما کارگر بود
کارگر ساختمانی و اینها
خیلی اانسان ساده دل و باصفا
و واقعا شیدای امام عصر و منتظر
تو جلسه‌ی ما هر شب می‌آمد

یه روزی او آمد [گریان] به من گفت من امام عصر رو در خواب دیدم
دیدم روی کوه خلج ایستادند
مشرف به مشهد، گرد غربت بر سر و صورتشون نشسته
شتافتم خدمتشون عرض کردم
[حالا نه، این قصه مال پنجاه شصت سال قبله]

گفتم آقا مشرّف فرمودید
بفرمائید، چرا وارد شهر نمی‌شید
فرمودند تو این شهر کسی با من کاری نداره که بیام

المهدی غریب فرید طرید -