عزیزان بی جهت/ آیت الله جوادی آملی
آیت الله عبدالله جوادی آملی
سخنرانی مذهبی کوتاه
آیت الله عبدالله جوادی آملی
عزت
تفسير قرآن کريم
قران کریم
سخنرانی
سخنان آیت الله جوادی آملی : اصرار قرآن کریم این است که خدا نام دارد, ذکر دارد و این کتاب ﴿ذِی الذِّکْرِ﴾[1] است، شما را می خواهد نامدار کند ﴿إِنَّهُ لَذِکْرٌ لَکَ وَ لِقَوْمِکَ﴾؛[2] در قبال این افکار نورانی, کسانی هستند که دو مشکل جدّی دارند: یکی اینکه عزّت و اعتلا و استکبار و مقام خواهی دارند و دیگر اینکه سعی می کنند خود را از دیگران جدا کنند؛ این خود_برتر_بینی، این غرور و این #کبریا_طلبی باعث می شود که وحدت اسلامی را «شَق» کند و داعیه ای داشته باشد؛ این دو چیز که یکی محصول دیگری است، درد خانمان برانداز این مستکبران است. عزّت اینها عزت دروغین است.
در سوره مبارکه «بقره» بحث آن گذشت که فرمود: ﴿وَ إِذَا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ﴾؛[3] وقتی یک آمر به معروف و یک ناهی از منکر به اینها می گویند از خدا بپرهیزید، اینها عزیز_بی_جهت هستند ﴿أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ﴾ در اثر «اثم» و گناه و معصیت خود را عزیز و نفوذناپذیر کردند؛ این گروه که عزیز بی جهت هستند ذلیل با جهت می باشند.
اگر یک فرد یا ملتی عزّتش دروغین و بی جهت بود، ذلّتش راستین است و با جهت، چون دیگر معنا ندارد که هم این دروغ باشد و هم آن دروغ, این یک اصل و اصل دوم اینکه قیامت هم ظرف_ظهور_حق است، هر چه حق است در ﴿ذلِکَ الْیوْمُ الْحَقُّ﴾[4] ظاهر می شود, چون عزّت اینها دروغ بود و ذلّت اینها راست بود در قیامت ذلّت و «هوان» و «هون» و خواری و رسوایی اینها روشن می شود این هم اصل سوم.
این رسوایی که ذلّت است، ذلت_صادق است و آن عزّتی که در دنیا داشتند، عزت_کاذب بود که ﴿إِذا قیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ﴾ و اینها چون در عزّت کاذب هستند سعی می کنند که صف خودشان را از جامعه جدا کنند؛ جامعه را اولاً «مُنشق» می کنند به دو شِق مثل درّه، سیل که می آید این بستر یکسان کوه را به دو قسمت تقسیم می کند و درّه درست می کند؛ در یک جهت خودشان و مستکبران دیگر قرار دارند و در جهتی توده مردم قرار دارند. فرمود: ﴿ص وَ الْقُرْآنِ ذِی الذِّکْرِ ٭ بَلِ الَّذینَ کَفَرُوا﴾ اینها ﴿فی عِزَّةٍ﴾ هستند یک, آن عزّت بیجهت باعث شقاق اینهاست دو؛ به اینها اعلام کن که بسیاری از افراد به همین عزّت دروغین و «شِقاق» مبتلا بودند و ما آنها را به دست عذاب سپردیم.[5]
[1]. سوره ص, آیه1.
[2]. سوره زخرف, آیه44.
[3]. سوره بقره, آیه206.
[4]. سوره نبأ, آیه39.
[5]. سوره ص, آیه3. -
در سوره مبارکه «بقره» بحث آن گذشت که فرمود: ﴿وَ إِذَا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ﴾؛[3] وقتی یک آمر به معروف و یک ناهی از منکر به اینها می گویند از خدا بپرهیزید، اینها عزیز_بی_جهت هستند ﴿أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ﴾ در اثر «اثم» و گناه و معصیت خود را عزیز و نفوذناپذیر کردند؛ این گروه که عزیز بی جهت هستند ذلیل با جهت می باشند.
اگر یک فرد یا ملتی عزّتش دروغین و بی جهت بود، ذلّتش راستین است و با جهت، چون دیگر معنا ندارد که هم این دروغ باشد و هم آن دروغ, این یک اصل و اصل دوم اینکه قیامت هم ظرف_ظهور_حق است، هر چه حق است در ﴿ذلِکَ الْیوْمُ الْحَقُّ﴾[4] ظاهر می شود, چون عزّت اینها دروغ بود و ذلّت اینها راست بود در قیامت ذلّت و «هوان» و «هون» و خواری و رسوایی اینها روشن می شود این هم اصل سوم.
این رسوایی که ذلّت است، ذلت_صادق است و آن عزّتی که در دنیا داشتند، عزت_کاذب بود که ﴿إِذا قیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ﴾ و اینها چون در عزّت کاذب هستند سعی می کنند که صف خودشان را از جامعه جدا کنند؛ جامعه را اولاً «مُنشق» می کنند به دو شِق مثل درّه، سیل که می آید این بستر یکسان کوه را به دو قسمت تقسیم می کند و درّه درست می کند؛ در یک جهت خودشان و مستکبران دیگر قرار دارند و در جهتی توده مردم قرار دارند. فرمود: ﴿ص وَ الْقُرْآنِ ذِی الذِّکْرِ ٭ بَلِ الَّذینَ کَفَرُوا﴾ اینها ﴿فی عِزَّةٍ﴾ هستند یک, آن عزّت بیجهت باعث شقاق اینهاست دو؛ به اینها اعلام کن که بسیاری از افراد به همین عزّت دروغین و «شِقاق» مبتلا بودند و ما آنها را به دست عذاب سپردیم.[5]
[1]. سوره ص, آیه1.
[2]. سوره زخرف, آیه44.
[3]. سوره بقره, آیه206.
[4]. سوره نبأ, آیه39.
[5]. سوره ص, آیه3. -
نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.