خاطره روضه خوانی استاد قرائتی در جوانی

خاطره روضه خوانی استاد قرائتی در جوانی
خاطرات جالب حجت الاسلام قرائتی از دوران جوانی: در روستا روضه میخواندم و مردم میخندید و آخرش از روستا بیرونم کردند! در مراسم ختم پدرم وصیت شده بود من منبر بروم، در آن مجلس هفت بار مردم را خنداندم. -
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.