حکمت | تیر غمزه / استاد توکلی

حکمت | تیر غمزه / استاد توکلی
الان یه جایی روضه باشه صبح‌ها
[شاید ما هم همیشه بریم]

اگرم یه روزم خواب بمونیم [روضه نریم] غصه بخوریم

اینا اگه یه روزم خواب بمونن روزشون سیاه میشه
به تیر غمزه روز مرا سیاه مکن

هی میگن اعصابت امروز خورده
میگه امروز خواب موندم؛ هیئت نرسیدم؛ دیوونه‌ام

میگن: آقا! واجب نیست!
میگه: واجب نباشه؛ صفا می‌کنیم

[مرحوم آیت‌آلله] آقای ضیاء‌آبادی می‌گفت: نماز شب می‌خونم، حال پیدا نمی‌کنم
حال پیدا نکنی انگیزه نداری
باید حتما نماز شب با گریه باشه، با سوزز باشه؛ آدمو بکشونه

گفت: دو رکعت می خونم می‌بینم نمیشه،
چهار رکعت می‌خونم: می‌بینم نمیشه

آخر دیگه می‌بینم همین‌طور که نشستم
[من اینو از ایشون شنیدم بالا منبر]

یه دو سه مرتبه می‌گم: صلی‌الله علیک یا ...
همین‌طور اشکام می‌ریزه دیگه

گفت: بعد از اون نماز شب می‌خونم باحال ... -
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.