حکمت | سلفی با محبوب / استاد مومنی

یه حاج قاسم مداح بود
خیابون قیاسی تهران [زندگی می‌کرد]

از مداح‌های قدیمی تهرون بود/گ
خیلی آدم باصفایی بود

من [معمولا] شیش و نیم مشرف میشم حرم
یه زیارت می کنم که 7 هم کلاس دارم

دیدم ایشون از در حرم داره میاد بیرون
[جریان مال] چند سال قبل

تعجبم کردم
حاج قاسم! این موقع اینجا؟

گفت صبح ولادت پدر خانومه
اومدم عیدیم رو بگیرم و برم

کی راه افتاده
نماز صبح رسیده اونجا
زیارتشو خونده
نمازُ داشته
تهجدُ داشته
شیش و نیم داره برمی‌گرده بره تهرون

بعضیا با عکس گذاشتن با دیگران
می خوان به یه درجاتی برسن

سلفی گرفتن با دیگران
می خوان به جایی برسن

فقط اگر انسان اتصال داشت به خدا
و اهل البیت [علیهم‌السلام] به درجات بالا می رسه -