آسمان را به روی تخته در می بردند (روضه)/ امیر کرمانشاهی
روضه امیر کرمانشاهی شهادت امام موسی کاظم (ع) فروردین ۱۳۹۸ هیئت انصار الحجه مشهد همراه با متن نوحه آسمان را به روی تخته در می بردند
آسمان را به روی تخته در می بردند
تاج سر بود که باید روی سر می بردند
سر و سامان همه بی سر و بی سامان بود
پا به یک سوی سر از یک طرف آویزان بود
او درست است که یک همدم و غمخوار نداشت
بدنش روی دری بود که مسمار نداشت
جگرش پاره شده اما به دل تشت نریخت
عضو عضو بدنش هر طرف دشت نریخت
کسی از دور به پیشانی او سنگ نزد
گرگ درنده به پیراهن او چنگ نزد
بود زندانی و در مجلس اغیار نرفت
همره اهل و عیالش سر بازار نرفت
کنج زندان خبر از بزم می و جام نبود
دخترش ثانیه ای در ملاء عام نبود
منبع: کاشوب -
آسمان را به روی تخته در می بردند
تاج سر بود که باید روی سر می بردند
سر و سامان همه بی سر و بی سامان بود
پا به یک سوی سر از یک طرف آویزان بود
او درست است که یک همدم و غمخوار نداشت
بدنش روی دری بود که مسمار نداشت
جگرش پاره شده اما به دل تشت نریخت
عضو عضو بدنش هر طرف دشت نریخت
کسی از دور به پیشانی او سنگ نزد
گرگ درنده به پیراهن او چنگ نزد
بود زندانی و در مجلس اغیار نرفت
همره اهل و عیالش سر بازار نرفت
کنج زندان خبر از بزم می و جام نبود
دخترش ثانیه ای در ملاء عام نبود
منبع: کاشوب -
نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.