حال که خواهر به زبان آمده... / حاج محمود کریمی
تولیدات راسخون
محمود کریمی
مناجات
کلیپ مذهبی
نماهنگ مذهبی
متن مداحی
ماه رمضان
مداحی تصویری
تولیدات راسخون
مناجات زیبای من علم حجب و حیا زینبم با نوای حاج محمود کریمی به همراه متن مناجات در کلیپ
متن مناجات:
من علم حجب و حیا زینبم
من حرم ال عبا زینبم
صحیفه عشق خدا زینبم
غایبه اهل کسا زینبم
ذبح وفایم به منای حبیب
من خود عشقم دوای حبیب
بارقه عفت زهرا منم
صائقه غیرت مولا منم
حیدری هستم به کمال حسین
فاطمی هستم به جمال حسین
من حسنی ام به خصال حسین
چشم گشودم به خیال حسین
بازی تقدی غم اغاز کرد
داغ نبی باب عزا باز کرد
بعد نبی مادرم از دست رفت
تکیه گه دیگرم از دست رفت
جان و جهانم ز جهان رخت بست
از همه دلخوشی عالمین
بعد حسن حسینم حسین
حال به همراه تو در شور عشق
امده هارون تو در طور عشق
با تو دل خویش به دریا زدم
دست پر از خانه خود امدم
با تو دل خویش به دریا زدم
محتضرم من به حضور امدم
قبل تشرف به حرم سر زدم
در عطش جام شهادت نه اب
حال پسر هام خرابه خراب
هر یکی از پیش کشی های من
در طلب عشق تو دارد سخن
با نوک شمشیر نوشته به خاک
انت امیری و انی فداک
گفت یکی شکوه چو اغاز کرد
شاه مرا از سر خود باز کرد
اشک فشانند به شرار دلم
از تو چه پنهان شده بار دلم
کاش سرم را به هوایت دهم
من به رضای تو رضایت دهم
تا که ز اسرار شدم نا امید
کار به سجاده مادر کشید
حال که خواهر به زبان امده
صحبت مادر به میان امده
ما که در اتش دل خود دیده ایم
کشتی بی ساحل خود دیده ایم
سینه پر درد به یادت که هست
سیلی نامرد به یادت که هست
حلقه ماتم کده را دیده ای
خانه اتش زده را دیده ای
حیدر از ان داغ زمین گیر شد
در وسط کوچه حسن پیر شد
رحم کن ای یار به چشم ترم
ابرویم را بخر ای دلبرم
این دو بمانند اگر بی گمان
قصه همان می شود و دل همان
حلقه زنجیر اسارت شوند
شاهد کعب نی غارت شوند
شاهد در معرکه پرپر زدن
شاهد شلاق به مادر زدن
شاهد مرگ علی اصغر شدند
شاهد شش ماه بی سر شدند
شاهد سر نیزه به حنجر زدن
شاهد بر حنجره خنجر زدن
این دو بمانن به همراه من
روضه بخوانند به همراه من
طفل یتیمی ز حسین گم شده
قامت مادر ز الم خم شده -
متن مناجات:
من علم حجب و حیا زینبم
من حرم ال عبا زینبم
صحیفه عشق خدا زینبم
غایبه اهل کسا زینبم
ذبح وفایم به منای حبیب
من خود عشقم دوای حبیب
بارقه عفت زهرا منم
صائقه غیرت مولا منم
حیدری هستم به کمال حسین
فاطمی هستم به جمال حسین
من حسنی ام به خصال حسین
چشم گشودم به خیال حسین
بازی تقدی غم اغاز کرد
داغ نبی باب عزا باز کرد
بعد نبی مادرم از دست رفت
تکیه گه دیگرم از دست رفت
جان و جهانم ز جهان رخت بست
از همه دلخوشی عالمین
بعد حسن حسینم حسین
حال به همراه تو در شور عشق
امده هارون تو در طور عشق
با تو دل خویش به دریا زدم
دست پر از خانه خود امدم
با تو دل خویش به دریا زدم
محتضرم من به حضور امدم
قبل تشرف به حرم سر زدم
در عطش جام شهادت نه اب
حال پسر هام خرابه خراب
هر یکی از پیش کشی های من
در طلب عشق تو دارد سخن
با نوک شمشیر نوشته به خاک
انت امیری و انی فداک
گفت یکی شکوه چو اغاز کرد
شاه مرا از سر خود باز کرد
اشک فشانند به شرار دلم
از تو چه پنهان شده بار دلم
کاش سرم را به هوایت دهم
من به رضای تو رضایت دهم
تا که ز اسرار شدم نا امید
کار به سجاده مادر کشید
حال که خواهر به زبان امده
صحبت مادر به میان امده
ما که در اتش دل خود دیده ایم
کشتی بی ساحل خود دیده ایم
سینه پر درد به یادت که هست
سیلی نامرد به یادت که هست
حلقه ماتم کده را دیده ای
خانه اتش زده را دیده ای
حیدر از ان داغ زمین گیر شد
در وسط کوچه حسن پیر شد
رحم کن ای یار به چشم ترم
ابرویم را بخر ای دلبرم
این دو بمانند اگر بی گمان
قصه همان می شود و دل همان
حلقه زنجیر اسارت شوند
شاهد کعب نی غارت شوند
شاهد در معرکه پرپر زدن
شاهد شلاق به مادر زدن
شاهد مرگ علی اصغر شدند
شاهد شش ماه بی سر شدند
شاهد سر نیزه به حنجر زدن
شاهد بر حنجره خنجر زدن
این دو بمانن به همراه من
روضه بخوانند به همراه من
طفل یتیمی ز حسین گم شده
قامت مادر ز الم خم شده -
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.