فیلم سینمایی شیوع Contagion نسخه کامل با دوبله فارسی
فیلم سینمایی شیوع Contagion 2011 با دوبله فارسی
فیلم شیوع درباره ویروسی مرگبار است که از کشور "چین" گسترش پیدا کرده است، و اکنون دنیا را فرا گرفته است. زنی بعد از برگشت از سفر کاری خود از شهر هنگ کنگ مبتلا به.... (شاید تا همینجا کافی باشد که ارتباط این فیلم و پیشگویی از کرونا 2020 را متوجه شویم)
شیوع(contagion) یک فیلم، یک واقعیت
شیوع (به انگلیسی: Contagion) فیلم آمریکایی در ژانر مهیج به کارگردانی استیون سودربرگ است که در سال ۲۰۱۱ منتشر شد. ماریون کوتیار، مت دیمون، لارنس فیشبرن، جود لا، گوئینت پالترو و کیت وینسلت بازیگران این فیلم هستند. پیشنمایش این فیلم ابتدا در تاریخ ۳ سپتامبر ۲۰۱۱ در شصت و هشتمین جشنواره فیلم ونیز اکران شد و سپس در تاریخ ۹ سپتامبر به اکران عمومی آمد. فیلم نقدهای خوبی از طرف منتقدان دریافت کرد، که بیشتر روایاتها و اجراهای بازیگران و هنرپیشههای مختلف مرد و زن را مورد ستایش قرار میداد.
داستان این فیلم الهام گرفته و تحت تاثیر از بیماریهای واگیردار در دهه اول سال ۲۰۰۰، همچون شیوع نوعی از کروناویروس به نام سارس در سال ۲۰۰۲ و آنفلوانزای خوکی در سال ۲۰۰۹ است.
در این فیلم شاهد حضور بازیگرانی چون مت دیمون، لارنس فیشبرن، ماریون کوتیار، جود لاو، گوئینت پالترو، کیت وینسلت، جنیفر ایلی و برایان کرانستون، هستیم. فیلم Contagion در سال ۲۰۱۱ بهروی پردههای سینما رفت و در این فیلم شاهد شباهت شیوع ویروس با ویروس کرونا بودیم که همین موضوع باعث شد تا بسیاری شروع به مقایسه اتفاقات فیلم با شیوع این بیماری کنند و حتی شاهد ارائه تصاویر مشابه نیز بودیم. حال سؤال اصلی اینجا است که تا چه اندازه اتفاقات فیلم «شیوع» به ویروس کرونا نزدیک است؟ آیا ویروس در فیلم به ویروس کرونا شباهت دارد؟ چه تفاوتهایی بین ویروس MEV-1 با کرونا وجود دارد؟ در این مقاله قرار است بررسی کنیم که چه شباهتها و تفاوتهایی بین ویروس داخل فیلم Contagion با کرونا وجود دارد و ببینیم آیا سودربرگ چند سال پیش چنین ویروسی را پیشبینی کرده بود؟
ویروس سارس و آنفلوانزای خوکی منابع الهام ویروس و داستان فیلم Contagion بودهاند
اتفاقات فیلم Contagion برگرفته از شیوع دو بیماری ویروسی مرگبار یعنی سارس در سال ۲۰۰۲ و آنفلوانزای خوکی در سال ۲۰۰۹ بوده که اتفاقا ویروس کرونا نیز بهعنوان یک ویروس در خانواده سارس قرار دارد. علائم تمامی این بیماریها مثل سرماخوردگی و آنفلوانزای عادی است و در اتفاقات فیلم نیز شاهد آن بودیم که در ابتدا اشخاص آلوده فکر میکردند که تنها یک سرماخوردگی عادی است. باتوجهبه الگوی مشابه، شباهت کرونا با ویروس MEV-1 خیلی هم اتفاقی و عجیب نیست و درواقع فیلم از الگوی دو بیماری ویروسی دیگر الهام گرفته بود. هر دو ویروس کرونا و MEV-1 از راه تماس بین انسانها انتقال پیدا میکند که باعث سرعت بخشیدن به گسترش آن میشود تا افراد بیشتری در معرض دچار شدن به آن قرار بگیرند. در هر حال، این نکته را باید گفت که ویروس MEV-1 در اتفاقات فیلم بسیار کشندهتر از کرونا بود، بهطوری که هرکسی دچار این بیماری میشد، بهنظر نمیرسید که بتواند جان سالم به در ببرد و حداقل میتوان گفت که قربانیان کرونا بیشتر افراد سالمند بودهاند که بدن آنها مقاومت کمتری دربرابر چنین بیماری دارد.
اگرچه در طول اتفاقات فیلم Contagion منشا بیماری مشخص نیست، اما در پایان آن مشخص میشود که یک خفاش آلوده در چین باعث آلودگی یک خوک میشود که این خوک در ادامه باعث آلوده شدن سر آشپز در هنگ کنگ و در ادامه باعث آلودگی شخصیت گوئینت پالترو که مشتاق دیدار با سرآشپز بود، شد. در حال حاضر خفاش بهعنوان یکی از متهمان ردیف اول شروع شیوع بیماری کرونا در ووهان چین است و حال طرفداران به مقایسه این دو موضوع در فضای مجازی پرداختهاند و حتی خوردن خفاش توسط مردم چین را یکی از عوامل احتمالی شیوع بیماری کرونا در این کشور دانستهاند که البته مار هم یکی دیگر از موجودات مطرح شده است. بااین حال، همین شباهت بین این دو موضوع یکی از دلایل شهرت یافتن این فیلم و معرفی آن بهعنوان اثری که چنین بیماری را پیشگویی کرده، بوده است. ویروس MEV-1 در فیلم «شیوع» بسیار کشنده بود و فرد مبتلا خیلی سریع طی ۳-۴ روز علائم بیماری را نشان میداد و خیلی سریع هم کشته میشد، اما زمان تشخیص یا بروز ویروس کرونا بین ۱۰ تا ۱۴ روز ممکن است طول بکشد. طبق آماری که در فیلم منتشر شده بود، از روزی که این بیماری شیوع پیدا کرده بود و تا روز ۲۶ام، حدود ۲.۵ میلیون نفر در آمریکا و ۲۶ میلیون نفر در سراسر جهان کشته شدند.
گفته میشود که منشا ویروس کرونا از بازار ترهبار در ووهان چین بوده است که همین موضوع باعث انتقال سریع ویروس شده بود. در این بازار شاهد خرید و فروش جانوران عجیب و غریب زیادی مثل خفاش و موش بودیم که حتی طی روزهای اخیر ویدیوهایی از سوپ خفاش که یکی از متهمان ردیف اول ویروس کرونا است، نیز منتشر شده است. طبق گفته CDC، دلیل این موضوع این بوده که بیشترین افرادی که در ابتدا به ویروس کرونا مبتلا شده بودند، در این بازار نیز حضور داشتهاند. همچنین منشا ویروس فیلم Contagion و کرونا نیز از شرق آسیا بوده که درواقع منشا ویروس سارس نیز بوده است. در هر حال، هر دو بیماری بیشتر از طریق تماس بین انسانها انتقال پیدا کرده و حیوانات تنها منشا آن هستند که البته هنوز تحقیقات در مورد منشا کرونا ادامه دارد. همچنین تصاویر منتشر شده از وضعیت فروشگاه و خیابانهای ووهان بیشباهت به وضعیت شهر شیکاگو در فیلم Contagion نیست که این تصاویر درواقع این موضوع را یادآوری میکند که چنین ویروسی میتواند باعث از کار افتادن یک شهر بزرگ شود.
بااین حال، وضعیت امنیتی ووهان شباهت خیلی زیادی به شیکاگو یا دنیای فیلم «شیوع» ندارد و دولت چین تا حد امکان تلاش کرده تا امنیت ووهان و دیگر شهرهای آلوده این کشور را تأمین کند که در مقابل ما در Contagion شاهد هرجومرج و دنیای تقریبا آخر الزمانی بودیم. درواقع تحلیلگران میگویند با اینکه بخشی از اتفاقات Contagion علمی و نزدیک به واقعیت است، اما شاهد بخش داستانی و درام نیز هستیم که درواقع این موضوع باعث تفکیک یک فیلم با دنیای واقعی میشود. مشخصا بیننده بهدنبال تماشای یک مستند نیست و نویسنده و کارگردان تلاش کرده تا دنی را تا آستانه نابودی و زانو زدن دربرابر این ویروس مرگبار نشان دهد، اما در واقعیت دولتهای مختلف بهدنبال مهار ویروس کرونا و ضعیف کردن آن هستند که اقدامات و تجربیات حوادث مشابه باعث شده تا حد امکان از گسترش ویروس جلوگیری شود و شاهد کنترل بیشتر آن نسبت به اتفاقات مشابه گذشته نیز باشیم.
نکته مشابه دیگر نقش شبکههای اجتماعی در اطلاعرسانی بیماری است. در فیلم شیوع در ابتدا ویدیوهایی در شبکههای اجتماعی از مرگ یک نفر در ژاپن به علت مبتلا شدن به این ویروس منتشر شده بود که شخصیت جود لاو نیز در تلاش بود تا براساس این ویدیو اطلاعرسانی کند (اگرچه در ادامه بهدنبال سو استفاده بود). در دنیای واقعی نیز شاهد انتشار ویدیوها و تصاویری از افراد مبتلا به کرونا و انتقال آن به بیمارستان بودیم. نقطه مشترک دیگر این موضوع در شایعات منتشر شده است که شبکههای اجتماعی چه در فیلم و چه در دنیای واقعی نقش مهمی را دارند که این شایعات حتی ممکن است باعث ضربات جبران ناپذیری نیز شود. البته این موضوع یک تفاوت نیز دارد که تفاوت فیلم در این است که شخصیت جود لاو به شخصیتی مرجع برای گروه بزرگی از مردم تبدیل میشود که حداقل در دنیای واقعی شاهد چنین فردی با چنین طرفدارانی نیستیم.
نکته دیگر این است که در فیلم Contagion شاهد این هستیم که بسیاری از پرستاران محل خدمت خود و مراکز نگهداری بیماران را ترک کردهاند که در دنیای واقعی چه برای کرونا و چه موارد مشابه دیگر، شاهد چنین موضوعی نبودهایم. در هر حال طرح اولیه داستانی فیلم شیوع بسیار به اتفاقی مثل شیوع ویروس کرونا نزدیک است و چنین شباهتی وجود دارد، اما این فیلم درنهایت یک اثر داستانی است که روند آن براساس ذهن نویسنده و کارگردان نوشته شده و به همین منظور شاهد ساخت واکسنی برای ویروس مرگبار فیلم در کمتر از یک ماه هستیم. این در حالی است که دانشمندان CDC به PBS گفتهاند به فرض اینکه یک واکسن برای کرونا وجود داشته باشد و درنهایت نیز ساخته شود، این امر ممکن است حداقل و در بهترین حالت ۴ تا ۶ ماه طول بکشد و این موضوع که در کمتر از یک ماه واکسنی که کاملا یک ویروس را درمان کند، کاملا داستانی و خیالی است. این در حالی است که گفته میشود کشف واکسن کرونا ممکن است حدود یک تا دو سال زمان ببرد. بااین حال، فیلم Contagion میتواند گزینه خوب و جذابی برای علاقهمندانی باشد که دنبال یک اثر سینمایی مشابه با ویروس کرونا است که صد البته میتواند باعث وحشت بیننده از ابعاد و بزرگی یک ویروس کشنده شود.
صحنه ای تیره . صدای سرفه ای قوی به گوش می رسد . ما قبل از هر چیز، در فیلم شیوع، وقتی که متصدی بار پول مشتری را میگیرد و رسیدش را پانچ می کند متوجه چیزی می شویم . حتماً داریم به میکروب ها فکر میکنیم . فیلم (شیوع) یک فیلم واقع گرایانه در مورد بیماری های مسری جهانی است و به عنوان یک فیلم در ژانر هیجانی Thriller به بازار عرضه شده است و در داستان گمانه زنی های ترسناکی در مورد نحوه ی نفوذ یک ویروس معلق در هوا به انسانها می باشد و به این نکته می پردازد که چگونه این ویروس در زمان اندکی گسترش می یابد.
فیلمنامه به دلیل محتوای آن آشناست و در مورد شیوع های سالانه ی آنفلوانزا می باشد . البته همه ی آنها به جدیت آنفلوانزای خوکی نیستند. همیشه در این باره اخبارهایی نسبتا یکسان، هر چند وقت یکبار منتشر می شود. همه چیز دز فیلم وجود دارد: نقشه های گستردگی بیماری ، پیگیری های جهانی و تلاش برای تولید واکسن در مرکز کنترل بیماری های آتلانتا ، ساخت و توضیع آذوقه و تدارکات برای آمادگی آنفولانزا و ….
ویروس فیلم”شیوع” از نوع گیج کننده است و همین امر باعث بسیاری گمراهی بسیاری از دانشمندان می شود. این ویروس همچنین در مقابلا ایزولاسیون و پیشگری ها هم مقاوم است و مانع از این می شود که بتوان باعث عدم شیوع آن شد و یا راه درمانی برای آن پیدا کرد. فیلم “شیوع” توسط استیون سودربرگ بزرگ کارگردانی می شود . کسی که مهارت اش در روایت داستان از طریق شخصیت های کلیدی و کارهای سایرین در فیلم مثال زدنی است . این موضوع آشکار است که مردم خودشان ویروس را به یکدیگر منتقل نمی کنند . ، ویروس این فیلم شکل خاص زیستی دارد و خودش به دنبال میزبان های جدید است و این ویروس سعی در بقا و زیستن دارد، در تمام موارد حاملانش را می کشد و همیشه یک قدم از مرگ جلوتر است . به عبارتی ، این ویروس از نوع گونه های بیگانه است. البته بد نیست تا این نکته را هم خاطر نشان کنیم که این فیلم در مورد تهاجمی ویروسی از “داخل منظومه ی شمسی” می باشد و نه جایی دیگر!
سرفه ای که در ابتدای فیلم می شنویم، صدای سرفه بت امهوف (جوینیت پالترو) می باشد . یک زن اهل میناپولیس که از خانه اش به هنک کنگ سفر می کند . داستان از این قرار است که پسر این زن بعد از مدذتی به طرز مشکوکی می میرد و او دلیل مرگ پسرش را پیگیری می کند. همسر بت با نام میچ (مت دیمون) ظاهراً در مقابل این بیماری کاملا مصون و واکسینه است. متاسفانه او از این موضوع غافل است که همین ویروس به زودی خانواده اش را از بین می برد. تحقیقات نشان می دهد که بث در توقف میان راهی در شیکاگو یک ملاقات پنهانی داشته است . اما نه ، اشتباه نکنید، او از طریق رابطه ی جنسی ویروس را پایدار و منتقل نکرده است ؛ راهی که در مورد بیماری ایدز صدق می کند.
در پایان فیلم سودربرگ یک سناریو و فیلمنامه ی کوتاه در مورد اینکه ویروس ابتدا از کجا آمده، اضافه می کند و این موضوع را توضیح می دهد و اینکه چطور فاصله ی کوتاهی بین ریشه ی ویروس و زن اهل میناپولیس بوده است . هر چند این موضوع می توانست به روشی که سودربرگ به تصویر میکشد رخ دهد، اما در آن صورت، دور از مفهوم اصلی خود فیلم به نظر می آمد ؛ ریشه همه ی ویروس ها جایی باید باشد اما در عین حال، در عصری که آنها از طریق هوا منتشر می شوند ، هر لحظه می توانند به قاره جدیدی منتقل شوند!
این فیلم از قاعده های تخصصی سبک هیجانی (Thriller) پیروی می کند ، به همراه زیرنویس هایی که روز شماری می کنند :روز اول ، روز سوم ، میناپولیس ، جنوا .. ما بازیگران بزرگی در نقش بسیاری از شخصیت های کلیدی داستان ظاهر شده اند. کسانی مثل مثل دکتر الیس چیور (لارنس فیشبرن) که در مرکز کنترل بیماری ها در آتلانتا مشغول به کار است . دکتر ارین میرز (کیت وینسلت) که عضو سرویس اطلاعاتی بیماری های مسری هست و وی تلاش می کند تا رد گستردگی و پراکندگی بیماری را با بازدید های مستقیم پیدا کند. دکتر لئونورا اورینتز (مارتین کوتیلارد) یک محقق از سازمان سلامتی جهانی در جنوا هست و آنها قبلاً با هم کارکرده اند و ماهر هستند و سریعاً اقدام می کنند و در لابراتواری دکتر آلی هکستال (جنیفر اِل) هست که سعی در بهبود یک واکسن دارد و بی صبرانه نگران هست که قبل از اینکه بتواند آن را روی مردم آزمایش کند شکست بخورد .
همه ی این ها بخشی از درام فیلم هستند . شاید اگر سودربرگ موضوع ویروسها را واضح تر از شکل زیسای که در خطر ما نیست ، توضیح می داد مفید تر می بود اما باید نگران گونه های زیستی دیگری هم که هدفشان بقا هست ، نیز شد . ریچارد داوکینز این پروسه را به شکل اجمالی به ما نشان می دهد که این موجودات ژن ظالم و خطرناکی دارند .
همانطور که گفته شد یک جنبه ی این فیلم گیج کننده است . آلن کروموید (جود لاو) یک وبلاگ نویس معروف در زمینه ی تئوری های مخفیانه ی دولت در ارتباط با شرکت های دارویی هست. نگرانی های وی بدشگون اما خالی از سردرگمی است. آیا او فکر میکند کمپانی های تولید کننده ی دارویی با ویروس ها مواجه می شوند؟ زیرخط اصلی داستان و موضوعات فرعی موجود در فیلمنامه، ارتباط زیادی با خطوط داستانی اصلی فیلم ندارد و دستورعمل های پزشکی فیلم راعلاوه بر آنکه می تواند یک هشدار جدی در نظر گرفت، به عنوان یک عامل حواسپرتی برای بیننده نیز می تواند در نظر گرفته شود.
بله ، ما باید دستهایمان رابشوییم . بله “ضد عفونی کننده های دست ” این روزها همه جا پیدا می شوند . بله، دست دادن هم با غریبه ها می تواند یک خطر محسوب شود ،شاید هم برعکس آنها سالم باشند و ما نه . بله ، کار زیادی نیست که در پیشگیری از بیماری بتوانیم انجام دهیم . حتماً غافلگیر می شوید اگر بدانید چند بیمار در بیمارستانها، به خاطر ویروسهایی که حتی با آنها سروکار هم نداشته اند، مرده اند -
فیلم شیوع درباره ویروسی مرگبار است که از کشور "چین" گسترش پیدا کرده است، و اکنون دنیا را فرا گرفته است. زنی بعد از برگشت از سفر کاری خود از شهر هنگ کنگ مبتلا به.... (شاید تا همینجا کافی باشد که ارتباط این فیلم و پیشگویی از کرونا 2020 را متوجه شویم)
شیوع(contagion) یک فیلم، یک واقعیت
شیوع (به انگلیسی: Contagion) فیلم آمریکایی در ژانر مهیج به کارگردانی استیون سودربرگ است که در سال ۲۰۱۱ منتشر شد. ماریون کوتیار، مت دیمون، لارنس فیشبرن، جود لا، گوئینت پالترو و کیت وینسلت بازیگران این فیلم هستند. پیشنمایش این فیلم ابتدا در تاریخ ۳ سپتامبر ۲۰۱۱ در شصت و هشتمین جشنواره فیلم ونیز اکران شد و سپس در تاریخ ۹ سپتامبر به اکران عمومی آمد. فیلم نقدهای خوبی از طرف منتقدان دریافت کرد، که بیشتر روایاتها و اجراهای بازیگران و هنرپیشههای مختلف مرد و زن را مورد ستایش قرار میداد.
داستان این فیلم الهام گرفته و تحت تاثیر از بیماریهای واگیردار در دهه اول سال ۲۰۰۰، همچون شیوع نوعی از کروناویروس به نام سارس در سال ۲۰۰۲ و آنفلوانزای خوکی در سال ۲۰۰۹ است.
در این فیلم شاهد حضور بازیگرانی چون مت دیمون، لارنس فیشبرن، ماریون کوتیار، جود لاو، گوئینت پالترو، کیت وینسلت، جنیفر ایلی و برایان کرانستون، هستیم. فیلم Contagion در سال ۲۰۱۱ بهروی پردههای سینما رفت و در این فیلم شاهد شباهت شیوع ویروس با ویروس کرونا بودیم که همین موضوع باعث شد تا بسیاری شروع به مقایسه اتفاقات فیلم با شیوع این بیماری کنند و حتی شاهد ارائه تصاویر مشابه نیز بودیم. حال سؤال اصلی اینجا است که تا چه اندازه اتفاقات فیلم «شیوع» به ویروس کرونا نزدیک است؟ آیا ویروس در فیلم به ویروس کرونا شباهت دارد؟ چه تفاوتهایی بین ویروس MEV-1 با کرونا وجود دارد؟ در این مقاله قرار است بررسی کنیم که چه شباهتها و تفاوتهایی بین ویروس داخل فیلم Contagion با کرونا وجود دارد و ببینیم آیا سودربرگ چند سال پیش چنین ویروسی را پیشبینی کرده بود؟
ویروس سارس و آنفلوانزای خوکی منابع الهام ویروس و داستان فیلم Contagion بودهاند
اتفاقات فیلم Contagion برگرفته از شیوع دو بیماری ویروسی مرگبار یعنی سارس در سال ۲۰۰۲ و آنفلوانزای خوکی در سال ۲۰۰۹ بوده که اتفاقا ویروس کرونا نیز بهعنوان یک ویروس در خانواده سارس قرار دارد. علائم تمامی این بیماریها مثل سرماخوردگی و آنفلوانزای عادی است و در اتفاقات فیلم نیز شاهد آن بودیم که در ابتدا اشخاص آلوده فکر میکردند که تنها یک سرماخوردگی عادی است. باتوجهبه الگوی مشابه، شباهت کرونا با ویروس MEV-1 خیلی هم اتفاقی و عجیب نیست و درواقع فیلم از الگوی دو بیماری ویروسی دیگر الهام گرفته بود. هر دو ویروس کرونا و MEV-1 از راه تماس بین انسانها انتقال پیدا میکند که باعث سرعت بخشیدن به گسترش آن میشود تا افراد بیشتری در معرض دچار شدن به آن قرار بگیرند. در هر حال، این نکته را باید گفت که ویروس MEV-1 در اتفاقات فیلم بسیار کشندهتر از کرونا بود، بهطوری که هرکسی دچار این بیماری میشد، بهنظر نمیرسید که بتواند جان سالم به در ببرد و حداقل میتوان گفت که قربانیان کرونا بیشتر افراد سالمند بودهاند که بدن آنها مقاومت کمتری دربرابر چنین بیماری دارد.
اگرچه در طول اتفاقات فیلم Contagion منشا بیماری مشخص نیست، اما در پایان آن مشخص میشود که یک خفاش آلوده در چین باعث آلودگی یک خوک میشود که این خوک در ادامه باعث آلوده شدن سر آشپز در هنگ کنگ و در ادامه باعث آلودگی شخصیت گوئینت پالترو که مشتاق دیدار با سرآشپز بود، شد. در حال حاضر خفاش بهعنوان یکی از متهمان ردیف اول شروع شیوع بیماری کرونا در ووهان چین است و حال طرفداران به مقایسه این دو موضوع در فضای مجازی پرداختهاند و حتی خوردن خفاش توسط مردم چین را یکی از عوامل احتمالی شیوع بیماری کرونا در این کشور دانستهاند که البته مار هم یکی دیگر از موجودات مطرح شده است. بااین حال، همین شباهت بین این دو موضوع یکی از دلایل شهرت یافتن این فیلم و معرفی آن بهعنوان اثری که چنین بیماری را پیشگویی کرده، بوده است. ویروس MEV-1 در فیلم «شیوع» بسیار کشنده بود و فرد مبتلا خیلی سریع طی ۳-۴ روز علائم بیماری را نشان میداد و خیلی سریع هم کشته میشد، اما زمان تشخیص یا بروز ویروس کرونا بین ۱۰ تا ۱۴ روز ممکن است طول بکشد. طبق آماری که در فیلم منتشر شده بود، از روزی که این بیماری شیوع پیدا کرده بود و تا روز ۲۶ام، حدود ۲.۵ میلیون نفر در آمریکا و ۲۶ میلیون نفر در سراسر جهان کشته شدند.
گفته میشود که منشا ویروس کرونا از بازار ترهبار در ووهان چین بوده است که همین موضوع باعث انتقال سریع ویروس شده بود. در این بازار شاهد خرید و فروش جانوران عجیب و غریب زیادی مثل خفاش و موش بودیم که حتی طی روزهای اخیر ویدیوهایی از سوپ خفاش که یکی از متهمان ردیف اول ویروس کرونا است، نیز منتشر شده است. طبق گفته CDC، دلیل این موضوع این بوده که بیشترین افرادی که در ابتدا به ویروس کرونا مبتلا شده بودند، در این بازار نیز حضور داشتهاند. همچنین منشا ویروس فیلم Contagion و کرونا نیز از شرق آسیا بوده که درواقع منشا ویروس سارس نیز بوده است. در هر حال، هر دو بیماری بیشتر از طریق تماس بین انسانها انتقال پیدا کرده و حیوانات تنها منشا آن هستند که البته هنوز تحقیقات در مورد منشا کرونا ادامه دارد. همچنین تصاویر منتشر شده از وضعیت فروشگاه و خیابانهای ووهان بیشباهت به وضعیت شهر شیکاگو در فیلم Contagion نیست که این تصاویر درواقع این موضوع را یادآوری میکند که چنین ویروسی میتواند باعث از کار افتادن یک شهر بزرگ شود.
بااین حال، وضعیت امنیتی ووهان شباهت خیلی زیادی به شیکاگو یا دنیای فیلم «شیوع» ندارد و دولت چین تا حد امکان تلاش کرده تا امنیت ووهان و دیگر شهرهای آلوده این کشور را تأمین کند که در مقابل ما در Contagion شاهد هرجومرج و دنیای تقریبا آخر الزمانی بودیم. درواقع تحلیلگران میگویند با اینکه بخشی از اتفاقات Contagion علمی و نزدیک به واقعیت است، اما شاهد بخش داستانی و درام نیز هستیم که درواقع این موضوع باعث تفکیک یک فیلم با دنیای واقعی میشود. مشخصا بیننده بهدنبال تماشای یک مستند نیست و نویسنده و کارگردان تلاش کرده تا دنی را تا آستانه نابودی و زانو زدن دربرابر این ویروس مرگبار نشان دهد، اما در واقعیت دولتهای مختلف بهدنبال مهار ویروس کرونا و ضعیف کردن آن هستند که اقدامات و تجربیات حوادث مشابه باعث شده تا حد امکان از گسترش ویروس جلوگیری شود و شاهد کنترل بیشتر آن نسبت به اتفاقات مشابه گذشته نیز باشیم.
نکته مشابه دیگر نقش شبکههای اجتماعی در اطلاعرسانی بیماری است. در فیلم شیوع در ابتدا ویدیوهایی در شبکههای اجتماعی از مرگ یک نفر در ژاپن به علت مبتلا شدن به این ویروس منتشر شده بود که شخصیت جود لاو نیز در تلاش بود تا براساس این ویدیو اطلاعرسانی کند (اگرچه در ادامه بهدنبال سو استفاده بود). در دنیای واقعی نیز شاهد انتشار ویدیوها و تصاویری از افراد مبتلا به کرونا و انتقال آن به بیمارستان بودیم. نقطه مشترک دیگر این موضوع در شایعات منتشر شده است که شبکههای اجتماعی چه در فیلم و چه در دنیای واقعی نقش مهمی را دارند که این شایعات حتی ممکن است باعث ضربات جبران ناپذیری نیز شود. البته این موضوع یک تفاوت نیز دارد که تفاوت فیلم در این است که شخصیت جود لاو به شخصیتی مرجع برای گروه بزرگی از مردم تبدیل میشود که حداقل در دنیای واقعی شاهد چنین فردی با چنین طرفدارانی نیستیم.
نکته دیگر این است که در فیلم Contagion شاهد این هستیم که بسیاری از پرستاران محل خدمت خود و مراکز نگهداری بیماران را ترک کردهاند که در دنیای واقعی چه برای کرونا و چه موارد مشابه دیگر، شاهد چنین موضوعی نبودهایم. در هر حال طرح اولیه داستانی فیلم شیوع بسیار به اتفاقی مثل شیوع ویروس کرونا نزدیک است و چنین شباهتی وجود دارد، اما این فیلم درنهایت یک اثر داستانی است که روند آن براساس ذهن نویسنده و کارگردان نوشته شده و به همین منظور شاهد ساخت واکسنی برای ویروس مرگبار فیلم در کمتر از یک ماه هستیم. این در حالی است که دانشمندان CDC به PBS گفتهاند به فرض اینکه یک واکسن برای کرونا وجود داشته باشد و درنهایت نیز ساخته شود، این امر ممکن است حداقل و در بهترین حالت ۴ تا ۶ ماه طول بکشد و این موضوع که در کمتر از یک ماه واکسنی که کاملا یک ویروس را درمان کند، کاملا داستانی و خیالی است. این در حالی است که گفته میشود کشف واکسن کرونا ممکن است حدود یک تا دو سال زمان ببرد. بااین حال، فیلم Contagion میتواند گزینه خوب و جذابی برای علاقهمندانی باشد که دنبال یک اثر سینمایی مشابه با ویروس کرونا است که صد البته میتواند باعث وحشت بیننده از ابعاد و بزرگی یک ویروس کشنده شود.
صحنه ای تیره . صدای سرفه ای قوی به گوش می رسد . ما قبل از هر چیز، در فیلم شیوع، وقتی که متصدی بار پول مشتری را میگیرد و رسیدش را پانچ می کند متوجه چیزی می شویم . حتماً داریم به میکروب ها فکر میکنیم . فیلم (شیوع) یک فیلم واقع گرایانه در مورد بیماری های مسری جهانی است و به عنوان یک فیلم در ژانر هیجانی Thriller به بازار عرضه شده است و در داستان گمانه زنی های ترسناکی در مورد نحوه ی نفوذ یک ویروس معلق در هوا به انسانها می باشد و به این نکته می پردازد که چگونه این ویروس در زمان اندکی گسترش می یابد.
فیلمنامه به دلیل محتوای آن آشناست و در مورد شیوع های سالانه ی آنفلوانزا می باشد . البته همه ی آنها به جدیت آنفلوانزای خوکی نیستند. همیشه در این باره اخبارهایی نسبتا یکسان، هر چند وقت یکبار منتشر می شود. همه چیز دز فیلم وجود دارد: نقشه های گستردگی بیماری ، پیگیری های جهانی و تلاش برای تولید واکسن در مرکز کنترل بیماری های آتلانتا ، ساخت و توضیع آذوقه و تدارکات برای آمادگی آنفولانزا و ….
ویروس فیلم”شیوع” از نوع گیج کننده است و همین امر باعث بسیاری گمراهی بسیاری از دانشمندان می شود. این ویروس همچنین در مقابلا ایزولاسیون و پیشگری ها هم مقاوم است و مانع از این می شود که بتوان باعث عدم شیوع آن شد و یا راه درمانی برای آن پیدا کرد. فیلم “شیوع” توسط استیون سودربرگ بزرگ کارگردانی می شود . کسی که مهارت اش در روایت داستان از طریق شخصیت های کلیدی و کارهای سایرین در فیلم مثال زدنی است . این موضوع آشکار است که مردم خودشان ویروس را به یکدیگر منتقل نمی کنند . ، ویروس این فیلم شکل خاص زیستی دارد و خودش به دنبال میزبان های جدید است و این ویروس سعی در بقا و زیستن دارد، در تمام موارد حاملانش را می کشد و همیشه یک قدم از مرگ جلوتر است . به عبارتی ، این ویروس از نوع گونه های بیگانه است. البته بد نیست تا این نکته را هم خاطر نشان کنیم که این فیلم در مورد تهاجمی ویروسی از “داخل منظومه ی شمسی” می باشد و نه جایی دیگر!
سرفه ای که در ابتدای فیلم می شنویم، صدای سرفه بت امهوف (جوینیت پالترو) می باشد . یک زن اهل میناپولیس که از خانه اش به هنک کنگ سفر می کند . داستان از این قرار است که پسر این زن بعد از مدذتی به طرز مشکوکی می میرد و او دلیل مرگ پسرش را پیگیری می کند. همسر بت با نام میچ (مت دیمون) ظاهراً در مقابل این بیماری کاملا مصون و واکسینه است. متاسفانه او از این موضوع غافل است که همین ویروس به زودی خانواده اش را از بین می برد. تحقیقات نشان می دهد که بث در توقف میان راهی در شیکاگو یک ملاقات پنهانی داشته است . اما نه ، اشتباه نکنید، او از طریق رابطه ی جنسی ویروس را پایدار و منتقل نکرده است ؛ راهی که در مورد بیماری ایدز صدق می کند.
در پایان فیلم سودربرگ یک سناریو و فیلمنامه ی کوتاه در مورد اینکه ویروس ابتدا از کجا آمده، اضافه می کند و این موضوع را توضیح می دهد و اینکه چطور فاصله ی کوتاهی بین ریشه ی ویروس و زن اهل میناپولیس بوده است . هر چند این موضوع می توانست به روشی که سودربرگ به تصویر میکشد رخ دهد، اما در آن صورت، دور از مفهوم اصلی خود فیلم به نظر می آمد ؛ ریشه همه ی ویروس ها جایی باید باشد اما در عین حال، در عصری که آنها از طریق هوا منتشر می شوند ، هر لحظه می توانند به قاره جدیدی منتقل شوند!
این فیلم از قاعده های تخصصی سبک هیجانی (Thriller) پیروی می کند ، به همراه زیرنویس هایی که روز شماری می کنند :روز اول ، روز سوم ، میناپولیس ، جنوا .. ما بازیگران بزرگی در نقش بسیاری از شخصیت های کلیدی داستان ظاهر شده اند. کسانی مثل مثل دکتر الیس چیور (لارنس فیشبرن) که در مرکز کنترل بیماری ها در آتلانتا مشغول به کار است . دکتر ارین میرز (کیت وینسلت) که عضو سرویس اطلاعاتی بیماری های مسری هست و وی تلاش می کند تا رد گستردگی و پراکندگی بیماری را با بازدید های مستقیم پیدا کند. دکتر لئونورا اورینتز (مارتین کوتیلارد) یک محقق از سازمان سلامتی جهانی در جنوا هست و آنها قبلاً با هم کارکرده اند و ماهر هستند و سریعاً اقدام می کنند و در لابراتواری دکتر آلی هکستال (جنیفر اِل) هست که سعی در بهبود یک واکسن دارد و بی صبرانه نگران هست که قبل از اینکه بتواند آن را روی مردم آزمایش کند شکست بخورد .
همه ی این ها بخشی از درام فیلم هستند . شاید اگر سودربرگ موضوع ویروسها را واضح تر از شکل زیسای که در خطر ما نیست ، توضیح می داد مفید تر می بود اما باید نگران گونه های زیستی دیگری هم که هدفشان بقا هست ، نیز شد . ریچارد داوکینز این پروسه را به شکل اجمالی به ما نشان می دهد که این موجودات ژن ظالم و خطرناکی دارند .
همانطور که گفته شد یک جنبه ی این فیلم گیج کننده است . آلن کروموید (جود لاو) یک وبلاگ نویس معروف در زمینه ی تئوری های مخفیانه ی دولت در ارتباط با شرکت های دارویی هست. نگرانی های وی بدشگون اما خالی از سردرگمی است. آیا او فکر میکند کمپانی های تولید کننده ی دارویی با ویروس ها مواجه می شوند؟ زیرخط اصلی داستان و موضوعات فرعی موجود در فیلمنامه، ارتباط زیادی با خطوط داستانی اصلی فیلم ندارد و دستورعمل های پزشکی فیلم راعلاوه بر آنکه می تواند یک هشدار جدی در نظر گرفت، به عنوان یک عامل حواسپرتی برای بیننده نیز می تواند در نظر گرفته شود.
بله ، ما باید دستهایمان رابشوییم . بله “ضد عفونی کننده های دست ” این روزها همه جا پیدا می شوند . بله، دست دادن هم با غریبه ها می تواند یک خطر محسوب شود ،شاید هم برعکس آنها سالم باشند و ما نه . بله ، کار زیادی نیست که در پیشگیری از بیماری بتوانیم انجام دهیم . حتماً غافلگیر می شوید اگر بدانید چند بیمار در بیمارستانها، به خاطر ویروسهایی که حتی با آنها سروکار هم نداشته اند، مرده اند -
نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.