حکمت | برگرد بریم سر قبر مادرت / استاد عالی (نسخه اینستاگرام)

حکمت | برگرد بریم سر قبر مادرت / استاد عالی (نسخه اینستاگرام)
من یک بار شاهرود بودم وقتی از منبر پایین آمدم یک پیرمردی آمد گفت: حاج آقا من با شیخ رجبعلی خیاط خیلی بودم.
گفتم: شما چیزهایی خودت از او دیده ای، نه اینکه از کسی بشنوی؟
گفت: حاج آقا زیاد؛
ایشان می گفت: در تهران ما با ایشان و چند نفر از رفقا رفتیم قبرستان ابن بابویه که نزدیک حرم حضرت عبدالعظیم است. می‌گوید رفتیم در آن قبرستان برای فاتحه و زیارت اهل قبور. مادر من هم در همان قبرستان دفن بود ولی من سر قبر مادرم نرفتم گفتم بعدا خودم تنهایی می‌آیم الان که چند نفر باهم هستیم دیگر خرجم را از اینها جدا نکنم.

رفتیم سر چند قبر و فاتحه خواندیم داشتیم از در قبرستان بیرون می‌رفتیم آقای شیخ رجبعلی خیاط گفت مادر شما اینجا دفن است؟
گفتم بله.
گفت: چرا نرفتی سر قبرش؟
گفتم بعدا می روم چطور مگه؟
گفت: نه الان داشتیم می‌رفتیم بیرون مادرتون در عالم قبر داشت گله می‌کرد که بچه ما تا قبرستان آمد و سر قبر من نیامد.

برگرد برویم سر قبر. ما را برگرداند. -
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.