حکمت | طریق عشق، طریقی عجب خطرناک است / استاد معاونیان (نسخه اینستاگرام)
تولیدات راسخون
پست اینستاگرامی
تکبر و غرور
حکمت
حجت الاسلام معاونیان
کلیپ اینستاگرامی
تولیدات راسخون
آقای حاج اصغر هست در کاشان؛ شاعره
ایشون به من گفت: فلانی! رفتم به یه امامزادهای کاشان
یه پیرزنی آمد به من گفتش که:
آقای حاج اصغر!
گفتم: بله؟
با لهجهی کاشیش [کاشانی]
سلام!
گفتم: سلام
گفت: ننه! این پونصد تومن رو بگیر
[پونصد تا یک تومنی]
برای من یه روضهی ابیالفضل[کاشونیا میگن ابیالفضل]
یه روضهی ابیالفضل بخون
گفتم: مادرجان! شما اون پونصد تومن رو بذار تو جیبت
من برات روضهی ابالفضل میخوانم
من پانصد تومن رو نیاز ندارم
هر چی این پیر زن اصرار کرد که مادر!
من نمیخوام توهین کنم
من نذر کردم که کسی روضهی اباالفضل بخونه
پونصد تومن بهش بدم
گفتم: لازم نکرده، بذار تو کیفت؛
من روضهی اباالفضل میخونم
روضه رو خوندم
هفتهی بعد از کاشان رفتم
خدمت یکی از آقایان مراجع در قم
تا وارد شدم فرمود:
چرا پانصد تومنو نگرفتی ؟
فرمود تو فلان امامزاده
اون پیرزن به تو گفت من نذر کردم
تکبر تو به تو اجازه نداد
اون پونصد تومنو بگیری -
ایشون به من گفت: فلانی! رفتم به یه امامزادهای کاشان
یه پیرزنی آمد به من گفتش که:
آقای حاج اصغر!
گفتم: بله؟
با لهجهی کاشیش [کاشانی]
سلام!
گفتم: سلام
گفت: ننه! این پونصد تومن رو بگیر
[پونصد تا یک تومنی]
برای من یه روضهی ابیالفضل[کاشونیا میگن ابیالفضل]
یه روضهی ابیالفضل بخون
گفتم: مادرجان! شما اون پونصد تومن رو بذار تو جیبت
من برات روضهی ابالفضل میخوانم
من پانصد تومن رو نیاز ندارم
هر چی این پیر زن اصرار کرد که مادر!
من نمیخوام توهین کنم
من نذر کردم که کسی روضهی اباالفضل بخونه
پونصد تومن بهش بدم
گفتم: لازم نکرده، بذار تو کیفت؛
من روضهی اباالفضل میخونم
روضه رو خوندم
هفتهی بعد از کاشان رفتم
خدمت یکی از آقایان مراجع در قم
تا وارد شدم فرمود:
چرا پانصد تومنو نگرفتی ؟
فرمود تو فلان امامزاده
اون پیرزن به تو گفت من نذر کردم
تکبر تو به تو اجازه نداد
اون پونصد تومنو بگیری -
نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.