سخن آوا | زن فوق‌العاده زیبا و آتش کوره آهنگری / استاد معاونیان

سخن آوا | زن فوق‌العاده زیبا و آتش کوره آهنگری / استاد معاونیان
سید محمد اشرف علوی می‏نویسد:

آهنگری را دیدم که با دست خود آهن گداخته را
از کوره آهنگری بیرون می‏آورد
و حرارت آهن به دست وی اثر نمی‏کرد.

با خود گفتم این شخص،
مردی صالح است که آتش
به دست او کارگر نیست.

ازاین‏رو، نزد آن مرد رفتم،
سلام کردم و گفتم:

تو را به آن خدایی که این کرامت را به تو لطف کرده است
در حق من دعایی کن.

مرد آهنگر گفت: «ای برادر! من آن‏گونه نیستم که تو گمان کرده‏ ای.»

گفتم: «ای برادر! این کاری که تو می‏کنی،
جز از مردمان صالح سر نمی‏زند.


گفت: گوش کن تا داستان عجیبی را دراین‏باره برای تو شرح دهم

روزی در همین دکان نشسته بودم که
ناگاه زنی بسیار زیبا نزد من آمد و گفت:

برادر! چیزی داری که در راه خدا به من بدهی؟»

من که شیفته رخسارش شده بودم،
گفتم: اگر حاضر باشی با من به خانه‏ ام بیایی
و خواسته مرا اجابت کنی،
هرچه بخواهی به تو خواهم داد.

منبع:

فضائل ‏السادات، صص ۲۴۰ و ۲۴۱
و
کتاب «گناه گریزی» سیدحسین اسحاقی -
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.