حکمت | دروغ میگی؛ تو شیهی ما نیسیتی / استاد رفیعی
شبی از شب ها به محضر مبارک حضرت ابومحمد،
امام حسن عسکری علیهالسلام وارد شدیم.
همچنین والی شهر که علاقه ی خاصی نسبت به حضرت داشت،
به همراه شخصی که دست های او را بسته بودند،
وارد منزل امام علیه السلام شد و اظهار داشت:
یا ابن رسول الله!
این شخص را از دکان صراف در حال سرقت و دزدی گرفته ایم.
و چون خواستیم او را همانند دیگر دزدان شکنجه و تأدیب کنیم،
اظهار داشت که از شیعیان حضرت علی علیه السلام و نیز از شیعیان شما است
و ما از تعذیب او خودداری کردیم
و نزد شما آمدیم تا ما را راهنمائی و تکلیف ما را
نسبت به این شخص روشن بفرمائی.
حضرت فرمود: به خداوند پناه میبرم،
او شیعه علی علیه السلام نیست،
او برای نجات خود چنین ادعائی را کرده است. -
امام حسن عسکری علیهالسلام وارد شدیم.
همچنین والی شهر که علاقه ی خاصی نسبت به حضرت داشت،
به همراه شخصی که دست های او را بسته بودند،
وارد منزل امام علیه السلام شد و اظهار داشت:
یا ابن رسول الله!
این شخص را از دکان صراف در حال سرقت و دزدی گرفته ایم.
و چون خواستیم او را همانند دیگر دزدان شکنجه و تأدیب کنیم،
اظهار داشت که از شیعیان حضرت علی علیه السلام و نیز از شیعیان شما است
و ما از تعذیب او خودداری کردیم
و نزد شما آمدیم تا ما را راهنمائی و تکلیف ما را
نسبت به این شخص روشن بفرمائی.
حضرت فرمود: به خداوند پناه میبرم،
او شیعه علی علیه السلام نیست،
او برای نجات خود چنین ادعائی را کرده است. -
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.